مرور خاطرات کانون از زبان غلامرضا امامی و پرویز کلانتری

مدیر سابق انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت مرغک کانون طی نزدیک به 50 سال گذشته در آسمان فیروزه‌ای ایران پرواز می‌کند و از همه می‌خواهد کاری کنند تا زمین ما سبزتر و آسمان ما آبی‌تر باشد.

غلامرضا امامی نویسنده‌ و مترجم شاخص و از پیشکسوتان انتشارات کانون در نشستی که برای نقد و بررسی فعالیت‌های کانون و مرور تاریخچه‌ی آن برپا شده بود در کنار پرویز کلانتری دیگر چهره‌ی مطرح عرصه‌ی نقاشی و از پیشگامان آموزش این هنر به کودکان در کانون به نقد و بررسی و تحلیل فعالیت‌های کانون پرداختند و با بیان خاطراتی از تلاش‌های‌شان در عرصه‌ی ادبیات و هنر کودک و نوجوان، دیدگاه‌های انتقادی خود را نیز در این حوزه مطرح کردند.
امامی که از سال 1350 وارد کانون شده است به توصیف فضای انتشارات کانون در آن روزها پرداخت و گفت 25 ساله بودم که از سوی دوست عزیزم زنده‌یاد سیروس طاهباز به کار دعوت شدم در حالی که صاحب یک انتشارات بودم و آثار بزرگانی را در آن مجموعه منتشر کردم.
وی در بیستمین نشست «یک‌شنبه‌های انسان شناسی و فرهنگ» با موضوع «نگاهی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‌« که روز یکشنبه 11 اسفند ماه 1392، در مرکز مشارکت‌های فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد،  افزود: پیش از آمدن به کانون با سیمین دانشور و دکتر حمید عنایت مشورت کردم که هر دو آنان مرا به حضور در کانون تشویق کردند و فضای آن جا را فضایی باز و فرهنگی دانستند.
نویسنده کتاب «آی ابراهیم» که آثار مذهبی او پیش و پس از انقلاب اسلامی در شمارگان وسیع بارها تجدید چاپ شده است در ادامه به بیان این نکته پرداخت که پیش از تاسیس کانون تلاش‌هایی از سوی افرادی مانند محمود کیانوش، عباس یمینی شریف و پروین دولت‌آبادی برای انتشار آثاری در حوزه‌ی ادبیات کودک ونوجوان صورت گرفته بود و تاسیس شورای کتاب کودک نیز گام مهمی در این زمینه به شمار می‌رفت اما باید اعتراف کنیم که ادبیات و هنر کودک در ایران، پیش از این زمان چندان معنی و مفهومی نداشت.
نویسنده کتاب «آن‌ها زنده‌اند...» که در سال 1354 شرح زندگی حضرت زینب (س) را در آن برای کودکان و نوجوانان بازگو کرده است، در عین حال گفت که پیش از تاسیس کانون - غیر از چند کوشش انفرادی و شفاهی - نویسندگان و شاعران مخصوص کودک و نوجوان در ایران وجود نداشت و در همان سال‌ها از نویسندگان بزرگ کشور مانند نیمایوشیج، ثمین باغچه‌بان و برخی نویسندگان و شاعران دیگر آثاری را منتشر کردیم و از دیگر چهره‌های شاخص ادبیات مانند م.الف به‌آذین، غلامحسین ساعدی، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، فریده فرجام، جواد مجابی، م.آزاد، منوچهر نیستانی و ... خواستیم که برای کانون و کودکان دست به خلق اثر بزنند.
امامی در بیان سیر تاریخی تحولات انتشارات کانون یادآور شد که پس از نگارش این آثار تصویرگران مطرحی مانند بهمن دادخواه، فرشید مثقالی و ... آثار درخشانی را خلق کردند و پس از این بود که شعر و ادبیات کودک و نوجوان در ایران شکوفا شد و موفقیت‌های این آثار مانند کتاب ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی و دیگر کتاب‌های کانون در نمایشگاه‌های بین‌المللی بولونیا و براتسیلاوا آثار کانون را جهانی کرد و موجی در این نمایشگاه‌ها برای اقبال و توجه به آثار کانون ایجاد شد.
