مشتری‌مداری، از مدرس تا زبان‌آموز

از بهمن‌ماه 1392 به ریاست کانون زبان ایران منصوب شده، اما پیش از آن نیز از مدیران این نهاد آموزشی بوده و حالا با گذشت یک‌سال و نیم از مدیریت این مجموعه، از برنامه‌ریزی‌هایی می‌گوید که منجر به کیفیت‌بخشی به فعالیت‌های آموزشی کانون زبان ایران شده است.

«سید محمدرضاهاشمی» دارای دکتری و کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی، و مدرک کارشناسی خود را در رشته‌ی مهندسی عمران اخذ کرده است. او سال‌ها علاوه بر عضویت در هیات‌علمی گروه زبان‌های خارجی، دانشگاه خوارزمی و تدریس در این دانشگاه و دانشگاه‌های علامه‌طباطبایی و موسسه‌ی آموزش عالی خاتم (ص) به عنوان معاون پژوهش و برنامه‌ریزی، مسوول روابط بین‌الملل، کارشناس بازدید، جذب مدرس، تهیه و تدوین مواد آموزشی، و آزمون‌سازی در کانون زبان ایران فعالیت کرده است.
 یک‌سال و نیم از فعالیت شما در مجموعه‌ی کانون زبان ایران گذشته است. در ابتدا خلاصه‌ای از فعالیت‌تان در این دوره بفرمایید تا برسیم به بررسی موردی بخش‌های این نهاد.

