قصه به مفهوم عــــام آن برای پالایش و آرامش تلاطم روح و به معنـــای خاص آن به منظور درک آموزه های اخلاقـی و تربیتـــی کودک، نقش شگفت انگیزی در بنیان خــانواده دارد. امروزه کـــه دهکده ی جهانی میان انواع صداها و فاصله ها گرفتار شده است، آوای قصه می تواند پل ارتباطی عمیقی باشد که پیوند عاطفی والدین و فرزندان را برقرار می سازد. از این رو قصه گویی به عنوان واسطه ایی موثر در انتقال مفاهیم تربیتی و دینی از اهمیت ویژه ایی برخوردار است. در شانزدهمین جشنواره قصه گویی منطقه چهار کشور الهام کمال پور مربی کانون پرورش فکری استان گیلان با قصه ی آرش کمانگیر برگزیده و به مرحله ی کشوری راه یافته است پس با موضوع " قصه گویی از قهرمانان و پهلوانان ملی " با وی به گفت و گو نشسته و حاصل آن را تقدیم مخاطبان گرامی می کنیم.
· آیا برای کودکان و نوجوانان امروزی می توان از فعالیت قصه گویی به عنوان واسطه ی تربیتی نام برد؟
امروزه با توجه به موج عظیم مهاجرتها و تنش های قومی و فرهنگی و نژادی و تأثیرشان بر رفتار و شخصیت « کودکان و نوجوانان » ،این دل نگرانی بوجود آمده است که چگونه می توان کودکان و نوجوانان را به گونه ای پرورش داد تا به شناختی کامل و صحیح از هویت خود و زندگی برسند. قصه و قصه گوئی،بعنوان یک واسطه ی تربیتی که به تقسیم تجارب و انتقال فرهنگ و اندیشه می پردازد ، به مخاطب ، فرصت تأویل و تعبیر داده و او را برای ورود به میدان زندگی آماده می کند ، و به درکی اصیل و بنیادین می رساند .شنیدن قصه توسط کودک ، نه تنها به او در کسب مهارتهای کلامی کمک می کند بلکه با تصویر سازی که در ذهن او ایجاد می شود او را به درکی صحیح از جهان پیرامونش می رساند . به همان اندازه ، مخاطب گروه سنی نوجوان نیز برای گشودن گره ها و چالشهای این دوره پر مخاطره عمرخود نیاز به رهنمون و پیامی غیر مستقیم اما صادق دارد . نباید پنداشت که قصه و قصه گوئی برای این گروه سنی امری مهم و تأثیر گذار نیست ،در اینجا لازم می دانم از نظریه ی بتلهایم استفاده کنم که : « هنگامی که نوجوان احساس می کند مورد هجوم تغییرات درونی ، انتظارات زندگی اجتماعی و محدودیت ها قرار گرفته ، هنگامی که او احساس می کند مورد هجوم این تغییرات ، سؤالات و انتقادات قرار گرفته ، گردهم آمدن گوینده و شنونده قصه و رابطه ای صمیمانه که به گونه ای طبیعی و معقول بین آن دو بوجود می آید بسیار قدرتمند است ».هرچند ممکن است در برخورد اولیه شنیدن قصه را در خور موقعیت سنی خود ندانند !
· فعالیت قصه گویی برای گروه های سنی کودک و نوجوان عضو کانون در مراکز چگونه است؟
مربیان کانون از فعالیت قصه گوئی ، بعنوان یک هنر شفاهی استفاده می کنند تا هنجارها را به کودکان و نوجوانان آموخته و آنها را از ناهنجاریها دور کنند و با استفاده از زبان نمادین قصّه ها و انطباق آنها با حقیقت زندگی روزمره ، راهکار بهزیستی را به آنان ، بطور غیر مستقیم آموزش دهند.
فعالیت قصه گوئی، در ساز و کاری عمیق امّا غیرمستقیم به تمرکزسازی و ایجاد زمینهای برای رشد فکری و عاطفی کودک می پردازد.مربیان با ایجاد لذت شنیدن در ضمیر ناخودآگاه مخاطب(کودک و نوجوان ) این انگیزه را ایجاد میکنند تا چگونه در موقعیتی مشابه، نماد و نقش مایه های قصه را با اتّفاقات و مسائل روزمرهی خود تطبیق دهد، به ابعاد مختلف آن بیندیشد. در مراکز کانون سعی می شود تا باایجاد تعامل بین دو جنبهی آموزشی غیرمستقیم و لذت بخشی وبه واسطه ی « قصه » و « قصه گوئی » بابرقراری ارتباط میان قصه گو و قصه شنو ، از لایه های سطحی ذهن مخاطب عبور کرده و به پرورش روح و احساسات مخاطب پرداخته و شخصیت مخاطب بطور غیر مستقیم تربیت شود .
