ایجاد شوق و خلاقیت، ویژگی‌های اسباب‌بازی خوب

در ایام جشنواره‌ی ملی اسباب‌بازی برخی از صاحب‌نظران این عرصه در قالب گفت‌و‌گو و یادداشت، نکاتی را درباره‌ی اسباب‌بازی مناسب برشمردند. در ادامه، دیدگاه یکی از پیش‌کسوتان این حوزه را می‌خوانید.

جوان‌شیر بنیاب کار من مراقبت از فکر، روش‌ها و ابزار تولید اسباب‌بازی است. تا مرحله‌ای که محصول تولید شود من همراه فکر زایای طراحم و به او مشورت می‌دهم. برای همین هم عنوان خودم را گذاشته‌ام «مامای طراحی و تولید اسباب‌بازی». 
می‌خواهم پیشنهاد ‌کنم بیایم به اسباب‌بازی به عنوان یکی از عوامل مجموعه‌ی بازی نگاه کنیم. مثل این می‌ماند که می‌خواهید یک باغ داشته باشید. در باغ یکی از چیزها اسباب‌ باغ‌بانی، یکی میوه، یکی شخم زدن، یکی کاشتن و یکی آبیاری است. باغ اسباب‌بازی باغ همه‌ی فصل‌ها است. در باغ باید قدم‌به‌قدم پیش رفت تا به فصل برداشت میوه رسید. ما داریم راجع به اسباب‌بازی‌ای صحبت می‌کنیم که در واقع میوه‌ی مجموعه‌ی سازوکار اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی است. وقتی شما می‌خواهید برای 50 سال آینده سیاست‌گذاری کنید، محصولی که در این سال‌ها تولید می‌شود ناشی از این پیش‌بینی‌ها است. وقتی دنبال انتخاب بهترین اسباب‌بازی برای کودکان‌مان می‌گردیم باید بپرسیم بهترین اسباب‌بازی در کجا، مثل این‌که بگوییم بهترین میوه در کدام باغ. این میوه، این گل، این پرنده باید در باغ خودش باشد. پس اگر مناسبت‌ها را درست در کنار هم بچینیم، محصول ما، گل ما جا و بوی خودش را خواهد داشت و هر گلی هم در فصل خودش می‌آید. زندگی بچه‌ها را هم می‌شود فصل‌بندی کرد. در یک دوره از زندگی ارتباط بچه با چشم و لب است و او همه‌چیز را به دهنش می‌زند تا درک کند؛ یک زمانی هم دست، چشم و حرکت است. من الان در کارگاه اسباب‌بازی و خانواده که زیر نظر مرکز تجربیات و ایده‌های نو اجرا می‌شود، در ابتدای هر جلسه از بچه‌های پنج‌شش ساله می‌پرسم تازگی‌ها چه گلی را بوییده‌اید، چه صدای جدیدی کشف کرده‌اید، صدای کدام پرنده را می‌توانید تقلید کنید.
همه‌ی کسانی که برای بچه‌ها کار می‌کنند در فکر یک باغ ابدی‌اند که داخل همین باغ هم فصل‌های متفاوتی هست. سن بچه‌ها، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، امکانات توسعه و ترویج، محدودیت‌ها و غیره فصل‌های مختلف باغ ما است. وقتی به دنبال شاخصه‌های ‌اسباب‌بازی مناسب برای کودکان می‌گردیم باید ببینیم این باغ را در کجا می‌توانیم به محصول مورد نظرمان برسانیم. آن‌وقت است که می‌توانیم بگوییم بهترین اسباب‌بازی چیست، اما عموما توقع ما از اسباب‌بازی ایجاد شوق و پرورش ذوق و خلاقیت بچه‌ها و بزرگ‌ترها است. مثلا خود من الان هم بازی می‌کنم، هنوز 70 ساله نشده‌ام، ولی مثل یک بچه‌ی هفت‌ساله ذوق‌وشوق دارم. در بازی با اسباب‌بازی باید ذوق بچه رشد کند، شوق  پیدا کند و بعد آن ابزار به کنجکاوی‌اش جهت و تحرک بدهد. اگر این سه عنصر را در اسباب‌بازی داشته باشید به آن محلی که می‌خواهید می‌رسید.
اسباب‌بازی باید برسد به دست بچه، وارد زندگی‌اش شود و برای ادامه‌ی حیاتش شادی و نشاط بسازد و میدان حرکت و تفکرش را گسترش بدهد. تفکر ما در کودکی رویای ما است، این رویا باید شکل بگیرد. منظورم شکل به معنای فیزیکی نیست، کودک باید نگاه کند، افق روبه‌رویش را کشف کند، با آفرینشی که جزئی از آن است رابطه برقرار کند، زیبایی‌اش را ببیند، مراقبت را از آن بیاموزد و یاد بگیرد به چیزی صدمه نزند. این‌ها ضمن بازی به دست می‌آید.
اگر اسباب‌بازی این شوق را به من بدهد که رهایش نکنم، بعد خودش ذوق من را تربیت می‌کند. حالا ممکن است مثلا من بعدا موسیقی‌دان شوم، در همان لحظه‌ی اول آن اسباب‌بازی میل درک ضرب‌آهنگ طبیعت را در من ایجاد می‌کند. ما این ضرب‌آهنگ را در یک پیانو، سوت، فلوت یا صدای باد در جنگل می‌بینیم. این‌طور ذوق در کودک شروع به جوانه‌زدن می‌کند. می‌بینیم که در همین هم فصل‌بندی هست، در هر باغی یک باغ دیگر است؛ البته اگر مثل یک باغ به آن نگاه کنیم و مثل یک باغ از آن مراقبت کنیم. آن‌وقت است که می‌بینیم هر کدام از ما هر جا که هستیم داریم در فصل یکی ازاین باغ‌ها کار می‌کنیم.