- ابتدا کلیاتی را عرض کنم و بعد برویم سراغ جزییات. از ابتدای کار، برنامه‌ای یک‌ساله برای سال 93 در نظر داشتیم که بر اساس راهبردهای ابلاغی کانون پرورش فکری تدوین و اجرا شد. همچنین برای سال 94 هم برنامه‌ای یک‌ساله در نظر گرفتیم. همزمان با اجرایی شدن این برنامه‌های یک‌ساله در این مدت مطالعاتی کردیم برای تدوین چشم‌انداز و سند راهبردی کانون زبان که به برنامه‌های بلندمدت و میان‌مدت منتهی خواهد شد. ان‌شالله اگر این سند تدوین شود نگاه ما به آینده دقیق‌تر و عمیق‌تر خواهد بود.
بر اساس تحلیل‌هایی که از وضعیت موجود آن زمان داشتیم برای سال 93 رویکرد کیفیت‌سنجی و کیفیت‌بخشی را قایل شدیم. بعد از این‌که مطالعه انجام شد و کار عملیاتی را شروع کردیم، رویکرد مشتری‌مداری و کیفیت‌بخشی را تعریف کردیم. کیفیت را به عنوان یک رکن اصلی در فعالیت‌هایمان داشتیم و در ادامه‌ی راه نیز این رکن را حفظ می‌کنیم. هرچند هنوز با شرایط مطلوب کانون خیلی فاصله داریم و کارهای زیادی برای انجام وجود دارد. بر اساس آخرین آمار از وضعیت مراکز، حدود 220 مرکز آموزشی و بیش از 300 هزار زبان‌آموز در تابستان 94 داشتیم، و حدود 2 هزار و شش‌صد مدرس.
در خصوص برنامه‌ها باید عرض کنم فعالیت‌های ما در سال 93 به دو دسته‌ی فعالیت‌های کلان و راهبردی و فعالیت‌های تخصصی و ویژه در حوزه‌ی معاونت‌ها تقسیم می‌شود. در حوزه‌ی کلان درگیر ساختار جدید کانون بودیم. ایجاد مدیریت‌های استانی یکی از فعالیت‌هایی بود که در دستور کارمان قرار داشت. همچنین کمیته‌ها و شوراهایی را فعال کردیم برای این‌که کارها نظام‌مند و با خرد جمعی انجام شود. مثلا کمیته‌ی توسعه و ارزشیابی، کمیته‌ی نیروی انسانی، کمیته‌ی امور کارشناسی، کمیته‌ی امور فرهنگی،‌ و کمیته‌ی نظارت و ارزیابی مراکز آموزشی. شوراهایی هم در کنار این کمیته‌ها ایجاد کردیم که فعال‌ترین‌شان شورای معاونان بود و به‌طور مستمر جلسه تشکیل داد. شورای تهیه و تدوین برنامه‌ی راهبردی کانون زبان هم در سال 94 شروع به‌کار کرد.
در بخش دیگری از برنامه‌های کلان چیزی داشتیم با عنوان بخش‌نامه‌ی جامع که مقررات کانون زبان آن‌جا جمع‌آوری شده بود و در اختیار مراکز آموزشی قرار می‌گرفت. این بخش‌نامه‌ تقریبا برای مدت سه سال کنار گذاشته شده بود و اتفاقاتی که در مراکز می‌افتاد بسیار سلیقه‌ای بود. این بخش‌نامه‌ی جامع را تحت عنوان «راهنمای جامع مقررات آموزشی، پژوهشی، اجرایی» به‌روزرسانی و ابلاغ کردیم. این اولین قدم برای جاری کردن مقررات و حرکت بر اساس آن‌ها بود؛ چراکه معتقدم سازمانی که ضوابط نداشته باشد معلوم نیست می‌خواهد چه‌کار کند.
بعد از این اتفاق‌ها، سراغ مشتری‌های داخلی‌مان رفتیم. البته کار مشتری‌مداری را قبلا شروع کرده بودیم ولی این شعار اصلی سال 94 همین است، چراکه مشتریان ما نیروی انسانی و مخاطبان ما هستند. در راستای ایجاد انسجام و تسهیل برخی از فرایندها، سامانه‌ی مدرسان و کارشناسان را به صورت آزمایشی راه‌اندازی کردیم. این سامانه پارسال به صورت آزمایشی مورد بهره‌برداری قرار گرفت و اکنون در حال جمع‌آوری نظرها و پیشنهادهای همکارن درباره‌ی این سامانه هستیم تا آن را نهایی کنیم. این سامانه کتاب‌خانه‌ای دیجیتالی دارد که بیش از 500 جلد کتاب تخصصی در حوزه‌ی آموزش زبان در اختیار مدرسان و کارشناسان قرار می‌دهد. اخبار و اطلاعیه‌های مربوط از طریق این سامانه برایشان ارسال می‌شود. می‌توانند درخواست کلاس و برنامه‌هایشان را آن‌جا انجام بدهند تا از گردش کاغذ جلوگیری کنیم. مشاهده‌ی بازخورد، فیش‌های حقوقی و باقی مسایل از دیگر ویژگی‌های این سامانه است که ان‌شالله همه‌ی آن‌ها در نسخه‌ی نهایی عرضه خواهند شد. این حرکت یک کار راهبردی بود تا معلمان و کارشناسان را در یک شبکه‌ی نظامند با هم و با سازمان مرتبط کنیم.
همچنین با تشکیل مدیریت استانی سعی کردیم در درون استان هم شبکه‌هایی ایجاد کنیم تا معلمان، کارشناسان و حتی کارمندان بتوانند حرف‌شان را راحت‌تر و سریع‌تر در همان استان بزنند و لازم نباشد برای اداره‌ی مرکزی نامه بفرستند. بنابراین هسته‌های آموزشی پژوهشی در استان‌ها تشکیل شد و با تعدادی اعضای ثابت و مدعو تشکیل جلسه داد. البته این کارها در استان‌هایی که مدیر استان در آن‌جا معرفی شد انجام گرفت، ‌چراکه در بعضی از استان‌ها هنوز هم مدیریت کانون استان معرفی نشده است.
یکی از دغدغه‌ها و انتقادها نظارت ناکافی بود، بر همین اساس سیستمی طراحی کردیم تا سطح نظارت را افزایش بدهد. با ایجاد مدیریت استانی هم قدرت نظارتی مدیران استان و هم قدرت نظارتی مدیران اداره‌ی مرکزی را بالا بردیم. این ارتقا با حضور مدیر استان،‌ تشکیل هسته‌ها و شوراهای استانی که از طرف خود منطقه نظارت دارند و تشکیل کمیته‌ی نظارت ارزیابی که از طرف ستاد نظارت می‌کنند اتفاق افتاد. در همین راستا راهبردی ویژه‌ی ارتقای سطح فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی کانون زبان را هم شروع کردیم. در سال‌های 93 و 94 خیلی روی این بخش تکیه کردیم و احتمالا جزو ارکان برنامه‌های راهبردی ما هم خواهد بود.
ماموریت کانون زبان ایران آموزش زبان خارجی است و در آیین‌نامه هم ذکر شده که این آموزش را به نحو مطلوب در سطح عمومی و حرفه‌ای ارایه بدهیم. بنابراین ماموریت ما وسیع است، اما سال‌های سال است که شاید فقط قسمتی از آن را پی‌گیری می‌کنیم. در این‌جا یک بحث مطرح این است: وارد حوزه‌های تخصصی بشویم و آموزش تخصصی بدهیم. در نتیجه در سال 93 راهبرد آموزش زبان برای اهداف ویژه و تخصصی را طراحی و اولین دوره‌ی تخصصی‌مان را برگزار کردیم که دوره‌ی انگلیسی اداری بازرگانی بود. الان هم داریم با سازمان‌ها رایزنی می‌کنیم، و قصد داریم وارد دوره‌های دیگری شویم و به سمت توسعه و تنوع‌بخشی آموزش‌های تخصصی حرکت کنیم.
برنامه‌ی دیگر ما ارتقای سطح فعالیت‌ها با انعقاد و تبادل تفاهم‌نامه با سازمان‌ها بود. یعنی فعالیت‌های آموزشگاهی را به نوعی با بدنه‌ی تخصصی‌تر و دانشگاهی پیوند زدیم. بر این اساس سال 93 سه تفاهم‌نامه داشتیم با دانشکده‌ی زبان و ادبیات خارجی دانشگاه تهران، سازمان سمت (که متولی تولید کتاب‌های دانشگاهی در حوزه‌ی علوم انسانی است) و انجمن زبان و ادبیات انگلیسی ایران. این سه، نهادهای مهم، تاثیرگذار، و شناخته‌شده در حوزه‌ی آموزش‌های دانشگاهی و تخصصی و یا انتشارات دانشگاهی و تخصصی در ایران‌ هستند. ما در کانون زبان هم آموزش می‌دهیم و هم محصول تولید می‌کنیم، اما محصول را صرفا به مخاطبان خودمان محدود کرده بودیم که با این کار، گام جدیدی برای گسترش دایره‌ی مخاطبان برمی‌داریم. ارتباط با دانشکده‌ی زبان و ادبیات دانشگاه تهران یا انجمن زبان انگلیسی ایران باعث می‌شود در حوزه‌ی آموزش وارد حوزه‌های جدیدی شویم. مثلا دوره‌های تخصصی آموزش مدرس برگزار کنیم که فراگیر و ملی باشد. بر همین اساس در تابستان امسال مدرسه‌ای تابستانه با همکاری انجمن زبان و ادبیات انگلیسی برگزار کردیم. برای اولین بار بود که مخاطب خاص را به این شکل جذب می‌کردیم. مدرسان ما هم با تسهیلاتی که برایشان در نظر گرفتیم در این مدرسه‌ی تابستانی شرکت کردند و آموزش‌های تخصصی را فراگرفتند.
در تفاهم‌نامه با سازمان سمت هم چند پروژه‌ی عملیاتی تعریف کردیم که کانون زبان با همکاری با این سازمان بر اساس نیاز تخصصی رشته‌ها کتاب دانشگاهی تالیف کند. مثلا تولید یک فرهنگ جامع سه‌زبانه‌ی انگلیسی، فارسی، و عربی؛ این چیزی است که در ایران کم‌تر به آن توجه شده. یکی از پروژه‌های ما در همکاری با سازمان سمت این است که چنین فرهنگ جامعی که مرجع، دانشگاهی، ‌و قابل ارایه در سطح ملی و حتی فراملی باشد تالیف کنیم. یا کتابی که براساس نیاز دانشجویان رشته‌های خاص تالیف شده باشد، مثل کتاب آموزش واژگان مذهبی برای دانشجویان رشته‌های مرتبط مثل الهیات و معارف اسلامی و یا فلسفه‌ی اسلامی. کانون زبان نهادی است که در حوزه‌ی آموزش زبان چنین طرفیتی دارد. موسسات تخصصی و دانشگاهی هم به این نتیجه رسیده‌اند که با کانون زبان می‌شود این کارها را انجام داد.
در همین حال، در سال 94 یک تفاهم‌نامه با بنیاد سعدی منعقد کردیم برای دوره‌ی آموزش زبان فارسی...

