قصه گویی مانع فراموشی آیین ها و سنت های بومی می شود

محسن وظیفه علاوه بر این‌که قصه‌گوی ماهری است، اهل ادبیات هم هست و قصه گویی را دوست دارد. او امسال با عنوان برگزیده بخش تقدیری هجدهمین جشنواره بین المللی قصه گویی در جشنواره‌ی قصه‌گویی شرکت کرده است.

با او مصاحبه ای انجام داده ایم که می خوانید:
اهمیت قصه‌گویی و تاثیر آن بر تربیت کودکان و تحکیم نهاد خانواده را در چه می دانید؟
با توجه به جایگذاری و استفاده از اهداف مرتبط با تربیت کودک و نوجوان در سنین مختلف بطور غیرمستقیم می توان از قصه گویی برای القای ارزش ها و باورها بهره برد. طبیعتا با نهادینه کردن ارزش های خانوادگی و همسو کردن فرزندان با آرمان های خانواده خود به خود این امر منجر به تحکیم نهاد خانواده می شود.
تاثیر قصه در روی آوردن به متون کهن ادب فارسی و بازنویسی و بازآفرینی آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
بیان داستان های کهن ایرانی با زبان ساده برای کودک و نوجوان باعث ترغیب آنها به مطالعه آثار می گردد که در اکثر موارد خواندن این متون با توجه به سنگینی مطالب آن کسل کننده به نظر می رسد. کودک و نوجوان شاید در وهله اول هیچگونه علاقه ای به مطالعه این متون نداشته باشند اما با شنیدن قصه ای از یک کتاب مثل کلیله و دمنه برانگیخته می شوند تا به سراغ این متون بروند.
نقش قصه در احیای فرهنگ بومی و محلی و خرده‌فرهنگ‌ها و تاثیر آن بر معرفی قهرمانان و پهلوانان ملی به کودکان و نوجوانان و علاقه‌مند کردن آنان به ادبیات کهن در چیست؟
در جامعه کنونی با توجه به رسانه های سمعی و بصری سهل الوصولی که در اختیار همگان قرار گرفته است فرزندان ما از خرده فرهنگها و آیین های بومی تقریبا بی اطلاع هستند. این آداب و رسوم و داستان های فولکلور غالبا در بطن خانواده و در ارتباط چهره به چهره از والدین به فرزندان منتقل می شد که امروزه بستری برای این انتقال مهیا نیست. قصه گویی درست نقطۀ عطفی می تواند باشد که این رسالت بزرگ را بر دوش بگیرد و مانع از فراموشی آیین ها و سنن بومی در قالب قصه گردد.
قصه‌گویی چه تاثیری در ترویج فرهنگ صلح و دوستی در بین اقوام ایرانی دارد؟
در این راستا می توان از جشنواره های فرامنطقه ای سود برد. با معرفی قصه گوهای مختلف از اقوام گوناگون ایرانی می توان کودکان را با فرهنگ های متنوع ایرانی آشنا کرد و قصه گو با اندکی نوآوری می تواند آیین های قوم خود را در قالب قصه به کودکانی با گویش و فرهنگ متفاوت معرفی کند و به آنها القا کند که با وجود همه این تفاوتها قومیت های مختلف یکپارچه هستند. در این موارد بیشتر باید از شباهت های موجود در بین اقوام برای کودکان یاد کرد.
حضور قصه‌گویان خارجی در رشد جشنواره قصه‌گویی چه‌قدر موثر است و چه تفاوتی بین شیوه‌ی اجرای قصه‌گویان ایرانی با قصه‌گویان خارجی وجود دارد؟
درست است که بخشی از کار مربیگری شامل قصه گویی می شود اما مربی صرفا کارش قصه گویی نیست و ما عمدتا قصه هایمان را در کانون برای کودکان و نوجوانان می گوییم و منتظر فرصتی و قصه ای دیگر می نشینیم اما وقتی اسم جشنواره وسط می آید کمر همت می بندیم و می شویم قصه گوی جشنواره ای اما اکثر قصه گویان خارجی که به جشنواره راه پیدا می کنند بصورت حرفه ای قصه گویی را برای خود بعنوان شغل اصلی انتخاب کرده اند. یک قصه گوی خارجی وقتی شروع به قصه گویی می کند چراهایی در ذهن مربیان ما ایجاد می شود. او از تمام محدودیت های موجود برای ما بهره می برد از حرکات نمایشی گرفته تا هیجان توأم با اجرا و هر آنچه که قصه‌گویی را به سمت نمایش سوق می دهد. ایجاد محدودیت، از هنر قصه پردازی مربی می کاهد. یک مربی وقتی در حال قصه گویی است در نقطۀ طلایی قصه اش بال های احساساتش را گسترده و در اوج گرفتن است که در یک آن حس می کند که دارد از مرز محدودۀ قصه خارج می شود و بطرف نمایش می رود لاجرم بسرعت فرودی می کند که دیگر قابل اوجگیری نیست. در عوض تنها شاخصه ای که قصه گویان خارجی را به غبطه در مقابل قصه گویان ایرانی وا می دارد تأکید بر لحن و کلام است. قصه گویان ما آنقدر متکی به لفظ و بیان خود قصه گویی کرده اند که قصه گویان خارجی رسیدن به آن مرحله را برای خود یک آرمان می دانند.