گردآورنده‌ی مجموعه سخنان گران‌قدر پیشوای ششم شیعیان جهان امام صادق(ع) در قالب کتاب «حقیقت بلندتر از آسمان» در ادامه‌ی این نشست به ورود کانون به عرصه‌ی ترجمه‌ی کتاب‌های شاخص جهان از سوی مترجمان مطرحی مانند محمد قاضی و لیلی گلستان و انتشار کتاب‌های علمی از سوی نویسندگانی مانند داریوش آشوری و احمد خواجه‌نصیر طوسی اشاره کرد و گفت مجموع این تلاش‌ها و موفقیت‌ها باعث شد تا جایگاه کانون و کتاب‌هایش در کتاب‌خانه‌ها رشد کند.
این نویسنده و مترجم همچنین به مساله ویراستاری در کتاب‌های کانون نیز اشاره‌ای داشت و گفت این روزها گاهی به اشتباه فکر می‌کنند کار ویراستاران، ممیزی کتاب نیز هست در حالی که این امر هیچ ارتباطی با بحث ویراستاری ندارد و ما در آن روزها در کانون به این مساله فکر می‌کردیم که کتاب‌های کودکان دارای نثر روان فارسی باشد و از واژه‌هایی استفاده کنیم کودکان از خراسان تا خوزستان آن را بفهمند.
امامی در همین نشست که با استقبال زیاد مخاطبان، رسانه‌های جمعی و برخی چهره‌های شاخص عرصه‌ی ادبیات و هنر کودک و نوجوان روبرو شده بود، ورود کانون به عرصه‌ی فیلم‌سازی و انیمیشن با هنرمندانی مانند ابراهیم فروزش، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، سهراب شهید ثالث، علی اکبر صادقی، نورالدین زرین کلک و ... را ورودی درخشان توصیف کرد و گفت با برپایی فستیوال فیلم‌های کودک و نوجوان توسط کانون و گسترش دامنه‌ی آن به شهرهای دیگر کشور جهشی در سینمای کودک ایجاد شد و بچه‌ها با این فیلم‌ها آشنا شدند.
وی که در «کتاب عبادتی چون تفکر نیست»، مجموعه‌ای از سخنان حضرت محمد(ص) را در سال 1352 برای کودکان گردآوری کرده است در نقد و تحلیل فعالیت‌های کانون، ابتدا گفت من 30 سال در ایتالیا زندگی کرده‌ام و به جرات می‌گویم در هیچ کجای دنیا شما نمی‌توانید مجموعه‌ای مانند کانون پیدا کنید حتی در شهر رم تنها یک کتاب‌خانه‌ی ویژه برای کودکان وجود دارد و آن هم تنها، یک کتاب‌خانه است.
این مترجم توضیح داد که مراکز کانون با این ایده که تمامی شهرها نیز از چنین امکاناتی بهره‌مند باشند در محروم‌ترین شهرها و روستاها حتی محروم‌ترین نقاط شهرهای بزرگ تاسیس شد و گسترش پیدا کرد مراکزی به هم پیوسته که در آن به نیازهای عاطفی و حسی کودکان پاسخ می‌دهد و خبری از آموزش‌های رسمی، اجباری و مستقیم نیست و بچه‌ها در فضای کانون به شادی و نشاط می‌پردازند.
  این نویسنده علاوه بر بیان تاریخچه‌کانون در بخش‌هایی از این نشست به نقد و تحلیل فعالیت‌های کانون نیز پرداخت و گفت که کانون با این هدف فعالیت می‌‌کرد که آثارش برای دیگران الگو باشد و هرگز به دنبال درآمدزایی و چیرگی کمیت بر کیفیت نبودیم.
وی تاکید کرد که بیان مطالب پیچیده، کودکان را از کتاب‌خوانی دل‌زده می‌کند و باید کاری کنیم تا بچه‌های کانون نگاهی عاطفی به هنر و ادبیات داشته باشند چرا که وظیفه آموزش و تربیت رسمی را نهادهای دیگری بر عهده دارند و اضافه کردن صفر به آمار کتاب‌خانه‌ها و اعضا فایده‌ای به حال کیفیت‌ها ندارد.
