نقش و اهمیت هنر در تربیت کودکان
زندگی بدون هنر بسیار بیروح و کسلکننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط میدهد. کار دیگر هنر این است که به انسان دوست داشتن زندگی را بفهماند، و «زندگی بامعنا» را به او نشان دهد. هنر از جمله پدیدههایی است که از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان داشته است.
بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت بر این باور هستندکه بیان هنرمندانه میتواند نقش مهمی در رشد، تکامل و تربیت کودکان ایفا کند. دنیای هنر مانند دنیای بازی، به کودک این امکان را میدهد که با تجدید و تحکیم خاطرات خود، و با استفاده از تجربیات به دست آمدهاش، امکان شناخت ژرفترین آگاهی از حقیقت را فراهم آورد. هنر به او امکان میدهد تا ارزشهای تازهای را فراهم آورد و با طرح آگاهانه مسائلی که در ارتباط با دیگران برایش مطرح میشود مفاهیم تازهای جمعآوری کند.
هنر زبان دل است و همجهت با ویژگیهای عاطفی و علایق کودکان است و میتواند نقش بسیار زیادی در زنده نگاه داشتن و باروری ابعاد مختلف شخصیت کودکان و نوجوانان داشته باشد و تأثیری ژرف و عمیق در آنها بگذارد.
هنر میتواند زمینه رشد را در جنبههای مختلف روانی، عاطفی، اجتماعی و دینی فراهم سازد. هر فعالیت هنری براساس ویژگیهای خاص تکنیکی و محتوایی خود میتواند نقشی متفاوت در تربیت داشته باشد. به عنوان مثال نمایش میتواند تأثیرات تربیتی خاصی بگذارد که برخی از این تأثیرات از دیگر هنرها مثلاً نقاشی یا خوشنویسی ساخته نیست. یا نقاشی تأثیراتی دارد که ممکن است نمایش آن تأثیرات را نداشته باشد.
در حال حاضر اغلب فعالیتهای هنری و ادبی با کودکان و نوجوانان چه در مراکز کانون و چه در مدارس، بیشتر تحت تأثیر «شکل اجرا» است. اگر از بسیاری از مربیان فرهنگی و هنری سؤال شود که هدف از اجرای فعالیتهای هنری چیست و چه سودی برای بچهها دارد؟ اغلب پاسخ خواهند داد که برای سرگرمی یا لذت بردن و... در حالی که هنر یکی از بهترین واسطههای لایق برای تربیت است.
افزایش اثربخشی پیامهای تربیتی به وسیله هنر
امروزه علاوه بر کاربرد هنر در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی از قبیل مسکن، پوشاک، وسایل و لوازم زندگی، مراسم و جشنها، برنامههای تفریحی و سرگرمیهای گوناگون و... صاحبنظران تعلیم و تربیت از آن در حوزههای مختلف تعلیم و تربیت و حتی درمان افراد نیز بهره میگیرند. تئاتر درمانی، نقاشی درمانی، موسیقی درمانی و... از رشتههای جدیدی است که در زمینه تعلیم و تربیت و بهداشت روانی انسان کاربرد زیادی پیدا کرده است.
نقاشی، خوشنویسی، سفالگری، نمایش، موسیقی و دیگر انواع هنرها، همگی از جمله رشتههای گوناگون هنری هستند که با تنوع گسترده روشهای اجرایی و تکنیکهای مختلفی که در آنها وجود دارد میتوانند در جهت ارائه مطالب آموزشی و تربیتی برای مخاطبان مختلف از کودک و نوجوان گرفته و حتی بزرگترها، بسیار اثربخش باشند.
ابلاغ پیامهای تربیتی و هر نوع محتوای مورد نظر اگر با جاذبههای هنری و ادبی همراه باشد، موفقیت و اثربخشی آن پیام یا محتوا را چند برابر میسازد. در چنین شرایطی جا دارد که مربیان هنری این واسطه ارزشمند را شناخته و در جهت اهداف تربیتی خود از آن بهره بگیرند. اثرگذاری این واسطه هنگامی بیشتر میشود که مربیان با هدفمندی و رعایت ترتیب و توالی آموزشی به سراغ آن بروند.
اعتقاد این است که انتخاب هدفهای تربیتی و پیامهای مورد نظر برای مخاطبان، اگر بر محمل هنر سوار شود به نیکوترین شکل و ماندگارترین حالت بر جان و دل کودکان و نوجوانان اثر خواهد گذاشت. مربیان کانون باید با شناخت دقیق هنرهایی که عهدهدار اجرای آن هستند از این ابزار قدرتمند در جهت پیاده کردن ارزشهای متعالی و تربیتی مورد نظر خود بهره کافی ببند....
قسمت دوم این مبحث را اینجا بخوانید.