· آیا نوجوانان عضو کانون از قصه گویی استقبال می کنند؟ بیشتر به چه قصه هایی علاقمند هستند؟
بله ! البته در صورتی که مربی بخوبی نیاز سنجی نموده و قصه ی متناسب با موقعیت زمانی و روحیات مخاطبین نوجوان انتخاب نماید ؛ نوجوان ، قصه هائی را می پسندد که دارای تعلیق و ماجراهای پر فراز و نشیب و خارق العاده بوده وقهرمانانشان از شخصیتهای چند بعدی و چند لایه برخوردار باشند . قصه هائی که سرشار باشند ازتعارضات زندگی و واقعیتهای ملموس جامعه را به روشی خارق العاده به نمایش بکشند .
قصه گوئی ازاسطوره ها به بهترین روش و کاملا ناملموس به القاء و نهادینه سازی مفاهیم مورد نیاز نوجوانان می پردازد. با توجه به تنشهائی که نوجوان در این دوران زندگی روبروست قصه های اساطیری را می توان بهترین گزینه برای فرافکنی و ایجاد انگیزه در او دانست .
او به خوبی میتواند با قهرمانان اسطوره و فراز و فرودهایش تعامل داشته و علّت وجودی چالش هایش را درک کند.چنین قصه هائی نوجوان شیفته ی چالشهای فکری و کمال گرا را کاملا اغنا می کند وبه او دور نمائی از بهترین پیشرفتها در سایه ی تلاش و همت ارائه می دهد .
· قصه گویی می تواند بر تربیت کودکان و نوجوانان و تحکیم خانواده تاثیرگذار باشد؟
ما در قصه ها جهان مان را درک می کنیم ، عقایدمان و امیدهایمان را در قصه ها نقل می کنیم و قصه گویی به عنوان روشی برای آموزش ارزش های اجتماعی – اخلاقی و تربیتی در نظر گرفته می شود . تأکید افلاطون و ارسطو بر قصه گویی برای کودکان از همین جنبه می باشد : « آن که کاری را با قلب خویش می آموزد یا از طریق هنر قصه گو با آن آشنا می گردد در تمام عمر می تواند آن نوع تربیت را در وجود خویش به کار گیرد .
بیان غیر مستقیم نکات تربیتی در قصه ها روش مناسبی است که خانواده ها برای آموزش آموزه های اخلاقی می تواند بکار گرفته شود.
این روش به دلیل ایجاد صمیمیت و دوری از پند و اندرز مستقیم باعث نزدیکی والدین و کودک و نوجوان و تحکیم خانواده ها می گردد .
· در جشنواره قصه گویی بخش متون کهن ادب فارسی و بازنویسی و باز آفرینی آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
در قصه گوئی آثار کهن ، قصه گو با توجه به شناخت و دانش خود می تواند متون کهن را که قابلیت قصه گوئی دارد بازنویسی نماید و به قصه تبدیل کند و با این کار می تواند قصه را با مخاطب پیوند دهد .
البته کسی که می خواهد اثری را بازآفرینی کند حتما باید با اصول قصه و قصه نویسی و قصه گوئی آشنا باشد و با اینکار می تواند توسط قصه گوئی تأثیر ویژه ای بر روی ارتباط متون کهن با مخاطبان داشته باشد .
