این بخشی از دیدگاههای دکتر قدمعلی سرامی استاد دانشگاه، نویسنده و صاحب نظر در عرصهی تعلیم و تربیت است که در دومین نشست تخصصی کتابخانهی مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با موضوع نیازهای کودکان و نوجوانان و ترویج کتابخوانی مطرح کرد.
به گزارش روابط عمومی کانون، وی در این نشست به صراحت از نظامهای آموزشی به اعتقاد وی آمر، ناهی و معلم محور انتقاد کرد و نقش بچهها را در فرآیند آموزش به عنوان هسته و نرمافزار اصلی این جریان مورد توجه قرار داد.
سرامی تصریح کرد: کودکان اصولا پیامهای مستقیم ما را نمیشنوند و به قولی از یک گوش میشنوند و از گوش دیگر خود خارج میکنند بچهها آن چه را که به سرشت آنها نزدیکتر است یاد میگیرند و ذاتا از امر و نهی بزرگترها هم خوششان نمیآید به اعتقاد من آن چه که باعث شده که بچهها جذب کتابها نشوند یا از آموزش دلگیر و گریزانند همین روی آوردن به مستقیم گویی است.
این نویسنده افزود: آفرینندهی چیره دست کسی است که کار انتقال پیام را زیرکانه انجام دهد و مخاطب نفهمد که این پیام چگونه و از کجا به وی منتقل شده است و به اعتقاد من بزرگترین دشمن ما سلطهی فرهنگ آمر و ناهی در عرصهی آموزش و تعلیم و تربیت است در حالی که آموزش مستقیم کارکردهای مشخصی دارد و چون از درون آدمی نمیآید انسان نسبت به آن موضع میگیرد.
وی در همین بخش به فعالیتهای کانون نیز گریزی زد و تاکید کرد که کانون نهادی آموزشی نیست بلکه پرورشی است و هرقدر آثار تولید شده و برنامههایش مانند فیلم و کتاب، نمایشگاهها و جشنوارهها جایگاه و شان آموزشی پیدا کند مشتریهای کانون کاهش پیدا خواهد کرد.
دکتر سرامی در عین حال بر توجه به خویشتن انسان و ناخودآگاه بچهها و ویژگیهای ذاتی و وراثتی بچهها تاکید کرد و گفت آنچه که از دید نهادهای اساسی جامعه مورد غفلت قرار گرفته این است که نظام تعلیم و تربیت ما قبل از این که بچه را بشناسد برای او با طرحها و نسخههای از پیش تعیین شده تصمیمگیری میکند و در عین حال چندان به تجربههای دیگر کشورهای جهان در این عرصه رجوع نمیکند و به باور من اعتماد کردن به بشریت باید یکی از وظایف اصلی نهادهای فرهنگی ما در سالهای آینده باشد و این که فکر کنیم همهی دنیا اشتباه میکنند نتیجهی خوبی برای ما در بر نخواهد داشت.
رشد خودآموزی و کاهش نقش معلم در جریان آموزش و پرورش کودکان و نوجونان به اعتقاد این استاد دانشگاه از جملهی این تجربههاست که کشور ما نیز میتواند از آن بهره بگیرد.
وی در این باره توضیح داد که با استفاده از فنآوریهای ارتباطی و آموزشی و اینترنت امروزه بخش عمدهای از فرآیند آموزش به خود بچهها واگذار شده و آنها قبل از این که متعلم باشند خود معلمند و ما هم باید از آنها یاد بگیریم و معلم و مربی بودن آنها را به رسمیت بشناسیم.
دکتر سرامی در بخش دیگری از سخنانش به طرح دیدگاه دیگری پیرامون اهمیت توجه به فرم در قیاس با محتوا پرداخت و یادآور شد که آن چه بچهها را در آثار فرهنگی، هنری و آموزشی جذب خود میکند به صورت عمده فرم اثر است و محتوا به ویژه در سنین خردسالی مورد توجه و درک بچهها قرار نمیگیرد.
به گفتهی وی بچهها با وزن و فرم و کیفیت هنری آثار ارتباط برقرار میکنند در حالی که بسیاری از مفاهیمی که ما از این طریق در اختیار آنها قرار میدهیم اصلا برای بچهها قابل فهم نیست به عنوان مثال لالاییها تنها از طریق صدای مادر و موزونیت اشعار باعث آرامش نوزاد میشود و او هیچ برداشتی از شعرهای این لالاییها ندارد.
وی البته یادآور شد که هیچ فرمی در عالم بدون محتوا نیست و اگر مثلا در داستاننویسی به فرمی مطلوب برسیم به کمال محتوا خواهیم رسید و بچهها محتوا را از درون وجود خود دریافت خواهند کرد و البته آن چه که با بچهها زندگی خواهد کرد معرفت و مهارتهای زیستن است در حالی که علم خاصی بخشی از زندگی ما را تشکیل نمیدهد.
دکتر عبدالعظیم کریمی عضو پژوهشکده تعلیم و تربیت و مولف کتابهای این حوزه نیز در نشست تخصصی کتابخانه مرجع کانون به تشریح نتایج مطالعات تطبیقی تیمز و پرلز ـ که یک تحقیق بینالمللی در زمینهی ارزشیابی پیشرفت میزان خواندن و درک مطلب کودکان جهان است ـ پرداخت و توضیح داد که این بررسی هر 5 سال یکبار صورت میگیرد و سومین و آخرین بار آن در سال 2011 انجام شده است.
به گفتهی وی انجمن بینالمللی پیشرفت ارزشیابی تحصیلی در آمریکا و دبیرخانهی اجرایی آن در آمستردام هلند مستقر است و آنها با ارایهی پرسشنامههایی به معلمان، دانشآموزان کلاس چهارم ابتدایی و اولیای بچهها توانایی خواندن و درک مطلب بچهها را مورد ارزیابی قرار میدهند.
کریمی در بارهی وضعیت ایران در این تحقیقها گفت که در سال 2001 و 2006 نتایج چندان قابل قبولی به دست نیاوردیم و البته نتایج 2011 هنوز منتشر نشده است.
وی تاکید کرد که نتایج این پژوهش نشان میدهد که بچههای ما به جای این که دنبال این باشند که چه چیزی را بخوانند بیشتر به فکر این هستند که بزرگترها میخواهند به آنها چه چیزی بگویند و آنها بیشتر پاسخ دادهاند که باید بچههای خوبی باشیم، به حرف معلمانمان گوش بدهیم و در مجموع پاسخهای خود را متناسب با شخصیت سوال کننده ارایه کردهاند و این باعث از دست دادن استقلال فکری آنها میشود.
این پژوهشگر عرصهی تعلیم و تربیت تاکید کرد که بسیاری از کشورهای جهان این تحقیق را جدی گرفتهاند و در دورهی دوم رشد چشمگیری در رتبهی آنها مشاهده میشود.
کریمی ادامه داد بر اساس نتایج این پژوهش هر کشوری که دانشآموزان آن به مطالعات غیر درسی توجه بیشتری نشان میدهند، والدین اهل مطالعه بودهاند، تعداد کتابهای موجود در منزل زیاد بوده و این کتابها با سن و نیازهای بچهها ارتباط داشته، میانگین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رشد بیشتری را نشان داده است.
کتابخانهی مرجع کانون دوشنبهی آخر هر ماه نشستی تخصصی با موضوع ترویج خواندن در میان کودکان و نوجوانان برگزار میکند.