در واقع همان دوره‌ی آموزش زبان فارسی که از سال 88 تعطیل شده بود، بازگشایی می‌شود.

- بله؛ دپارتمان آموزش زبان فارسی تعطیل شده بود و ما آن را مجددا با عنایت ویژه‌ی مدیرعامل محترم راه‌اندازی کرده‌ایم. بخش فارسی را با کم‌ترین نیرو و امکانات راه انداخته‌ایم و یک دوره‌ی فراگیر شروع شدهاست. این دوره هم می‌تواند مجازی باشد،‌ هم حضوری تدریس شود،‌ هم در قالب کتاب باشد، و هم برخط (آن‌لاین). بنیاد سعدی اعلام آمادگی کرد که به صورت مجازی برای برگزاری این دوره با ما همکاری کند. در این راستا تاکنون محتوای دو کتاب تهیه شده و مراحل نهایی‌سازی فرم و محتوا در دست انجام است.
تفاهم‌نامه‌ای که با بنیاد سعدی نوشتیم به نظرم خیلی مهم است، چراکه زبان فارسی اهمیت ویژه‌ای دارد و باید به عنوان نهادی که در حوزه‌ی آموزش زبان فعالیت می‌کند توجه‌ای ویژه‌ای به آموزش آن داشته باشیم. جالب است که بدانید ما در کانون زبان جزو پیش‌گامان آموزش فارسی بودیم. در سال‌های قبل کتاب‌های کمک‌آموزشی زیادی تولید ‌شد و حتی کلاس‌های محدودی در کانون زبان برگزار می‌شد که متوقف شد. حالا با این تفاهم‌نامه می‌توانیم دوباره وارد این حوزه شویم.
این‌ها فعالیت‌های کلانی بود که در سطح سازمان کانون زبان ایران انجام شده است، خصوصا در سال 93 و از ابتدای مدیریت بنده.

زیرمجموعه‌ها و معاونت‌های کانون زبان ایران در این حرکت کجا ایستاده‌اند؟ درواقع نقش معاونت‌ها و بخش‌های داخلی مجموعه در این تحولات چیست؟
 
