به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، محمدجعفر قنواتی، پژوهشگر قصههای کهن و افسانهها در سی و ششمین نشست ترویج خواندن کتابخانه مرجع کانون که با موضوع «متون کهن در قصهگویی و ترویج کتابخوانی» برگزار شد با اعلام این مطلب افزود: ما از حدود 100 سال پیش با فرهنگ گذشته خود قطع ارتباط کردهایم که این مساله مانع از پیوستگی فرهنگی در تمام زمینهها شده است.
وی گفت: در گذشته تولید فرهنگ، پیوستگی فرهنگی را به همراه داشت که با فراگیری علوم جدید نیز پیوند میخورد. کلیله و دمنه چند بار بازنویسی شد که این نمونهای از این پیوستگی فرهنگی در گذشته بود.
قنواتی یادآور شد: صد سال پیش احتیاجی نبود که درباره ضرورت استفاده از متون گذشته مطلبی نوشته شود چون قصهگوها یا اهل فرهنگ از مسیر نظام آموزشی - که وجود داشت - با فرهنگ و ادب گذشته آشنا میشدند و نظام آموزشی، خودش را بازتولید میکرد و در این باز تولید الزامات روز و ضروریات آن دوره مورد توجه قرار میگرفت.
وی با اشاره به این که یک زمان زبان فارسی، زبان دوم امپراطوری بزرگ اسلامی بود گفت: زبانهایی که در مکانهای مختلف بازنویسی شدهاند بازتاب عصر و جامعه مولف را نشان میدهد.
این نویسنده تصریح کرد: در نظام آموزشی گذشته ما، خود به خود کسی که با نوشتن آشنا میشد با متنهای کهن هم آمیخته میشد. یعنی در مکتبخانهها، دیوان حافظ، شاهنامه و گلستان سعدی را هم تدریس میکردند. همین باعث میشد تا نوجوانان با فرهنگ گذشته قطع ارتباط نکند و احتیاجی نبود کتابی در ضرورت تدریس متون گذشته نوشته شود.
وی با اشاره به این که خوب است با فرهنگ غربی آشنا شویم اما مانعی نباشد که با فرهنگ خودمان قطع ارتباط کنیم افزود: ضرورت آشناشدن با نظریههای جدید و فرهنگ دیگر کشورها، نباید بهانههایی برای قطع این پیوستگی فرهنگی به وجود آورد.
این پژوهشگر ادبیات ادامه داد: نظریههای غربی بر کنار گذاشتن سنت تاکید دارند، در صورتی که آنها نهتنها سنتهای خود را فراموش نکردهاند بلکه آیینهایی چون کریسمس، جشن شکرگزاری و... را گسترش دادهاند. چهطور بزرگترین موسسه قصهپژوهی جهان در یک کشور اروپایی است. همه اینها نشان میدهد نمیتوان قطع ارتباط کرد. باید نگاه انتقادی نسبت به آن داشت و اگر ما هم برخورد انتقادی نداشته باشیم، تحولات جامعه این دیدگاه انتقادی را به وجود خواهد آورد.
قنواتی گفت: برخورد انتقادی با سنت ضروری است برای این برخورد انتقادی باید گذشته را شناخت. ادبیات ما جایی است که بسیاری از سنتهای ما و اندیشههای گذشتگان ادبیات کهن ما باید بازتاب داده شود.
این نویسنده افزود: روند بازگشت به ادبیات گذشته چند سالی است که شروع شده و البته خیلی آگاهانه نیست. در حال حاضر متنهایی که بازنویسی میشود اگر با شناخت دقیق همراه نباشد ما را دچار اشتباه خواهد کرد.
قنواتی گفت: نمیتوان تمام متون گذشته را برای کودکان و نوجوانان بازنویسی کرد. نمونه آن، بهمننامه است که کاملا بر ضد پهلوانان سیستان نوشته شده است. پس از متون پهلوانی، داستانهای بلندی چون سمکعیار و بختیارنامه و داستانهای کوتاهی مثل مرزباننامه و کلیلهو دمنه قرار دارند. این گروهها هم قابل بازنویسی برای نوجوانان و کودکان هستند. توجه به اندیشههای بنیادین نکته مهم این داستانها هستند.
