به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، این بخشی از آرزوهای سولماز صادقزاده نصرآبادی قصهگوی شرکت کننده در پانزدهمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی است که سابقهی 14 سال مربیگری کودکان را در شهرهای مشگین شهر و اردبیل در کارنامهی فرهنگی خود ثبت کرده است.
وی که با قصهی "مُهر آب" در این جشنواره شرکت کرده است، بر این اعتقاد است که گذر زمان چین و چروک را بر دست و صورت مادران نمایان میکند اما زبان قصهگویی آنها هیچگاه چروکیده نمیشود مادر من هنوز هم در گفتوگوهای روزمرهاش با بایاتی (ضرب المثلهای ترکی) جواب مخاطبهایش را میدهد. او نهال قصهگویی را در کویر وجودم کاشت و با بایاتی آب داد.
این قصهگوی برگزیده که 4 دوره در جشنواره منطقهای و 3 دوره در جشنواره بینالمللی قصهگویی حضور داشته است اظهار نظر کرد که قصه در بطن خود رازهای سر به مهر علتها را حمل می کند، رازهایی که وسعت حضورشان را در قالب دیو، فرشته، گل های سخن گو، آدم های خوب و بد دریافت میکنیم. قصه چیزی کم از تاریخ و چیزی کم از زندگی ندارد. در واقع میتوان چنین گفت که در قصه تاریخ متولد میشود و از لایههای سطحی عبور کرده به عمق میرسد.
به گفتهی صادقزاده قصه سنت نیک نیاکان ماست از اشتراکهای دین و سنت، چرا که هر دو برای واگویی حقایق زبان قصه و تمثیل را ارجح دانستهاند و این بسیار لذت بخش و رازآلود است ماندگاری و غنای بیشتری هم دارد.
برگزیده اول نخستین جشنواره قصهگویی بینالمللی رضوی با بیان این که خیلی از خواستههای بشر ریشه در نیازهای او دارد خاطر نشان کرد که نیازهای بشر از سویی با کمال طلبی و از سوی دیگر با کمبودها و کاستیها در ارتباط است. قصه گویی راهیست که هم به شهر کمال و هم به دنیای خیال و آرزو منتهی می شود جایی که کمبودها و نواقص رنگ می بازند و فرصت معرفت و شناخت خویش و دیگران مهیاست. دنیایی که با قصهگویی به آن پای مینهیم دنیایی لبریز آموزههاست و مسافر این دنیا به میزان نیاز فهم خود از آموزهها بهره میبرد و برای زندگی حقیقی مهیا میشود.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه می توان کودکان را به قصهگویی علاقهمند کرد؟ گفت: کودک قصه را بدون نیاز به آموزش، ذاتا دوست دارد و نیازی نیست میل به قصه در کودک ایجاد شود فقط باید مراقب باشیم با اتخاذ تدابیر نادرست ذائقه دوستداری قصه را در کودک از بین نبریم.
صادقزاده ادامه داد در این مسیر فقط باید بدانیم آنها چه میخواهند و چهگونه برایشان با قصه رازهای نهان را بازگو کنیم. چگونه گرایش کودکان به قصه را در مسیر رشد و تعالی قرار دهیم تا همچنان دوستدار قصه و قصه گویی باقی بماند.
به باور این قصهگو، خوشبختانه قصه و قصهگویی را هنوز در دنیای پیچیده و گسترده مدرنیته و فیلم و ماهواره و اینترنت از دست ندادهایم. در جهان هنوز باورها نسبت به قصه کم رنگ نشده، قصه گویی در دانشگاهها تدریس می شود و جشنوارههای بزرگ را شاهد هستیم. در کشور ما که باید مهد قصه گویی باشد، اگر به گذشته های دور هم نظر نداشته باشیم از اسلام به بعد قرآن برای ما بسیاری از احکام و اخلاقیات را به زبان قصه تعلیم می دهد پس جایگاه قصه برای ما مبرهن است.
وی تاکید کرد جشنوارههای کانون پرورش فکری حکم دمیدن هوای تازه در کالبد قصه گویی را دارد. خوشبختانه قصه گویی در جامعه ما هنوز حیات دارد. ارزش و جایگاه آن زیر سوال نرفته و همه به نقش تربیتی آن معترفند و این به معنی آن است که قصه در کشور ما هنری رو به انزوا نیست.
این مربی کانون در عین حال با اشاره به این که نقش سازنده و بی بدیل قصهگویی در ساختن دنیای حال و آینده کودک به قدری روشن است که باید همواره در جامعه و نزد خانواده ها محبوب و مورد استقبال باشد یادآور شد که متاسفانه بسیاری از نهادها که میتوانند در این زمینه نقش کلیدی ایفا کنند، کمتر به این مهم می پردازند. تلویزیون و رادیو در کنار آنها آموزش و پرورش، در راس نهادهایی قرار دارند که نهادینه شدن فرهنگ قصه گویی نزد خانواده ها به فعالیت و عملکرد آنها وابسته است. این نهادها میتوانند هنر قصهگویی را با توجه به گستردگی مخاطبان خود در جامعه، رواج دهند و هنر قصه گویی را همه گیر کنند.
پانزدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی که از روز 6 بهمن در ارومیه آغاز شده است روز 9 بهمن به کار خود پایان میدهد.