امامی گسستگی در فعالیت‌های کانون و ارتباط بین بخش‌های مختلف آن را یکی دیگر از مشکلاتی دانست که به اعتقاد او هر بخش را به جزیره‌ای از هم گسسته تبدیل می‌کند.
او در پایان با عنایت به تغییرات مدیریتی در کانون خاطر نشان کرد که به مدیرعامل سابق نامه‌ای نوشته و در آن گفته است که مرغک کانون هم چنان در پرواز است و هیچ عاملی آن را از پرواز باز نخواهد داشت و این نشان در آسمان فیروزه‌ای هنر ایران رو به جلو می‌رود در حالی که بر لبان آن و لبان همه کسانی که به کانون عشق می‌ورزند این جمله جاری است که باید کاری کنیم که زمین ما سبزتر و آسمان ما آبی‌تر شود.
امامی به تجلیل از خدمات پرویز کلانتری نیز پرداخت و او را قهرمانی دانست که هرگز از راه هنر منحرف نشده است و برای بچه‌ها کار کرده و نقاشی کشیده و ما در زندگی خود به چنین قهرمانانی نیازمندیم.
بر اساس این گزارش در این نشست از غلامرضا امامی و پرویز کلانتری دو پیشکسوت کانون قدردانی شد و کلانتری شمع‌های کیکی را فوت کرد که به پاس سال‌ها تلاش‌های هنری وی تهیه شده بود.
این پیشکسوت هنر نقاشی ایران نیز در سخنان کوتاه خود گفت: بخش بزرگی از زندگی من در ارتباط با کودکان بود و کتاب‌های درسی و داستانی آن‌ها را نقاشی کردم.
وی که در سال‌های نخست تاسیس کانون عهده‌دار مسوولیت آموزش هنرهای تجسمی به کودکان و نوجوانان بوده است توضیح داد که وقتی وارد کانون شده است او را برای گذراندن یک دوره‌ی آموزشی به ایالات متحده آمریکا فرستاده‌اند و این دوره‌، تاثیر مهمی در زندگی هنری کلانتری بر جای گذاشته است.
این تصویرگر شاخص کتاب‌های کودکان تاکید کرد که کانون به اعتقاد وی مرکزی عجیب و غریب بود که در آن مجموعه‌ای از هنرمندان و نویسندگان با گرایش‌ها و دیدگاه‌های مختلف در کنار هم فعالیت می‌کردند و بخش مهمی از زندگی من در کانون گذشت.
کلانتری یادآور شد که موفقیت‌های پی‌در‌پی کانون در رویدادهای جهانی حیرت‌انگیز بود و من کانون را آن زمان، سازمانی کوچک می‌دیدم با تولیداتی شاخص در برابر فرهنگ و هنر بزرگ آن زمان - که عملا محصولی برای ارایه نداشت و کانون در آن زمان واقعا جلوه می‌کرد.
وی در عین حال به شرایط امروز جامعه نیز اشاره کرد و گفت کودکان و نوجوانان امروز به گونه‌ای دیگر می‌اندیشند و با جهان نفس می‌کشند و از این شانس برخوردارند که می‌توانند تجربه‌های دیگران را ببینند.
در این نشست ناصر فکوهی به عنوان میزبان جلسه از کانون به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای فرهنگی تاسیس شده در دهه 40 هجری شمسی یاد کرد و گفت: در آن روزها جوانانی در کانون فعالیت می‌کردند که  اکنون به چهره‌های شاخص عرصه‌ی ادبیات و هنر تبدیل شده‌اند.
شهرام اقبال‌زاده نویسنده و مترجم کتاب‌های کودکان و نوجوانان نیز در این مراسم دوره‌ی طلایی کانون را به تیم فوتبال آژاکس در دهه 70 میلادی تشبیه کرد و گفت گرد‌آوردن تعداد زیادی از چهره‌های شاخص عرصه‌ی هنر و ادبیات کودک کشور در کانون اقدامی قابل توجه بود.
در این نشست فیلم خاطره‌انگیز «عمو سبیلو» ساخته‌ی بهرام بیضایی از تولیدات کانون نیز به نمایش درآمد.