امروزه صنعت اسباببازی در دنیا جزو سه صنعت پرسود است، چرا در ایران به این صنعت کمتر توجه میشود؟
در سالهای اخیر به واردات اسباببازی توجه شده است ولی هنوز در بحث تولید آن مشکل اساسی داریم. ما در ایران صنعت اسباب بازی به معنای واقعی نداریم. چین به عنوان یکی از کشورهای اصلی تولیدکنندهی اسباببازی (مخصوصا اسباببازیهایی با ساز و کارهای خاص که حرکت و صدا دارد و از صدها قطعه تشکیل شده است) سهم زیادی در صادرات اسباببازی به ایران دارد. البته سهم سرانهی بچههای چینی از اسباببازی چیزی حولوحوش شش و سهدهم دلار است. کشورهای دیگری مثل آلمان، اسپانیا، ایتالیا، و تایوان هم صادرات اسباببازی به ایران دارند ولی میزان آن در کل واردات به کشور ناچیز است. اسباببازیهای چینی از لحاظ کیفی سطوح مختلفی دارند، متاسفانه واردکنندهی داخلی به دنبال این میگردد که اسباببازی ارزان را بخرد تا بتواند بازار را تامین کند. به همین خاطر عمدهی اسباببازیهای وارداتی استانداردهای جهانی نظیر EN 71 ندارد و کالاهای با کیفیت چینی برای تصاحب بازارهای اروپایی و آمریکایی تولید میکنند. خود کشورهای پیشرفته هم به خاطر تامین نیروی انسانی ارزان قیمت، مواد اولیهی ارزان، یا شرایط تولید ارزان در چین کارخانجات مختلفی ایجاد کردهاند یا کارشان را به کارخانجاتی سپردهاند که متناسب با استانداردهای مورد قبولشان تولید میکنند. آن سالهایی که کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان میخواست عروسک دارا و سارا را در داخل ایران تولید کند خیلی تلاش شد. مسئولان وقت کانون پرورش فکری معتقد به این بودند که این عروسک ملی در داخل کشور تولید شود ولی تولیدکنندهی داخلی نمیتوانست به آن نیاز جواب دهد. آزمون و خطا میکردند ولی نتیجهی مثبتی به دست نمیآوردیم. حتی در تولید موی عروسک این توانایی در ایران نبود، ولی شرکتهای چینی در کمترین زمان به کانون نمونهی موی عروسک دادند، با رنگ و زخامت مناسب. الان ما مشکلاتی زیرساختی داریم که یکی پس از دیگری دارد حل میشود ولی فرصتسوزی یکی از آفتهایی است که در همهی امور گریبانگیر ما است. همهی کارهای ما آرام آرام و لاکپشتی حرکت میکند.
یک مثال بزنید.
شاید نزدیک شش سال پیش من از طرف شورای نظارت بر اسباببازی مجوز ایجاد رشتهی دانشگاهی طراحی اسباببازی را از شورای گسترش وزارت علوم گرفتم. آن زمان شورای گسترش وزارت علوم اعلام کرد که شورای نظارت بر اسباببازی با همکاری یکی از دانشگاههای هنری این کار را انجام بدهد. ما هم طبق بررسیها به نتیجه رسیدیم که بهتر است رشتهی کارشناسی ارشد را راهاندازی کنیم؛ چون رشتههای مشابهی مثل طراحی صنعتی ، گرافیک، و صنایع دستی داریم. دانشجویان این رشتهها مبانی و اصول کار طراحی، هنرهای تجسمی و رنگ را گذراندهاند و اگر واحدهایی نیاز داشته باشند میتوانند آن را جبران کنند و به کارشناسی ارشد رشتهی طراحی اسباببازی بیایند. هدف این بود که متمرکز شویم و افرادی تربیت کنیم که دغدغهی خاطرشان طراحی اسباببازی برای کودکان باشد. متاسفانه ما چنین چیزی در کشور نداریم. بعضا بچههای هنری یا رشتههای دیگر به حوزهی اسباببازی ورود کردند، تحقیقات کردند، پایاننامه نوشتند، و نمونه طراحی و تولید کردند ولی این کارها چشمگیر نیست. از آن طرف تولیدکنندهی داخلی میبیند که کپی برداری خیلی سهل و ساده است و کپی رایت در ایران مفهومی ندارد، پس هزینهای هم در حوزهی طراحی نمیکنی. کسی که بخواهد تولید کند بلافاصله نمونهی