نقش انگیزه و پرورش آن در امر کتابخوانی اعضای مراکز فرهنگی و هنری

همزمان با هفته کتاب جلسه کارشناسان اداره کل کانون پرورش فکی مازندران برگزار شد تا با نگاهی علمی تر مسئله تشویق و ترغیب اعضای مراکز کانون به مسئله کتاب و کتابخوانی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد.<BR> به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان مازندران این نشست طی دو جلسه به بررسی نقش انگیزه و پرورش آن در امر کتابخوانی اعضای مراکز فرهنگی و هنری پرداخت که کارشناسان حوزه فرهنگی، ادبی، هنری و آموزش و پژوهش در آن به بررسی فرصت ها، آسیب ها ی حوزه کتاب در کانون و علل های موثر در ترغیب بی

  کتاب و کتابخوانی به عنوان محور اصلی فعالیت ها در مراکز کانون می باشد . در واقع همه ی فعالیت های فرهنگی و هنری و ادبی که از آن به عنوان فعالیت های 42 گانه یاد می شود باید منجر به تشویق و ترغیب اعضا به کتاب خوانی گردد.متعاقباً با توجه به این شاخص و اصل مهم فعالیت های مراکز مورد بررسی و ارزیابی قرارمی گیرد.
آمارامانت کتاب ، سرانه مطالعه ی اعضا، میزان علاقه­مندی اعضا به کتاب­خوانی، میزان به کارگیری کتاب ها در فعالیت های مرکز توسط مربیان، استفاده از فضاها ی موجود در مرکز برای معرفی و تشویق اعضا به کتاب های مرکز و .. مواردی هستند که در ذیل این شاخص مورد توجه کارشناسان قرار می گیرد. در واقع تلاش براین است تا انگیزه های لازم برای کتابخوانی در بین اعضا ایجادگردد. این که انگیزه چیست؟ و چگونه میتوان انگیزههای اعضا را برای
علاقه­مند سازی آنان به کتاب خوانی برانگیخت ، بحث مهمی است که باید بدان پرداخته شود.
صاحبنظران عرصهی علم روانشناسی در تعریف انگیزه آورده اند : چرایی و علت رفتارفرد، نیروی که فرد را برانگیخته و وادار به کاری با میل و رغبت می کند .
با توجه به تعریف فوق این سوال مطرح می شود که چگونه می توان انگیزه ی اعضای مراکز کانون را به سمت کتاب خوانی سوق داد .
درتحقق خواسته های مورد نظر ابتدا لازم است با مقولهای تحت عنوان انگیزش آشنا شد . انگیزش در واقع تحریک انسان به انجام یک عمل مورد نظر می باشد . در مورد کتاب خوانی اعضا عوامل انگیزشیزیادی سهیم هستند که آن را در دوبخش عوامل شناختی و غیرشناختی می توان تفکیک نمود.
عوامل شناختی عواملی هستند که پایه و اساس ذهنی و تجربی  افراد برای یادگیری درآینده محسوب می شوند و رابطه ی بین آن ها با علاقه ی افراد به یک کار خاص ( به طور مثال مطالعه)کاملا بارز و قابل مشاهده است و باورهای هوشی افراد به عنوان عوامل شناختی در این خصوص مورد مطالعه قرار می گیرد.
 اما عوامل غیرشناختی شامل موقعیت خانواده به لحاظاجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی می باشد که برای ارتباط با افراد و انتقال مفاهیم کمتر بدان پرداخته می شود از آن روی که هر انسانی بنا به موقعیت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خاستگاهی متفاوت از انسان دیگر دارد.
با توجه به این که عمل کتاب خوانی معلول عوامل فراوانی است و در واقع در شکل گیری عمل کتابخوانی عوامل مختلفی سهیم هستند هریک از این عوامل در جایگاه خود سهم به سزایی دارند که مهم ترین آن ها عبارتند از :
الف : اعضا
ب : مربی
ج: منابع کتاب ها
د: خانواده
 