- در کنار این فعالیت‌ها، در حوزه‌ی کیفیت‌سنجی و کیفیت‌بخشی هم باید عمل می‌کردیم که این نقش مربوط به فعالیت معاونت‌های ما است. در سال 93 فعالیت‌های خیلی خوبی انجام شده که به سرفصل‌های آن‌ها اشاره می‌کنم: نوسازی آزمون‌ها، طراحی کدهای جدید آزمون، طراحی محتوای آموزشی. نکته‌ای دیگری که شاید در مصاحبه‌ی سال گذشته هم مطرح کرده باشم بحث پیوند فعالیت‌های آموزشگاهی کانون زبان و فعالیت‌های تخصصی و دانشگاهی که در قالب تفاهم‌نامه‌ها به آن اشاره شد. در سال 93 دوره‌ی تک‌پودمان آموزش مدرس را با همکاری دانشگاه جامع علمی‌کاربردی برگزار کردیم که برای اولین بار بود. مدارکش هم به امضای کانون زبان و دانشگاه جامع علمی‌کاربردی رسید و به شرکت‌کنندگان اعطا شد. این محتوا در معاونت پژوهش طراحی و اجرا شد. کار دیگر مستندسازی آزمون‌ها بود تا سند مشخصی برای طراحی آزمون داشته باشیم. پیش از این جدول‌های کلی‌ای وجود داشت که آزمون‌ها بر اساس آن طراحی می‌شد، اما اکنون کارشناسان سندهای دقیقی را در سه گروه اسناد راهبردی آزمون‌ها و اهداف کلی، راهنمای تهیه‌ی آزمون و جداول مشخصات آزمون‌ها و همچنین راهنمای برگزاری آزمون و مراحل اجرای آن تهیه کرده‌اند.
بحث کتاب‌های جدید کانون زبان با رویکرد جدید آموزشی را هم در حوزه‌ی معاونت پژوهشی در دستور کار داشتیم که چون کاری درازمدت است هنوز ادامه دارد. این کتاب‌ها هم شیوه‌ی جدید آموزشی دارند و هم مبتنی بر سبک زندگی ایرانی و اسلامی طراحی شده‌اند. تلاش کردیم که فرهنگ مسلط غرب در محصولات موجود در بازار را که عموما فرهنگ انگلیسی و آمریکایی است بشکنیم و مرکزیت فرهنگی کتاب‌مان را فرهنگ ایرانی و اسلامی قرار دهیم. حتی پا را فراتر گذاشته و سعی کردیم چندفرهنگی ببینیم: مثلا وقتی می‌خواهیم دیالوگ‌های فرودگاه را آموزش بدهیم، به جای این‌که این فرودگاه در آمریکا باشد می‌تواند در مالزی یا یک کشور اسلامی یا همسایه باشد. یا دیالوگ‌ها به جای این‌که بین دو انگلیسی یا آمریکایی باشد می‌تواند بین یک ایرانی و یک ژاپنی باشد.
علاوه بر پروژه‌ی فوق، حوزه‌ی انتشارات در سال 93 سه جلد کتاب کمک آموزشی برای سطح intermediate، سه جلد کتاب آموزشی برای سطح basic، یک جلد کتاب بررسی ترجمه‌های قرآن کریم به زبان انگلیسی (این هم جزو کارهایی است که ما را به حوزه‌ی دانشگاهی نزدیک می‌کند و برای مخاطب خاص است)، یک جلد کتاب خودآزمایی گرامر پیش‌رفته‌ی زبان انگلیسی، ‌و چاپ نشریات زبان‌آموزی را داشتیم. البته چاپ نشریات جزو روال معمول است.

در حوزه‌ی اداری و نیروی انسانی چه‌طور؟

- معاونت آموزشی و توسعه‌ی منابع انسانی هم کارهای خوبی در سال 93 انجام داده است. برگزاری آزمون‌های جذب، دوره‌های ضمن خدمت مدرسان و کارکنان، و برگزاری دوره‌های جذب مدرس از این قبیل است. ‌تغییرات قابل ملاحظه‌ای نسبت به سه سال گذشته داشتیم که در شرایط غیراستانی و با ساختار قبلی کار می‌کردیم و اداره‌ی مرکزی آن‌قدر توانایی نداشت که برای استان‌ها برنامه‌ریزی کند. به علت این برنامه‌ریزی توانستیم در سال 93 ده‌بار برای مدرسان و 21بار برای کارکنان دوره برگزار کنیم. موارد دیگری هم هست که از حوصله‌ی مصاحبه خارج است.
در حوزه‌ی اداری و مالی هم دوستان تلاش کردند علی‌رغم محدودیت‌ها کارهای خوبی انجام دهند. تقویت بخش فن‌آوری اطلاعات از کارهایی بود که برای ستاد انجام دادیم؛ چون ثبت‌نام ما آن‌لاین است و ضعف این بخش می‌تواند مشکل‌ساز باشد. البته هنوز هم به وضعیت مطلوب نرسیده‌ایم چون بحث اقتصادی داریم و به این آسانی نمی‌شود فن‌آوری را تقویت کرد. سعی کردیم در بحث حقوق و دستمزد هم شرایط را مطلوب‌تر کنیم.‌ به‌ویژه با عنایت ویژه‌ی مدیرعامل محترم توانستیم شرایط مطلوب‌تری را در حوزه‌ی حقوق و مزایای همکاران نسبت به سال‌های قبل فراهم کنیم.
کارهای دیگری هم در روابط عمومی انجام گرفته از قبیل برگزاری مراسم،‌ جلسات، و همایش‌ها. این چکیده‌ای بود از فعالیت‌های انجام شده در سال 93. البته همزمان با این فعالیت‌ها درگیر ایجاد مدیریت استانی هم بودیم که فشار زیادی به ستاد تحمیل کرد.

برنامه‌ریزی‌ها برای سال 94 به چه صورت بود؟ خصوصا که نیمی از این سال هم گذشته.

