کد خبر: 232710
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۴
بازدید 1811
خاطرات شیرین از زبان اعضاء حاضر در اردو

گفتگو با اعضاء در حاشیه برگزاری اردوی همدان

مقدمه
آشنایی با زندگی اجتماعی یکی از اهداف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در برگزاری اردو می‌باشد که در این راستا بدنبال جدا سازی نوجوانان از محیط خانواده و با برنامه‌ریزی به یک اجتماع بزرگتر که جامعه نام دارد هدایت می‌کند. نوجوانان در اجتماع بزرگتر با گروه‌های هم سن و سال‌های خود ارتباط برقرار می کنند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بعنوان یک دستگاه تربیتی بدنبال درک درست خوبیها و محاسن در جامعه برای کودکان و نوجوانان می باشد و برای تحقق اهداف خود برنامه‌های خود را از  خیلی چیزهای ساده مثل سلام کردن، محبت و کمک به یکدیگر و تا مراحل بعدی و آنچه ما اعتقاد داریم که نیاز یک جامعه سالم است انجام می‌دهد.
 
مهدی و علی چراغعلی اعضاء نوجوان شرکت کننده از مرکز سرکان هستند که برای اولین بار در اردوی کانون حضور یافته اند. هر دوی آنها 13ساله و حدود 5 سال است که عضو این مرکز میباشند.
وقتی از آنها راجع به فعالیت هایشان در کانون سرکان پرسیدم هر دو جواب دادند که برخورد خوب مربیان مرکز و نیز وجود کلاسهای ادبی ، نقاشی و نمایش ما را بر آن داشت تا به عضویت مرکز یادشده دربیاییم و تا الان هم جزءاعضاء فعال آن بشمار می آییم.علی اظهار داشت : من عضو فعال کارگاه ادبی مرکز به مربیگری خانم نوری می باشم که اخیرا توانسته ام شعر جدیدم با عنوان ( غصه مخور) را در این کارگاه بسرایم! برایم جالب بود تا شعرش را بشنوم ، بنابراین وقتی این درخواست از طرف من پیشنهاد شد علی با خوشرویی تمام شروع به خواندن شعرش برای من و اعضاء شرکت کننده در اردو نمود:
علیا غصه مخور                غم چو هلاکت کرده
همچو لاکپشت تو را               اسیر لاکت کرده
همچو یک گل تو را           بسته به خاکت کرده
شب و روز از غم و غصه      چاک چاکت کرده 
رهزنان اززر و ازسیم              چوپاکت کرده
علیا نام نکو کن                      که سعدی گفته
جاودانی تو اگر                 جسم به خاکت کرده
شعرش واقعا زیبا بود و شاید به همین دلیل بود که در پایان مورد تشویق دوستانش قرار گرفت.
 
*****
امیر حسین بکتاش 14 ساله عضو نوجوان دیگری از مرکز شماره 3 ملایر بود که در اردوی استانی مراکز همدان با وی مصاحبه کردم. ازآنجایی که وی فرزند شاعر خوب کودکان غلامرضا بکتاش می باشد .اولین سوالم این بود که آیا شاعر بودن پدر و یا مربیگری ایشان در کانون می توانسته تاثیری در انتخاب وی برای شرکت در اردو داشته باشد یا نه؟!
و او با خنده و شاکی جواب داد : نه آقا بخدا ما پارتی بازی نکردیم! من از 3 سالگی همراه بابام به کانون میرفتم چون پدرم مربی کانون بود.اوایل عاشق کلاس سفالگری بودم ولی الان که بزرگ شده ام دوست دارم هر کتاب جدیدی که به مرکز می آید اولین خواننده اش من باشم...
وقتی از آرزوهایش پرسیدم جواب داد: کلاس موسیقی را دوست دارم و امیدوارم شرایطی فراهم شود تا در مرکز ملایر کارگاهی با این عنوان برپا گردد تا من مجبور نباشم برای یادگیری موسیقی به کلاس خصوصی بروم.
او بازدید از باغ موزه دفاع مقدس را بهترین قسمت از خاطرات اردویش بیان کرد و اظهار داشت چون زمان جنگ ایران و عراق هنوز بدنیا نیامد بود با دیدن قسمت های مختلف بازسازی شده ازجنگ در موزه شناخت بیشتری از 8 سال دفاع مقدس بدست آوردم.
 
**********
امیر محمد بهرامی - عضو 14 ساله مرکز فرهنگی هنری قروه یکی دیگر از اعضاء شرکت کننده در اردوی استانی است.
او 6 سال است که یکی از اعضاء فعال مرکز قروه می باشد. وقتی از او راجع به دلیل انتخاب شدنش برای اردوی استانی جویا شدم . حضور مستمر در مرکز ، قاری قرآن ، موذن و مداحی را از ویژگی های خود نام برد...زیاد هم بیراه نمیگفت چون در ایام برگزاری اردو همه شاهد بودند که در نمازجماعات اردوگاه او به چه زیبایی قرآن می خواند و اذان می گفت.
او می گوید : از تمام برنامه های اردو خوشم آمده خصوصا وقتی به موزه تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی سینا رفتیم .در آنجا حیوانات و خزندگانی بودند که شاید من نتوانم تا آخر عمرم آنها را در طبیعت ببینم ..و این برایم خیلی جالب بود که ما توانستیم از نزدیک با خزندگان خطرناک مثل: مار، سوسمار و آفتاب پرست آشنا شویم. باورم نمی شد که فقط یک لایه شیشه بین من و حیوانات نامبرده فاصله باشد و این خیلی هیجان انگیز بود.
 
******
مجتبی زارعی کوشیار 13 ساله از کتابخانه سیار روستایی همدان روستای سنگستان
برای اولین بار بود که به غار علیصدر رفتم . در تلویزیون تصاویر غار را دیده بودم ولی دیدن غار از نزدیک بسیار جذاب بود . سوار شدن داخل قایق آنهم با جلیقه نجات احساس خوبی داشت .
شکل سنگها و قندیلهای آویزان از سقف غار مثل کبوتر ، شیر دوسر و قندیل بزرگ خیلی جالب بود اگر کانون دوباره اردو برگزار نماید حتما شرکت خواهم کرد و دوست دارم اردوهای برون استانی نیز شرکت کنم .
 
*****
محمد مهدی رحیمی 15 ساله از مرکز صالح آباد
من نیز بار اول بود که به غار علیصدر رفتم غار بسیار جالبی بود فکرش را نمیکردم آدم بتواند زیر زمین قایق سواری کند . آبش بسیار سرد بود راستش را بخواهید کمی سردم شد موقع قایق سواری و عبور از تونلهای تنگ غار دست زدن به سنگهای دیوار غار هیجان انگیز بود .
در اردو به ما خیلی خوش می گذرد ، شبهای اردو در خوابگاه هم خیلی لذت بخش است چون با دوستان جدید آشنا میشویم و بالش بازی هم در کنار آن دیدنی است .
 
*****
حمید رضا خلج 13 ساله از مرکز فامنین
از غار هیچ تصویری در ذهنم نبود و فکر نمیکردم بتوان در آن قایق سواری کرد ولی وقتی وارد غار شدیم تعجب کردم . مثل این بود که رودخانه های زیادی در زیر غار جریان دارد و من و دوستانم با دست زدن به آب خنک جاری در غار ذوق زده شدیم و همدیگر را خیس کردیم
امیدوارم باز هم در اردوهای بعدی کانون شرکت کنم و دوست دارم این بار به مشهد مقدس برویم  
 
گفتگو از احمد عسگری مربی فرهنگی مرکز شماره یک همدان