برگزیده جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی در بخش رضوی

قصهو قصه‌گویی در طول تاریخ و از ابتدای زندگی بشر و پیدایش زبان ، پیوسته به عنوان وسیله‌ای برای معرفی راه‌ها و روش‌های زندگی‌، انتقال فرهنگ‌، تمدن‌، آداب‌، سنن و آموزش انسان بخصوص فرزندان او به کار رفته است‌. امروزه نیز بهرغم پیشرفت تکنولوژی و وسایل متنوع آموزشی، به عنوان وسیلهای برای بیان مسائل انسانی و آموزشی کاربرد دارد و حتی در مسیر تحولی خود ، وسایل پیشرفته را به خدمت گرفته است.
به نظر صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت ، قصه‌ها قادرند بین دنیای تخیلی و افسانه‌ای کودکان با دنیای واقعی بزرگسالان ارتباط ایجاد کنند و بسیاری از ارزش‌های اخلاقی و تربیتی مورد نیاز انسان را تفهیم کرده و به دیگران منتقل نمایند.
به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشور و در راستای حفظ هنر قصه‌گویی، نوزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی در بهمن ماه 95 برگزار شد و در این جشنواره قصه‌گویانی از یازده کشور جهان از جمله؛ آرژانتین، اسپانیا، کوبا و ایران با هم به رقابت پرداختند.
 داود ریحانی قصه‌گو و مربی فریمانی استان خراسان رضوی توانست رتبه نخست این جشنواره در بخش رضوی را از آن خود کند. به همین مناسبت پای گفتگو با وی می‌نشینیم و پیرامون جشنواره و هنر قصه‌گویی با او مصاحبه می‌کنیم.
-        ضمن تبریک به شما بابت این موفقیت، لطفا خودتان را کاملا معرفی کنید:
داود ریحانی هستم، متولد سال 1357 و از سال 1380 در کانون فعالیت می‌کنم و به دلیل علاقه‌ای که به امر قصه و قصه‌گویی داشتم از همان زمان، قصه‌گویی در کانون را شروع کردم
-        چه چیزی باعث شد که شما به این هنر علاقمند شده و به عنوان یک قصه‌گوی موفق مطرح شوید؟
علاقه من به قصه‌گویی دلایل مختلفی داشت؛ یکی از این دلایل بیان شیوا و گیرای مادرم بود که از همان کودکی برای ما قصه می‌گفت. او بعضی اوقات اتفاقات گذشته زندگی خودش را برای ما به صورت قصه بیان می‌کرد و ما بسیار لذت می‌بردیم و از آن پند می‌گرفتیم و همیشه به ما می‌گفت بهترین قصه‌های دنیا قصه زندگی خود آدمهاست وهیچ کسی نمی‌تواند قصه زندگی هر آدمی را مثل خودش بیان کند.
-        به نظر شما قصه‌گویی تا چه حد در پیشرفت کارتان به عنوان مربی سیار روستایی موثر بوده است ؟
همین قصه‌ها باعث شد ارتباط خوب و دو طرفه‌ای با بچه‌های روستا که در واقع قلب پاک و بی‌ریایی دارند  برقرار کنم. می‌دانید که فعالیت قصه‌گویی یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های کانون است ومن از این امر در جذب اعضا به خوبی بهره گرفتم وحتی بعضی دیگر از فعالیت‌ها مثل معرفی شخصیت ، معرفی مشاغل و یا معرفی ایام و وقایع را هم به زبان قصه‌گویی برای بچه‌ها بیان می‌کنم . نکته دیگر اینکه من بیشتر قصه‌های فولکلوریک خودم را از پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌های روستا جمع‌‌آوری می‌کنم. به عنوان مثال قصه سال گذشته من که برگزیده جشنواره قبلی بود از همین دسته قصه‌ها بود.