- برای سال 94 توانستیم برنامه‌ی دقیق‌تر و عمیق‌تری طراحی کنیم به گونه‌ای که تمام بندهای این برنامه متناظر باشد با سیاست‌های چهارده‌گانه‌ای که از طرف مدیرعامل محترم برای کل مجموعه‌ی کانون پرورش فکری ابلاغ شده بود. گفتن ریز برنامه خیلی زمان می‌برد،‌ فقط به کارهای اساسی که در سال 94 به نتیجه رسیده است به‌طور کلی اشاره می‌کنم.
نوسازی آزمون‌های قدیم و طراحی 20 کد آزمون جدید یکی از فعالیت‌های قابل توجه شش‌ماهه‌ی اول سال 94 است. شعار ما در سال 94 مشتری‌مداری است، پس اگر آزمونی که به زبان‌آموز می‌دهیم تمیز و منظم باشد حداقل در این سطح مشتری‌مدار بوده‌ایم. تعداد بسیار زیادی کد نو شده برای خیلی از جاها فرستادیم، به‌ویژه برای استان فارس که چون آخری بود به یاد دارم.
همچنین اولین کتاب دوره‌ی آموزش زبان فارسی محصول سال 94 است. فعالیت دیگر ادامه‌ی طراحی محتوای دوره‌ی آموزش زبان با رویکرد ایرانی و اسلامی است که داریم برای دوره‌ی جدید روی آن کار می‌کنیم. سعی کردیم سامانه‌ی کارشناسان و مدرسان را که سال قبل آزمایشی بود تکمیل کنیم، ویژگی‌های کارکردی جدیدی برای آن قایل شویم.
در راستای بحث مشتری‌مداری سامانه‌ی صدور مدارک را راه‌اندازی کردیم. قبلا اگر مشتری می‌خواست مدرک یا گواهی تحصیلی از ما دریافت کند باید در مرکز فرمی پر می‌کرد،‌ مرکز آن را برای ما پست می‌کرد،‌ ما این‌جا بررسی‌اش می‌کردیم، ‌بخش مربوطه مدارک را تولید می‌کرد، امضا می‌کردیم و برمی‌گشت. با راه‌اندازی این سامانه آن سیکل اولیه را حذف کردیم، و الان زبان‌آموز می‌تواند وارد سامانه شود، درخواست مدرک بدهد، درخواستش بررسی شود، و بعد هم مدرک به مرکز ارسال‌ شود. کار دیگر که به صورت آزمایشی در تهران انجام شد راه‌اندازی سامانه‌ی آزمون‌های میان‌ترم بود. اگر در گروه بزرگ‌سال بیش از ده سال به عقب برگردیم، شکل کار این‌طور بود که ارزشیابی میان‌دوره داشتیم؛ ولی به واسطه‌ی تغییر محتوا، ارزش‌یابی میان‌دوره حذف شد. سال‌های سال است که زبان‌آموزان بزرگ‌سال ما تقاضا دارند وسط ترم هم یک آزمون بدهند تا آخر ترم یک‌باره با آزمون مواجه نشوند. پاسخی که سال‌های گذشته داده می‌شد این بود که اصلا در برنامه‌ی درسی، جایی برای گنجاندن آزمون نداریم و بنابراین نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. ما بررسی کردیم و دیدیم درست است،‌ واقعا در سیلابس فعلی جایی نداریم؛ اما شاید بتوانیم این امکان را خارج از سیلابس فراهم کنیم. بنابراین سامانه‌ای راه‌اندازی کردیم برای تمام سطوح بزرگ‌سالان. در این سامانه آزمون‌های میان‌ترم برای زبان‌آموزان طراحی شد و هر زبان‌آموز در میانه‌ی ترم می‌تواند این آزمون را آن‌لاین انجام بدهد و بلافاصله پاسخش را دریافت کند. این سامانه به صورت آزمایشی در تهران مورد بهره‌برداری قرار گرفت، ‌اشکالاتی داشت که برطرف شد و به زودی می‌توانیم در سطح کشور فراگیرترش کنیم.
بخش دیگر، برگزاری دوره‌های آموزش ضمن خدمت است که آن را در سال 94 جدی‌تر گرفتیم. نیروی انسانی مشتری داخلی ما است و وقتی می‌گوییم مشتری‌مداری یعنی باید به نیروی انسانی هم توجه کنیم.
بحث خیلی خاصی که امسال دنبال کردیم این بود که قسمت اعظم بودجه‌ای که به کانون زبان داده می‌شود به مراکز آموزشی برود. همان‌طور که عرض کردم متاسفانه هنوز هم با شرایط مطلوب فاصله داریم؛ اما بر اساس گزارش پشتیبانی دقیق سال 94 که برای فصل بهار و تابستان (تا تیرماه) تهیه شده، ریز اقلام تهیه شده برای مراکز کاملا مشخص است. حدود نیم میلیارد را در همین چند ماه سال 94 صرف مراکز آموزشی‌مان کرده‌ایم. این کار در اندازه‌ی هر استان خیلی کم است، اما ما ناچاریم در سطح کشور این پشتیبانی را با در نظر گرفتن اولیت‌ها انجام دهیم. بحث پشتیبانی اجرایی مراکز آموزشی جزو اولویت‌های ما است. لیستی از نیازهای مراکز تهیه و اولویت‌بندی کرده‌ایم که بر آن اساس پشتیبانی می‌کنیم. بودجه‌ای که برای کانون زبان در نظر می‌گیریم قسمت خیلی زیادش صرف هزینه‌های پرسنلی و حقوق‌های مدرسان و کارکنان می‌شود و بیش‌ترین قسمت چیزی که باقی می‌ماند را سهم مراکز آموزشی می‌دانیم. یک قسمت از آن هم صرف پروژه‌های در دست‌ اجرای ستاد می‌شود.
این گزارشی بود از فعالیت‌های ما در سال 93 و نیم‌سال اول 94.