الف : اعضا 
اعضای مرکز کسانی هستند که نه به اجبار و الزام بلکه با میل واراده قلبی خودشان کانون را به عنوان محلی برای پرورش خلاقیت ها انتخاب کردند . البته انگیزه ی حضور اعضا نیز متفاوت و متعدد می باشد برخی ها برای کتابخوانی، برخی ها برای شرکت در فعالیت خاص فرهنگی و هنری یا ادبی ، برخی نیزصرفاً جهت تفنن و... در مراکز کانون حضور می یابند. به هرجهت نکته مهم در این بخش این است که اعضا به عنوان سرمایه اصلی و نقطه ی حیات مراکز تلقی می شوند به گونه ای که تا عضو نباشد نه هیج فعالیتی شکل می گیرد نه کتابی به خوانده و یا به امانت می رود و حتی موضوعیت آن مرکز فرهنگی هنری نیز محل سوال قرار می گیرد
 
ب: مربیان  
بعداز اعضا مربیان نقش اساسی و حائز اهمیتی دارند. این مربیان هستند که با فعالیت ها و برنامه هایشان می توانند در جذب و پایدارسازی اعضا و ایجاد انگیزه به کتاب خوانی مفید و مثمر ثمر باشند. بنابراین برمربیان است که با برنامه ریزی منسجم و هدفمند ذائقه ی اعضا را به سمت کتابخوانی سوق دهند. برای دست یابی به این هدف لازم است مربیان به موارد ذیل توجه داشته باشند:
1-                در درجه اول خود باید اهل کتاب خوانی باشند. باید بخش عمده ای از دقتشان را به مطالعه ی کتاب های مرکز اختصاص دهند به گونه ای که تازمانی که مربیان خود اهل مطالعه نباشند نمیتوانند اعضا را به کتاب خوانی دعوت نمایند. چون تأثیر کلام در مخاطب بسته به میزان و نحوه ی عملکرد گوینده ی کلام دارد؛ همچنان که گفتند: « رطب خورده خود منع رطبی نتواند »
2-از لحاظ فنی مربی باید با اصول کتابداری و رده بندی کتاب در کانون ( دیویی) آشنایی کافی و وافی داشته باشد. مربی باید کتابداری کتاب شناس باشد. عدم اشراف مربی به کتاب های مرکز موجب می شود تا مربی نتوانند اعضا را به سمت کتاب های مورد نیازشان هدایت کند و در درازمدت بی اعتماد ی اعضا به مربی را در پی خواهد داشت. مربیان باید با چیدن مناسب کتاب در قفسه ها، به کارگیری آن در کارگاه های مختلف فرهنگی هنری ادبی و معرفی های دیواری متنوع کتاب و انتخاب مکان و زمان هایی برای بیشتر دیده شدن کتاب ها از قبیل نمایشگاهی کردن آن ها فرصت را برای آشنایی اعضا با کتاب فراهم آورند.
 
3-شناخت دقیق مربی از علایق و سلایق و انگیزه های اعضا ( مربی باید کنجکاو و پژوهشگر باشد ).
این مسئله یکی از کلیدی ترین و مهم ترین مهارت های حرفه ای یک مربی کتابدار در مراکزمی باشد که براساس آن مربی باید از انگیزه های اعضا، توان ذهنی و موقعیت خانوادگی و اجتماعی یک عضو کاملاً مطلع باشد .
-                     مربی باید بداندعضو در درجه ی اول باچه انگیزه ای کانون را انتخاب کرده است ؟
-                     به چه فعالیت هایی علاقه­مند است ؟
-                     آیا به کتابخوانی علاقه­مند است ؟
-                     نوع علاقه­مندی او به کتابخوانی به چه صورت است ؟
-                     چرا عضو به کتابخوانی علاقه­مند نیست ؟ ریشه این بی انگیزگی چیست؟
-                     و...
مربی باید در یک نگاه کلی به تیپ بندی اعضای مرکز به شرح ذیل بپردازد:
 
تیپ 1 : اعضایی که با انگیزه های درونی به مطالعه و امانت کتاب می پردازند .
تیپ 2 : اعضایی که با انگیزه های بیرونی به مطالعه و امانت کتاب می پردازند .
تیپ 3: اعضایی که اصلاً تمایلی به کتاب خوانی ندارند.
دراین مجال صرفاً به تیپ 1 و 2 می پردازیم و پرداختن به تیپ 3 را به فرصتی دیگر واگذار
 می نماییم .
در یک تقسیم بندی دیگر این 2 تیپ را این طور تعریف می کنیم :
اعضای که صاحب انگیزه های درونی هستند با انگیزه پیشرفت درونی و به اصطلاح برای خاطردل خودشان به مطالعهمی پردازند.