· آیا معرفی قهرمانان و پهلوانان ملی به کودکان و نوجوانان از طریق قصه گویی امکان پذیر و درعلاقمند کردن آنان به ادبیات کهن موثر می باشد؟
قصه گوئی در معرفی قهرمانان و پهلوانان ملی تأثیر زیادی دارد به شرط آن که برای معرفی اسطوره ها و قهرمانان ملی فضائی جادویی ایجاد کند تا کودک یا نوجوان شگفت زده شود و قصه شرایط مناسب در جهت گسترش خلاقیت در ذهن کودک باشد و قصه شرایط مناسب در جهت گسترش خلاقیت در ذهن کودک باشد در بعضی از بازنویسی ها در معرفی اسطوره ها و قهرمان ملی متن قصه گوئی نه تنها به جذب کودک و نوجوان کمک نمی کند بلکه به متن اصلی نیز ضربه می زند اما اگر همه ی اصول قصه گوئی به خوب پیش رود و قصه گو با هنرمندی و خلاقیت قصه ای را برای معرفی پهلوانان ملی و قهرمانان و اسطوره ها به قصه گوئی نماید در کودکان و نوجوانان علاقمند ی بسیار ی ایجاد می نماید . بچه ها به ادبیات کهن علاقمند می شود و به مطالعه متونی که در مورد شخصیت های مختلف مطلب دارد ، می پردازند چون کودک و نوجوان از داستانهایی با موضوعات شخصیت محور استقبال می کند و خود را در قالب قهرمان داستان می بیند .
· آیا در بخش قصه گویی از قهرمانان و پهلوانان ملی منابع موثق و مستند قابل دسترسی هست؟
برای قصه گوئی از قهرمانان و پهلوانان ملی ، در دست داشتن متن بازنویسی شده ی متون کهن ضروری ست که متأسفانه چنین منابعی برای تمام متون کهن غنی ملی ما در دست نمی باشد . آن دسته از متون بازنویسی شده ی حاضر نیز یا فاقد عنصر حماسی لازم در کلام و گفتارند و روح حماسی جاری در متن کهن در متن بازنویسی شده به مخاطب منتقل نمی شود ویا منطبق بر نیاز گروه سنی مخاطب نمی باشند ، لذا قصه گو ،با توجه به استانداردهای قصه گوئی حماسی – قهرمانی ، ناچار، باید اصل اثر را به زبان و فضای معاصر ، ساده و بازنویسی نماید . و با تمام مهارت و تجربه ی حاصل از اجراهای متعدد خود با اجرائی برانگیزاننده ، متن را به هدف اصلی نزدیک نماید .
لذا برای انجام این مهم ( استفاده ی بیشتر از متون کهن وغنی حماسی ایران ) نیازبه آموزش و تسلط مربیان کانون به اصول صحیح و تخصصی بازنویسی بسیار ضروری است تا در جایگاه یک بازنویس مشرف بر اصول ، با ادبیاتی نزدیک به اثر مادر ، به بازنویسی متن مورد نظر خود جهت قصه گوئی بپردازد .
· و اما شیوه ی اجرای این موضوع تخصصی و ملی باید چگونه باشد؟
شیوه ی اجرای قصه ، در هر شاخه ای ، رابطه ای مستقیم با مربی و توانمندی و البته خلاقیت او دارد و اینکه قصه گو با هوشمندی ، فضا و مخاطبین را ارزیابی نموده و با روشی منحصر ، قصه ی خود را بیان نماید ، شاید با توجه به همین اصل به جرأت بتوان گفت که هر قصه به تعداد قصه گویان ، نیز ، از نو متولد می شود !( همانطور که به تعداد مخاطبینش زاده می شود )اما بطور کل ، با توجه به تجربه ی حاصل از اجراهای مختلف ، می توان روش های « نقالانه » و « پرده خوانی » را از شاخص ترین شیوه های قصه گوئی با مضمون قهرمانان و پهلوانان ملی دانست که در این روش ، قصه گو البته نه به ضرورت بلکه به سلیقه و یا توانمندی ، می تواند از یک آلت موسیقی که توسط خود یا شخص – اشخاص دیگری نواخته می شود هم استفاده نماید .
· آیا شیوه ی اجرای قصه گویان ایرانی یا شرقی با قصه گویان غربی تفاوت وجود دارد؟
قصه گویی ایرانی یا شرقی نوعی قصه گویی سنتی است که برپایه ی کلام استوار است و در طول قصه گویی شرقی از حرکات کمی استفاده می نماید. به طور معمول در قصه گویی شرقی به پند و اندرز و متن قصه اهمیت زیادی داده می شود ، اما در قصه گویی غربی حرکات به شکلی اغراق آمیز و نمایشی ، اجرا می شود. قصه گویی غربی بیشتر به لذت و تفریح مخاطب اهمیت می دهد تا ارائه ی پیام .
گفت گو از اکرم السادات حسینی کارشناس روابط عمومی کانون استان گیلان