برای گسترش و تنوع‌بخشی به زبان‌هایی که در کانون زبان ‌آموزش داده می‌شود برنامه‌ای دارید؟ مثل همین آموزش زبان فارسی.
 
- البته آموزش زبان فارسی قبلا بود، متوقف شد و ما دوباره احیایش کردیم. به‌طور کلی اما باید بگویم که برای تنوع‌بخشی باید بستر آن فراهم باشد.

الان دوره‌های آموزشی برای چه زبان‌هایی فعال است؟

- زبان‌آموزان بخش انگلیسی بیش‌ترین جمعیت مخاطبان ما را دارند؛ در کنار آن، فرانسه، آلمانی، عربی، اسپانیایی، و فارسی هم داریم. در هرحال حاضر می‌خواهیم در درجه‌ی اول به همین‌هایی که هستند توجه کنیم. الان جمعیت اصلی زبان‌آموزمان در بخش انگلیسی است و غیرانگلیسی‌ها از نظر مخاطب مظلوم واقع ‌شده‌ و کوچک اند. باید از این‌ها هم پیشتیبانی کنیم. مطالعاتی هم دارد انجام می‌شود و زبان‌هایی برای ایجاد پیشنهاد شده است. اما وقتی می‌خواهیم زبان جدیدی در نظر بگیریم ملاحظات زیادی مطرح است؛ ملاحظه‌ی مخاطب، ملاحظه‌ وجود مدرس،‌ و ملاحظه‌های بین‌المللی. بالاخره باید ببینیم شرایط به چه گونه‌ است،‌ چراکه کانون زبان یک نهاد ملی و کشوری است. یکی دو زبان پیشنهاد شده که هنوز به قطعیت نرسده است پس اجازه می‌خواهم وارد بحثش نشوم چون ممکن است اصلا به نتیجه نرسد.
می‌توانم بگویم شخصا به تنوع‌بخشی اعتقاد دارم، اما در حوزه‌ی مطالعاتی به این نتیجه رسیدیم که در درجه‌ی اول همین زبان‌ها نیاز به کمک دارند و باید دیده شوند. یکی از کارهایی که کردیم این بود که در همایش کارشناسان که همین هفته برگزار شد برای اولین بار از کارشناسان بخش غیرانگلیسی در کنار کارشناسان بخش انگلیسی دعوت کردیم. می‌خواهیم توجه بیش‌تری به این بخش‌ها کنیم، و لازم است آن‌ها هم عنایت ویژه‌ای داشته باشند،‌ نظرات کارشناسی‌شان را ارایه کنند، تا بتوانیم توسعه‌ی منطقی داشته باشیم.

در زمینه‌ی شیوه‌های تدریس، جایگاه کانون زبان نسبت به آموزشگاه‌های خصوصی که در ایران‌ اند کجاست؟ شیوه‌های آموزشی کانون زبان نسبت به سطح بین‌المللی چه‌قدر به‌روز است و همگام با دنیا پیش می‌رود؟