اعضایی که صاحب انگیزه های بیرونی اندمطابق  پیشرفت مورد انتظار جامعه و افراد پیرامون به مطالعه ی کتاب می پردارند.

اعضای تیپ 2 ( اعضای با انگیزه های بیرونی): به خاطر علاقه­مند به برتر بودن ، به خاطر جایزه و هدایا و سایر مشوق هایی که به آنان داده می شود کتاب مطالعه می کنند و به محض اینکه فرآیند آن مسابقه یا طرح به پایان رسید آن ها نیز کتاب خوانی را رها می کنند در واقع کتاب خوانی برای آنان به یک امر شرطی تبدیل شده است .
اعضای تیپ 1 : این تیپ از اعضا از مطالعه کتاب به عنوان فرصتی برای برتری بردیگران یا دریافت جوایز وعزیز شدن پیش مربی یا افراد دیگر دارای اعتبار، بهره برداری نمی کنند . این اعضا کتاب خوانی در وجودشان نهادینه و درونی شده است و با انگیزه نشاط و رفع عطش در علم آموزی و کسب مهارت و معرفت به مطالعه کتابمی پردازند .
بعد از تفکیک اعضای مرکز براساس تیپ های تعریف شده مربی باید براساس ویژگی های اعضا به ارائه طرح و برنامه بپردازد. با اتخاذ روش های مناسب اولاً اعضای تیپ 2 را به سمت تیپ 1 بودن سوق دهد و درثانی که خیلی مهم نیز می باشد این است که طرح ها و برنامه ها یی که انگیزش های بیرونی و شرطی را به دنبال دارد برای اعضای تیپ 1 در نظر نگیرد.
متأسفانه همواره شاهد این مسأله بوده ایم که مربیان با به کارگیری مشوق ها ی بیرونی برای اعضای مرکز اعضایی تیپ 1 را به تیپ 2 تبدیل کردند ( البته این امر نیز متأثر از عوامل اجتماعی فراوانی است که قصد نداریم در این مجال بدان بپردازیم ).
 
ج: منابع
به طورخاص، منظور کتاب هایی است که در مرکز برای اعضا در نظر گرفته
می شود کتاب های کودک و نوجوان باید دارای چند ویژگی اساسی باشد.
1-                کتاب های مناسب براساس گروه سنی در مرکز وجود داشته باشد.
2-               از لحاظ نگارشی دارای نثر یانظم روان و امروزی باشد.
3-              دارای تصویرگری جالب و مورد علاقه این گروه های سنی باشد .
4-               دارای قطع مناسب باشد.
5-               کیفیت و جنس جلد کتاب مناسب باشد .
6-               اندازه و انتخاب نوع قلم ( فونت ) مناسب باشد.
7-              نظافت و گردگیری به موقع کتاب ها در قفسه انجام شده باشد.
 
د-خانواده
تقریبا همه ی فعالیت های تربیتی کودکان در خانواده شکل می گیرد . پیرامون این مسئله باید گفت بسیاری از والدین دغدغه مسائل درسی ،کلاس زبان ، کلاس اوقات فراغت ، کلاس های هنری و .... فرزندانشان را دارند ، کمتر خانواده هایی هستند که به مطالعه و کتاب خوانی فرزندانشان بها می دهند . بسیاری از والدین که برای ثبت نام فرزندانشان به مراکز کانون مراجعه می کنند عمدتا یکی از این سوالات را از ما می پرسند :
-                  آیا کلاس های تقویتی دارید ؟
-                  آیا کلاس نقاشی ، خوشنویسی دایر هست ؟ کلاس سفالگری دارید؟
در بهترین حالت ممکن از ما می خواهند روی روخوانی کتاب فرزندانشان بیشتر کار کنیم . آن هم به خاطر این که در مدرسه روخوانی فرزندش ضعیف بوده و معلمان همواره این ضعف فرزندشان را به آن ها گوشزد کردند .
همه ی این ها به خاطر آن است که والدین به اهمیت کتاب و کتابخوانی واقف نیستند . اهل مطالعه نیستند . مسلماً خانواده هایی که اهل مطالعه و کتابخوانی هستند فرزندانشان را علاقه­مند به مطالعه بار خواهند آورد. خانواده عامل موثری در ایجاد عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتاب خوانی هستند .
بنابراین درگیر کردن والدین در امر کتاب خوانی فرزندانشان نیز می تواند انگیزه های اعضا را در امر کتاب خوانی تقویت نماید.
ادامه دارد.............