خارجی را برمیدارد و مجانی کپی و تولید میکند. فعلا هیچ منعی برای این کار وجود ندارد و قوهی مقننه تا به حال فکری برای قانون کپی رایت نکرده است. البته کانون در حوزههای نشر کتاب و غیره کپی رایت را رعایت میکند و اجازهاش را از صاحبان اثر میگیرد. در یک دههی گذشته فعالیتهای اجرایی دبیرخانهی شورای نظارت بر اسباببازی آغاز شد و اولین کارش ثبت طرحهای اسباببازی و ایجاد آرامش در گروه طراحان و تولیدکنندگان اسباببازی بود. آنها اگر ایدهای هم داشتند نگران این بودند که اگر تولیدش کنند امکان دارد کسی آن را کپی کند و تا بخواهند به دنبال حقوحقوقشان بدوند چیزی دستشان را نمیگیرد. شورای نظارت تا امروز نزدیک به دو هزار و 700 طرح را ثبت کرده و گواهینامهی ثبت داده است. گواه آرامش به وجود آمده این است که از این دو هزار و خردهای پرونده تنها سهچهار مورد به مشکل برخوردند. هر کدام از این چند مورد شرایط خاص خودش را داشت (مثلا طرح شکایتی کردند از شخصی که کارشان را کپی کرده بود) که مورد بررسی شورا قرار گرفت و مشکلش حل شد. ما از سال 81 که اولین پروندهی ثبتی را پذیرش کردیم تا امروز رشد بسیار خوبی داشتیم. تنها در سال 93 شاید حولوحوش 400 طرح مورد بررسی قرار گرفت که از بین آنها 365 پرونده تایید و برایشان گواهینامه صادر شد. در حوزهی تولید اسباببازی دریافت مجوز اجباری است. یک حسن دیگر ثبت طرح این است که گواهی ثبت مجوز تولید هم هست. آنهایی که طرحشان را ثبت نمیکنند (مثلا کسانی که عینبهعین کپیبرداری کردند) باید جداگانه مجوز تولید بگیرند. این از نظر فرهنگی اشکالی ندارد و تولیدکننده میتواند تولید کند ولی دیگران هم میتوانند همان محصول را بسازند. البته اگر تولیدکننده بتواند تا 30 درصد طرح را تغییر دهد و کمیسیون با مقایسهی طرح اصلی و طرح تولیدکننده این را بپذیرد طرح به نام او ثبت میشود. ولی دیگران هم حق دارند از طرح اصلی ایده بگیرند و راه مستقلی طی کنند. در نهایت هر چند در تولید داخلی به جایگاه واقعی نرسیدیم ولی امروز برخی از پروندههای ثبتی ما که به تولید انبوه رسیدند صادر هم میشوند. ما قبلا بحث صادرات را به این معنی نداشتیم که بتوانیم محمولهای به کشورهای دیگر صادر کنیم، ولی امروز حتی به کشور فرانسه هم صادرات داریم. منتهای مراتب این صادرات در آن حدی نیست که باید باشد، شاید بشود در این زمینه از یکی دو شرکت نام ببرم. وقتی که ارزش دلار در مقابل ریال جهشی کرد و سه برابر شد برای تولیدکنندگان داخلی در همهی حوزهها فرصتی ایجاد کرد که یکیشان هم حوزهی اسباببازی بود. مثلا کسی که در ایران اسباببازی چوبی تولید میکند شانس خوبی برای صادرات دارد، چون چوب برای کشورهای اروپایی خیلی ارزشمند است. در ایران یک شرکت سرگرمی چوبی متعلق به یک شرکت فرانسوی را با کیفیت بالا تولید و به فرانسه صادر میکند. یا یک شرکت دانشبنیان داشتیم که اولین نمونههای تولیدیاش را به آمریکا صادر کرد. آنجا از این شرکت خیلی استقبال کردند و آنها برای سخنرانی در کنفرانسی دعوت شدند. یا مثلا در کمیسیونی که دیروز داشتیم موقع بررسی کارهای جدید دیدیم شرکت جدیدی ایجاد شده و سرگرمیهایی با کیفیت بالا برای بچهها تولید کرده است. آرام آرام میبینیم که شرایط دارد بهتر میشود. ما امروزه این را میبینیم که شرکتهای قبلی یا شرکتهای جدید در این حوزه توجه بیشتری به بحث کیفیت میکنند و میخواهند خلا اسباببازیهای مناسب را پر کنند. بحث کیفیت در واردات اسباببازی هم رشد