- این سوال خوبی است که در محافل و محیط‌های مخلتف هم به آن بحث می‌شود،‌ چه داخل کانون زبان و چه خارج از آن و در داخل دانشگاه‌ها. برای جواب سوال اول شما باید پژوهش انجام شود. من تا به حال پژوهش مدون و مستندی در این حوزه ندیده‌ام اما می‌توانم به تجربیات خودم و مطالعات درون‌سازمانی کانون زبان رجوع کنم. ما حوزه‌ی فعالی داریم به نام پژوهش و برنامه‌ریزی که دایم در حال رصد شرایط‌ است.
در این‌جا می‌خواهم ابتدا به چند تصور نادرست که در مورد روش کانون زبان وجو دارد اشاره کنم و از این زاویه به سوال شما پاسخ دهم. این موارد مربوط به بخش آموزشی انگلیسی بزرگ‌سالان است، چون بخش کودک‌ونوجوان ما ارتباط‌محور است و خود دوستان منتقد هم قبول دارند که این‌ها به‌روز هستند. تصور نادرست اول این است که آموزش کانون زبان گرامرمحور است. دیگری این‌که کانون زبان به مهارت‌های گفتاری و شنیداری اهمیت نمی‌دهد. دیگر این‌که روش کانون زبان کاملا منطبق بر روش سنتی Audio-Lingual (ALM) است. (این روش را در آمریکا در جنگ جهانی دوم برای آموزش به سربازان استفاده می‌کردند و به روش ارتشی آموزش زبان معروف است. روش audio lingual مبتنی بر تدریس فشرده، تکرارهای زیاد، ساختارمحور و گرامرمحور است. این روش تقریبا به یک روش آموزشی تبدیل شد و به حوزه‌های آموزشی آمد. در ایران هم از این روش استفاده شد و کانون زبان هم در شروع کار از آن استفاده می‌کرد.) یک تصور نادرست دیگر هم این است که مدرسان در کانون زبان کاملا مکانیکی تدریس می‌کنند.
در توضیح و با توجه به تمام شرایط آموزش زبان در کشور باید بگویم روش تدریس زبان در کانون زبان به هیچ‌وجه audio lingual نیست؛ بلکه روشی است که در دهه‌های گذشته دست‌خوش تغییراتی شده و البته رشد تدریجی داشته است. این روش در طول تاریخ کانون زبان به صورت تدریجی مورد بررسی کارشناسی و تغییر قرار گرفته است. قسمتی از این تغییرات نظر معلمان بوده است و قسمتی نظر خود سازمان. به‌طور خاص اگر به همین‌ سه دهه‌ی گذشته که کار نظامندتر انجام شده نگاه کنیم می‌بینیم که تغییرات خیلی زیاد بوده است. می‌توانیم بگوییم که روش تدرس کانون زبان تا به این‌جا سیر تکاملی طی کرده و الان شبیه به هیچ‌کدام از روش‌های تدریسی نیست که در سه چهار دهه‌ی گذشته در دنیا برایشان اسم گذاشته‌اند و استفاده می‌شود. این‌طور نیست که بگوییم کانون زبان این روش را خلق کرده. این روش تدریس از دل تعامل بین مدرس، زبان‌آموز،‌ فرهنگ یادگیری و یاددهی در ایران،‌ و نگاه‌های کارشناسی که در ستاد در حوزه‌ی پژوهش و برنامه‌ریزی و آموزش وجود داشته بروز و ظهور کرده است. بنابراین روش تدریس رشدیافته است که هنوز هم برای این بافت جواب می‌دهد. البته من نقدهایی را به این روش تدریس دارم ولی الان فقط می‌خواهم بگویم چرا آن تصورات نادرست است. بله، ما در طیف سطوح که نگاه می‌کنیم از سطوح پایین به سمت بالا تغییراتی در ماهیت روش تدریس می‌بینیم؛ این را قبول دارم که در سطوح پایین‌تر تدریس مقداری مکانیکی‌تر و مبتنی بر تکرار و تمرین است. این‌ها ویژگی‌هایی است که از همان روش audio lingual به جا مانده است. اما اگر به پژوهش‌های روز دنیا در همین چهارپنج سال اخیر نگاه کنیم می‌بینیم که برخی از روش‌های سنتی بهتر از روش‌های مدرن جواب می‌دهد. در بعضی از سطوح پایین تکرار و تمرین یا تدریس گرامر به صورت مستقیم مورد تایید خیلی از پژوهش‌ها است. اصلا برخی می‌گویند دارد بازگشتی ایجاد می‌شود. در یک دوره‌ای نگاه خیلی ارتباط‌محور شده بود و فکر می‌کردند روش تدریس مدرن یعنی گرامر را باید دور ریخت! خب اصل و اساس زبان، ساختار و واژگان است؛ همه‌ی مهارت‌های گفتاری، شنیداری، نوشتاری و خواندن حول ساختار و واژگان می‌گردد. بنابراین وقتی ردپای روش سنتی را در مقاطع Basic تا Elementary basic و elementary می‌بینیم منافاتی با بخش قابل توجهی از پژوهش‌های اخیر ندارد. در کنار این‌ها، وقتی به ساختار کتاب‌های ما نگاه کنید می‌بینید که اصلا ساختار کتاب‌ها audio lingual نیست. مثلا تعداد جملات در دیالوگ ساختار audio lingual با تعداد جملاتی که ما در دیالوگ‌هایمان داریم همخوانی ندارد و یا برای برخی از فعالیت‌ها مولفه‌های آموزشی پیشین و پسین تعریف شده. یا در سطوح بالاتر ماهیت فعالیت‌ها معناگراست نه فرم‌محور. ما فقط یک‌سری چیزها را وام گرفته‌ایم. وقتی به سمت سطوح بالاتر می‌رویم می‌بینیم که این روش اصلا audio lingual نیست چون ارکان روش سنتی‌ در آن دیده نمی‌شود.
در مورد تدریس مکانیکی هم ما روش تدریس داریم، مدون و منسجم است، و در تمام کشور اجرا می‌شود. پس همه‌ی معلمان از یک اصول مشخص پی‌روی می‌کنند. درست است که معلم در سطح روش، خلاقیت ندارد اما در سطح تکنیک خلاقیت دارد. روش ما یکی است، چراکه باید انسجام داشته باشیم. همه‌ی معلمان ما فارغ‌التحصیل رشته‌ی آموزش زبان در سطوح بالای دانشگاهی نیستند. ممکن است کسی فیزیک یا شیمی خوانده باشد، اما بسندگی زبانی مناسبی داشته و از آزمون ما موفق بیرون آمده، و حالا معلم ما است. ممکن است کسی تشخیص انتخاب روش را نداشته باشد. برای این‌که این مشکل پیش نیاید، ستون اصلی کارمان را اصول تدریس گذاشته‌ایم، اما در سطح تکنیک آزادی داریم. در سطح نوجوانان و بزرگ‌سال هم می‌بینیم، معلم‌های خلاق همان روش را پیاده می‌کنند اما کلاس‌شان از زمین تا آسمان با هم فرق دارد.
همچنین گرامرمحوری کانون زبان و کار نکردن روی مهارت‌های شنیداری و گفتاری هم اشتباه است. با یک نگاه سطحی روی کتاب‌های سطوح پایه تا بالاتر می‌توانیم ببینیم که ما هر چهار مهارت را کار می‌کنیم. ما در کتاب‌های سطح پایین‌مان هم فعالیت‌های شنیداری و گفتاری داریم. در روش ما فعالیت‌های گفتاری لحاظ شده است. فعالیت‌های خواندن هم که به وفور داریم. فعالیت‌های نوشتاری در سطوح پایین کم‌تر است که به سمت سطوح بالاتر بیش‌تر می‌شود. این فرض وجود دارد که شالوده‌ی کار ساختار و واژگان‌اند. مدرن‌ترین روش‌های آموزشی در دنیا گرامر را زیر سوال نمی‌برند، حتی برای روش‌های ارتباط‌محور یا CLT. بزرگان روش CLT می‌گویند که یکی از باورهای نادرست برخی از نظریه‌پردازان در قدیم این بوده که در این روش نباید گرامر تدریس شود، اما در همین روش هم گرامر تدریس می‌شود و مهم است. روزبه‌روز پژوهش جدیدی در حوزه‌ی آموزش ساختار چاپ می‌شود. پس باید گفت: بله، در کانون زبان گرامر و واژگان شالوده‌ی کار است و مهارت‌ها، حول محورها در گردش، اما به همه‌ی مهارت‌ها توجه می‌کنیم.