-        چقدر قصه‌گویی را در تقویت دوستی‌ها در میان اعضا موثر می دانید؟
مربی می‌تواند جهت تقویت حس دوستی در میان کودکان و نوجوانان از موضوعات خاصی مانند دوست داشتن، مهر و محبت یا کمک به همنوع در قصه‌های خود استفاده کند. درکل هدف قصه، ایجاد دوستی و مهر و محبت است؛کما اینکه یکی از اهداف جشنواره‌های بین المللی ایجاد مهر و محبت و فرهنگ دوست داشتن در بین ملل مختلف است.
-        با توجه به اینکه شما برگزیده اول بخش رضوی هستید به نظر شما چگونه می توان از طریق قصه گویی ارزشهای اخلاقی و دینی را به نسل آینده انتقال داد؟
سئوال بسیار خوب و بجایی است؛ من یادم هست در مدرسه‌ای حضور داشتم که بعضی از دانش‌آموزان نماز را جدی نمی‌گرفتند و من در چند نوبت محوریت قصه‌های خودم را به طرف قصه‌هایی که به نماز و فواید آن ربط داشت سوق دادم و خدا را شکر این امر موًثر واقع شد. ما می‌توانیم در ایام تولد و اعیاد مهم و مناسبت‌هایی مانند محرم و صفر قصه‌های مربوط را برای بچه ها اجرا کنیم وآانها را با ائمه معصومین و مسائل مربوط به دین آشنا کنیم. هدف من از شرکت در بخش قصه‌گویی رضوی، ترویج فرهنگ رضوی به جهانیان بود و شکر خدا توانستم مقام اول را در این بخش کسب نمایم.
-        شنیدن قصه برای کودکان چه تآثیری دارد ؟
زبان‌آموزی یکی از مهم‌ترین کارکردهای قصه است و با شنیدن قصه، کودک با واژگان، اصطلاحات، نام‌ها و ضرب‌المثل‌ها آشنا می‌شود. همچنین به دلیل جذابیت و نقشی که در برانگیختن حس کنجکاوی کودکان دارد می‌تواند بسیاری از مفاهیم را به کودکان منتقل کند و انتقال این مفاهیم به روش غیرمستقیم باعث جذب بهتر و سریع‌تر مفاهیم به ذهن کودک می‌شود. تخیل کودک با شنیدن قصه پرورش می‌یابد و اگر این تخیل به خوبی جهت داده شود، موجب کشف استعدادهای او می‌شود. البته به نظر من مهم‌ترین کارکرد قصه را می‌توان پیوند فرهنگی دانست. کودک با شنیدن قصه‌های قدیمی به آرمان‌ها، آرزوها و باورهای نسل گذشته خود پی می‌برد و در واقع قصه نقش آموزش تاریخ و انتقال فرهنگ را بر عهده دارد.
من نیز به سبب گفتن قصه‌ها با فرهنگ‌های بومی محلی ایران آشنا شدم و از این بابت خیلی خوشحالم.
-        و آخرین کلام ....
در پایان از پدران و مادران می‌خواهم برای فرزندان خود وقت بگذارند وقصه بگویند؛ چرا که در روزگار کنونی که خانه‌ها آپارتمانی شده و بزرگترها دچار مشغلات زیادی هستند شکاف عاطفی بین بچه‌ها و بزرگترها ایجاد شده و پدر و مادر می‌توانند با حداقل شبی ده دقیقه وقت گذاشتن و قصه گفتن مانع ایجاد این شکاف شوند.
و در پایان، یک پیشنهاد هم برای مسوولان؛ با توجه به اینکه روزهای زیادی در کشور به عناوین و مناسبت‌های مختلف نام‌گذاری شده است، به نظر می‌رسد اختصاص یک روز به نام روز «قصه و قصه‌گویی» فرصت خوبی است تا اهمیت قصه‌گویی که در فرهنگ ما نقش بسزایی داشته و دارد یادآوری شود.
و از نظر بنده روز اول دی‌ماه می‌تواند روز مناسبی برای این هدف باشد چرا که شب قبل آن که شب یلدا می‌باشد پیشینه فرهنگی تاریخی بسیار قوی در ایران زمین دارد.