وی اضافه کرد: کلیله و دمنه و مرزباننامه به لحاظ زبانی متفاوت هستند. کسی که اهل مطالعه است و با ادبیات گذشته ما آمیخته نباشد میتواند این متنها را بخواند. این کتابها دارای داستانهای کوتاهی است که 90 درصد آن قابل بازنویسی برای کودکان و نوجوانان هستند.
این پژوهشگر متون کهن گفت: در ادبیاتی که مبتنی بر بنیاد فرهنگ ایرانی است پند مستقیم وجود ندارد همانطور که در قصههای شفاهی هم پند مستقیم دیده نمیشود. بهتر است قصههای حیوانی که برای کودکان نوشته میشود از ادبیات شفاهی گرفته شود چون نمونههای آن در ادبیات شفاهی وجود دارد.
علی خانجانی نویسنده و پژوهشگر دیگر سخنران این نشست نیز با بیان این که اولین فرمان آخرین کتاب آسمانی، خواندن بود؛ بر اهمیت کتابخوانی تاکید کرد و گفت: همه ما میدانیم وضعیت مطالعه در کشورمان وضعیت بدی است متولی داشتن خاص این بخش میتواند بسیار راهگشا باشد.
این نویسنده تصریح کرد: کانون در زمینه ترویج خواندن مستعد است و فعالیتهای متنوعی را تا کنون اجرا کرده است.
وی به توضیح طرح از «قصه تا قصهگویی» پرداخت و افزود: طراحی مجموعه از قصه تا قصهگویی یکی از راههای ترویج قصهگویی است که در مرکز پژوهش شکل گرفت.20 کتاب از داستانهای کهن را انتخاب کردم. به توصیه دکتر قنواتی، طوطینامه را از آن حذف کردم اما سندبادنامه را در آن زمان تصویب کرده بودند. این مجموعه از کتابهایی چون اسرارالتوحید، بوستان سعدی، بهارستان جامی، سیاستنامه، شاهنامه فردوسی، فرج بعد از شدت، تذکرهالاولیا و تاریخ بلعمی فراهم آمده است. این کتاب را در قالب قصهنامه نوشتهام.
خانجانی درباره طرح «قصهنامه» گفت: قصهنامه مانند نمایشنامهها، فیلمنامهها متنی است که بر اساس آن، قصهگویی میشود. نگاه امروزی به قصهگویی دیگر فقط جنبه سرگرمی ندارد مولفهها و ساز و کار خودش را دارد.
وی افزود: این کتاب نمونهای برای قصهگویی است و انتظار میرود هر قصهگویی، با توجه به انبوه کتابهای کهن داستانی، رفتار و گفتارنویسی خودش را داشته باشد.
وی گفت: یکی دیگر از کارهایی در مرکز پژوهش قصهگویی کانون انجام میشود نرمافزار فرهنگ قصهشناسی «یلدا» است که مربیان کانون درگیر این کار بودند؛ این کتاب 8 هزار روایت شفاهی به صورت خلاصه را شامل میشود.
این کارشناس درباره این نرم افزار گفت: این نرمافزار قابلیتهای متعددی دارد. خلاصهای از روایت داستانی به همراه بیان منبع آن، یافتههای پژوهشی اثر، شناسایی شخصیتهای انسانی و غیر انسانی، پیامشناسی قصه و مشخص کردن گروه سنی قصهها از ویژگیهای این نرمافزار است. امکان جستو جو بر اساس سه مولفه موضوع، شخصیتها و صاحبان اثر در این نرمافزار وجود دارد.
خانجانی گفت: رفتار مسوولان ما در ترویج کتاب و کتابخوانی خیلی اثر بخش است. گاهی وقتها یک مسوول با حضور فیزیکی خود در یک کتابخانه میتواند اهمیت کتاب و کتابخوانی را نشان بدهد. من خیلی ناراحت میشوم وقتی میبینم کتابخانهای افتتاح میشود و از مقامات کشوری خبری نیست؛ از مقامات کانونی هم خبری نیست.