داشته؛ مثلا در سال 81 سهم اسباببازیهای آموزشی، کمکآموزشی و خلاقانه از واردات اسباببازی زیر یک درصد بود، ولی الان به 15 درصد رسیده است. جامعه متوجه شده است که اسباببازیهای خلاقانه، آموزشی و کمکآموزشی تاثیر بهسزایی در رشد شخصیت کودکان دارد و مهارت و دانششان را افزایش میدهد. در سال 81 شاید یک واحد تجاری وجود داشت که اسباببازی خلاقانهی وارداتی در بازار تهران عرضه میکرد ولی الان نزدیک سیچهل شرکت وارداتی دارند در این حوزه کار میکنند و توانستند این را ارتقا بدهند. شرکتهای داخلی هم در حوزهی بازیهای آموزشی، کمکآموزشی و خلاقانه آمار بالایی دارند. در سال گذشته 172 پرونده در گروه فکری، 78 پرونده در گروه فرهنگی هنری، و 79 پرونده در گروه آموزشی و کمکآموزشی داشتیم. میبینید که بخش عمدهای از اسباببازی و سرگرمی تولید داخل کشور در این حوزهها است. اسباببازیهای حرکتیومهارتی، درمانی، الکترونیکی و رایانهای هم داریم ولی به نسبت سه گروه فکری، آموزشیوکمکآموزشی، و فرهنگیوهنری کمترند. البته سرگرمیهای تولید داخل به هیچ وجه قابلیتهای پیچیده با تکنولوژی بالا ندارند، چون اصلا زیرساختش فراهم نیست. در کشورهای بزرگ تولیدکنندهی اسباببازی کارخانجاتی داریم که مثلا فقط چشم عروسک تولید میکنند. وقتی کاتالوگشان را نگاه میکنید 200 نوع چشم مختلف از قبیل انسانی، حیوانی، ثابت، و متحرک دارند. آنها این چشمها را به کارخانههای تولید عروسک میفروشند. یا مثال دیگر کارخانهای تولیدکنندهی گیربکس ماشینهای عقبکش است. اگر به تشکیلات کارخانهی گیربکس ماشین نگاه کنیم میبینید تشکیلاتش مثل کارخانهی تولید اتومبیل خیلی عرض و طویل است. امروز بحث تولید اسباببازی کاملا تخصصی است. در ایران یک کارخانه برای تولید این گیربکسها تلاش کرد ولی موفقیت چندانی نداشت. الان تولیدکننده میرود سایز مورد نظرش را میخرد، کاور ماشین را تولید میکند و گیربکس را روی آن میبندد.
حالا به نظر شما آیا میشود تولید اسباببازی را در قالب مشاغل خانگی گسترش داد؟
مکاتبهای داشتیم با صندوق مهر امید (صندق مهر امام رضای سابق)؛ اخیرا تماس گرفتند، نشستهایی برگزار کردیم، بعضی از تولیدکنندگان اسباببازی را دعوت کردیم، دغدغههاشان را گفتند، و ما هم پیشنهاداتی دادیم. یکی از پیشنهادات صندوق این بود که تولیدکنندگان اسباببازی و سرگرمی با ایجاد بازوهای کمکی در قالب کارگاههای خانگی تولیداتشان را توسعه بدهد، صندوق هم به آن کارگاهها تسهیلات بدهد و ایجاد اشتغال کند. در این پیشنهاد تولیدکننده باید کارهای اصلی را انجام دهد و قطعات را به کارگاههای خانگی برساند تا کار منتاژ، رنگآمیزی، یا بستهبندیاش را انجام دهند. در واقع ساخت آن اسباببازی بین کارگاههای خانگی توزیع شود و صندوق با ارایهی تسهیلات تلاش میکند این حوزه را توسعه بدهد. حتی صندوق اعلام کرد آمادگی دارد به مراکز عرضه، فروش و یا نمایندگیهای این تولیدکنندگان هم اعتباراتی تخصیص دهد. این وام در واقع در اختیار تولیدکننده قرار میگیرد چون تولیدکننده است که محصولاتش را به نمایندگی یا مرکز فروش میدهد. در همین بین مطرح شد که یکی از شرکتهای تولید اسباببازی توانسته هشت مرکز توزیع و فروش محصولات در استانهای مختلف ایجاد کند؛ در واقع وامی که صندوق در اختیار نمایندگیها قرار داده به تولیدکننده رسیده است. به این شکل کشش بازار اسباببازی و سرگرمی میتواند رشد فزایندهای داشته باشد و سرانهی سهم کودکانونوجوان ما از این منظر افزایش پیدا کند.