کانون زبان نهادی ملی است و توقع از آن بیش از دیگر نهادهای خصوصی است که شاید با دیدی اقتصادی‌تر فعالیت می‌کنند. از طرفی ارتباط کانون زبان ایران و اتصالش به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این توقع را دوچندان می‌کند که آموزش به کودکان را تخصصی و گسترده پی بگیرد. برای تحول و گسترش حوزه‌ی آموزش زبان به کودکان برنامه‌ای دارید؟

- در این حوزه، به خاطر حساسیت این گروه سنی و این‌که در عین حال زبان مادری خودشان را هم در مدرسه تقویت می‌کنند، سیاست‌های توسعه همان سیاست‌های کلانی است که کانون پرورش فکری و آموزش‌وپرورش قایل می‌شوند. بنابراین سیاست ما در حوزه‌ی گسترش آموزش به کودکان در راستای سیاست‌های کلان کشور است. هر جایی که فکر کنیم تقاضا وجود دارد و می‌توانیم وارد شویم با تصویب هیات‌مدیره وارد می‌شویم. اما بحث توسعه در کانون زبان بحثی جدی است. به نطر من باید یک برنامه‌ی توسعه‌ی کمی و کیفی برای کانون زبان داشته باشیم. چراکه در این سه دهه‌ای که توسعه در کانون زبان زیادتر بوده، به ویژه یک دهه‌ی گذشته که خیلی سریع توسعه داشتیم،‌ هیچ برنامه یا الگوی توسعه‌ای وجود نداشته است. یعنی کانون زبان هر جا معلم جذب کرده آن‌جا شعبه زده است! پس توسعه‌ی ما نقطه‌ای و مبتنی بر وجود معلم یا نیازهای خاص مناطق بوده است. ما در کانون زبان داریم الگوی توسعه طراحی می‌کنیم و تلاش‌مان این است که این الگو برای کل کشور باشد. باید سوال‌های منطقه‌ای را با در نظر گرفتن مختصات بومی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طرح کنیم. مثلا ببینیم جمعیت شهری چه‌قدر است،‌ چند مدرسه در آن منطقه داریم‌، ‌چند موسسه‌ی آموزش زبان آن‌جا فعالیت می‌کند، جمعیت زبان‌آموزان چه‌طور است، جمعیت مدرسان به چه شکل است، و تعداد مدرسان زبان آموزش‌وپرورش‌اش چند تا است. با این سوال‌ها به توزیع جمعیتی می‌رسیم که باید آن را در یک نقشه پیاده کنیم. شکلی که حتی از لحاظ بصری هم قابل دیدن است و می‌شود از نرم‌افزارهای مدل‌سازی هم استفاده کرد. وقتی مدل‌سازی انجام شود و اطلاعات کیفی را هم از استان‌ها دریافت کنیم می‌فهمیم که تمایل چه‌قدر است. مثلا ممکن است نگاه استراتژیک آموزش زبان در جنوب کشور با شمال کشور فرق داشته باشد. در جنوب کشور ممکن است شرکت‌های بین‌المللی فعالیت داشته باشند که آموزش تخصصی بخواهند. پس باید آموزش تخصصی را آن‌جا سرمایه‌گذاری کنیم ولی آموزش عمومی را جایی که مردم اقبال داشته باشند. بنابراین باید این دو نوع داده را کنار هم قرار بدهیم و مدل توسعه داشته باشیم. جزو آرزوهای من این است که ما یک مدل توسعه داشته باشیم و امیدوارم بتوانم این را در کانون زبان ایجاد کنیم.

گفت‌وگو از علی‌اکبر امینی، منتشر شده در خبرنامه‌ی کانون، مرداد و شهریور 1394