برگزاری جشنواره قصه‌گویی را در رشد قصه‌گویی موثر می دانید؟
ببینید هر حرکت و جریان فرهنگی اگر با برنامه جامع و مدون اجرا گردد مطمئنا موفق خواهد بود و تاثیرات مثبتی بر روی جامعه خواهد گذاشت. با نگاه اجمالی به سال های پیش می بینیم که جشنواره های قصه گویی بین المللی همه ساله در اواخر سال برگزار گردیده و این کار مایه امیدواری مربیان و اصحاب فرهنگ و هنر بوده و باعث شده قصه گویی یکی از فعال ترین برنامه های مجموعه فعالیت های فرهنگی به رشد و تعالی خود برسد. اما در نگاهی عمیق تر در میابیم که عده ای از استان های محترم چندین سال است که بجای اجرای حضوری جشنوارۀ قصه گویی و اجرا برای کودک و نوجوان که هدف اصلی قصه گویی است، اجرا برای صندلی های خالی و یک دوربین فیلمبرداری بسنده می کنند و این امر باعث دلسردی مربی می شود و چه بسا مربیان توانمندی که دیگر از شرکت در این جشنواره ها سر باز می زنند. از نظر بنده یکی دیگر از بانیان دلسردی مربیان حذف مرحله منطقه ای جشنواره قصه گویی است. البته کارهای مثبتی هم در رشد قصه گویی صورت گرفته که قابل تقدیر می باشند از آن جمله ایجاد بخشی به نام قصه گویان کتابخانه ای بود که در هفدهمین جشنواره قصه گویی از آنها دعوت بعمل آمده بود و همچنین قصه گویی پدر بزرگ ها و مادربزرگها که در سال های اخیر برپا گردیده است.
جشنواره هجدهم در شکل برگزاری  نسبت به دوره‌های قبل چه تفاوت هایی دارد؟
در این دوره تقسیم منتخبین به دو بخش رقابتی و غیر رقابتی از سوی بنده چندان مثبت تلقی نمی شود چرا که کل تعداد منتخبین ۳۰ نفر می باشند که اگر همه آنها در بخش رقابتی قرار داشتند همه شرکت کنندگان در تلاش برای اجرای بهتر و انتخاب بعنوان برگزیده نهایی از جان و دل مایه می گذاشتند اما الان کمی شرایط فرق می کند و افراد تقدیری یا همان غیر رقابتی علی رغم حضور در جشنواره بین المللی که آرزوی همه مربیان می باشد شاید با سهل انگاری و سبک شماری در این جشنواره حضور پیدا کنند. البته می توانست مثل سال گذشته باشد که همه منتخبین بعنوان برگزیده در جشنواره حضور پیدا کردند. به هر حال با توجه به شناختی که از قصه ها و قصه گویان منتخب دارم مطمئنم که این جشنواره یکی از بهترین جشنواره های قصه گویی خواهد بود.
جشنواره چه نقشی برای فراگیر شدن قصه‌گویی در جامعه و در بین اقشار مختلف دارد؟
 جشنواره های قصه گویی در حال حاضر محدود به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند و فاقد اجراهای عمومی می باشند. در این شرایط محدود نباید انتظار داشت که قصه گویی در مناطق مختلف کشور رشد چندانی داشته باشد و شناخته شود. پیشنهاد بنده این است که اجرای قصه گویی منتخبین جشنواره محدود به مکان و زمان مشخص شده در جشنواره نباشد و در مکان های مختلف حتی شهرستان های دیگر با هماهنگی کانون به اجرای عمومی قصه گویی بپردازند و این کار اصلا یکی از شرایط پذیرفته شدن در جشنواره ها باشد همانطوریکه در جشنواره های هنرهای نمایشی مد نظر قرار می دهند.