به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، علیرضا حاجیانزاده عصر روز 17 دی 1393 در بیمارستان به همراه عبدالحمید شهسواری مشاور اجرایی و محسن حموله مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون در بیمارستان تریتا تهران از وضعیت درمانی این هنرمند پیشکسوت کانون باخبر شد و برای او آرزوی سلامتی کرد.
کلانتری مدتی پیش دچار عارضهی سکتهی مغزی شده است و در بخش مراقبتهای ویژهی این بیمارستان روند درمان خود را طی میکند.
در این ملاقات ابتدا یکی از مسوولان بیمارستان از مدیرعامل کانون استقبال کرد و وی را در جریان وضعیت درمانی کلانتری قرار داد و سپس وی با حضور در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان از نزدیک با خانوادهی این هنرمند به گفتوگو پرداخت.
حاجیانزاده از کلانتری به عنوان هنرمندی بزرگ در عرصهی نقاشی و تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان یاد کرد و برای وی سلامتی آرزو کرد.
در این ملاقات، خانوادهی این هنرمند صاحبنام توضیح دادند که وضعیت وی نسبت به گذشته بهتر شده است اما روند درمان او باید همچنان ادامه پیدا کند.
پرویز کلانتری متولد سال 1310 در طالقان است و از سال 1347 نیز با ورود به کانون نقش موثری در پیریزی شیوههای آموزش هنر خلاق به کودکان و نوجوانان ایفا کرده است.
«خانه حاج رحیم آقا کجاست؟»، «دالّی»، «کلاغ زرد»، «قانون اول»، «گل اومد بهار اومد»، «نمونهسازی مجموعه عروسکهای پارچهای اقوام ایرانی» و انیمیشن «آزادی آمریکایی» از جمله کارهای او در کانون است.
کلانتری همچنین تصویرگری کتابهای درسی را در سالهای دور بر عهده داشت و در کارنامهی هنری او چندین مجموعه نقاشی نیز از جمله «خانههای کاهگلی» و «عشایر» همچنین طراحی نقوش قالی از شهرت فراوانی برخوردار است.
در همین زمینه چندی پیش ماهنامهی تخصصی تندیس زندگی نامهای از این استاد نقاشی منتشر کرده بود که در بخشی از آن با اشاره به رواج کتابخانهها و سالنهای تئاتر سیار، کلاسهای مجانی آموزش هنر و قرار دادن امکاناتی مثل رنگ، قلممو، دوربینهای عکاسی و دوربینهای فیلمبرداری هشت میلیمتری و… به راحتی در اختیار هنرجویان در سالهای پایانی دهه 40 از وی نقل قول کرده بود که «فقیرترین بچهها در کتابخانههای محلههای پْر جمعیت، به راحتی به دوربینهای هشت میلیمتری دسترسی داشتند و نسلی از فیلمسازان و بازیگران امروز، از این کلاسها هنر آموختند. طالبی، عبدی، پرستویی، علیقلی، جبلی، معتمد آریا و… .»
وی در این گزارش همچنین به آموختههایش از یک دورهی آموزشی در خارج از کشور – که بعدها زمینهای برای طراحی کارگاههای هنر خلاق در کانون شد - اشاره کرده و گفته بود: «در این مؤسسه، در خصوص آموزش هنر به کودکان و نوجوانان، روی دو اصل تأکید میشد؛ اول اینکه ما به عنوان مربی، حق نداریم خودمان را به کودک دیکته کنیم و از آنها مدلهای کوچک خودمان را بسازیم.
دوم اینکه این بچهها قرار نیست در آینده الزاماً هنرمند شوند، بلکه ممکن است پاسبان، کارمند، پزشک و… شده ولی در هر صورت قرار است آدمهای خلاق بشوند. کار ما فقط تقویت حس خلاقیت است.»
کلانتری اسفند ماه سال 1392 نیز در بیستمین نشست «یکشنبههای انسان شناسی و فرهنگ» با موضوع «نگاهی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان« همراه با غلامرضا امامی به مرور خاطرات خود از کانون پرداخته و تاکید کرد که کانون به اعتقاد وی مرکزی عجیب و غریب بود که در آن مجموعهای از هنرمندان و نویسندگان با گرایشها و دیدگاههای مختلف در کنار هم فعالیت میکردند و بخش مهمی از زندگی من در کانون گذشت.
کلانتری در همین نشست همچنین یادآور شد که موفقیتهای پیدرپی کانون در رویدادهای جهانی حیرتانگیز بود و من کانون را آن زمان، سازمانی کوچک میدیدم با تولیداتی شاخص در برابر فرهنگ و هنر بزرگ آن زمان - که عملا محصولی برای ارایه نداشت و کانون در آن زمان واقعا جلوه میکرد.
وی در عین حال همان جا به شرایط امروز جامعه نیز اشاره کرد و گفت کودکان و نوجوانان امروز به گونهای دیگر میاندیشند و با جهان نفس میکشند و از این شانس برخوردارند که میتوانند تجربههای دیگران را ببینند.