یکی از مواردی که آقای فانی، وزیر آموزشوپرورش، در بازدیدشان از کانون پرورش فکری به آقای حاجیانزاده گفتند بحث ویترین جوایز مدارس بود. وقتی کانون محصولات فرهنگی تولید میکند چرا ویترینی در مدارس کل کشور نداشته باشیم تا این محصولات فرهنگی را نشان دهد. مدارس میتوانند در جایزه دادن به بچهها از این محصولات استفاده کنند و بچهها هم آشنا شوند و خرید کنند. خیلی وقتها بچهها محصولاتی را نمیشناسند، یا ندیدند، و یا در دسترسشان نبوده است. در این حوزهها باید کار شود، امیدواریم با این تلاشهایی که انجام میشود روزبهروز موانع و مشکلات حوزهی اسباببازی کودکان، با دغدغههای مقام معظم رهبری، برطرف شود.
من بیش از یک دهه در این مسئولیت بودم و کار کردم؛ حقیقتا با مشقت و زحمت کارمان را انجام میدهیم ولی گاهی آن حس آرامشی که باید در ما ایجاد نمیشود. ما اهدافی داریم، چیزهایی را ده سال پیش مدون و مصوب کردیم که قانون است و لازم اجرا؛ ولی متاسفانه کمتر به آن توجه می شود. مسئولان فرهنگی و مسئولان دستگاههای نظارتی و کنترلی باید از بعد فرهنگی به این حوزه توجه کنند چون خیلی حساس و ظریف است. اگر نتوانیم کامل نظارت کنیم با مشکل مواجه میشویم. الان در بحث واردات اسباببازی، شورای نظارت با چهار واحد صدور مجوز تمام اسباببازی و سرگرمیهایی که در گمرکات کشور وارد میشود را مورد بررسی قرار میدهد و مجوز صادر میکند. با این حال وقتی در بازار و واحدهای صنفی میرویم متاسفانه میبینیم که اسباببازی قاچاق و بدون مجوز در واحدهای صنفی راه پیدا کرده است. من میتوانم دهها سازمان و نهاد نام ببرم که در سطح بازار مسئولیت نظارتی دارند ولی میبینیم هیچ اقدامی انجام نشده است. بازرسان، قاضی تعزیرات حکومتی، کارشناسان بازرسی شورای اصناف و دستگاههای دیگر باید از این کار جلوگیری کنند. در نهایت مجبور شدیم خودمان وارد میدان شویم. علیرغم اینکه شورای نظارت شورای سیاستگذاری است و نباید در سطح اجرایی به واحدهای صنفی نظارت کند؛ ولی ستاد مبارزه با کالای قاچاق مصوبهای صادر کرد که محوریت نظارت را به شورای نظارت بر اسباببازی داد. این شورا با اجماع دستگاههای مختلف مرتبط سطح بازار فروش اسباببازی و سرگرمی را کنترل میکند. تمام دستگاههای ناظر بر بازار قانون دارند، میتوانند واحد صنفی را ببندند، اسباببازیهای بدون مجوز را جمعآوری و متخلفان را جریمهی نقدی کنند؛ اما در نهایت قرار شد مدیریت این کار را ما انجام بدهیم. در سال گذشته یک نمونه انجام دادیم و انبارهای بزرگ توزیع اسباببازی را با کمک دستگاههای دیگر بازرسی و نظارت کردیم. خیلی خوب و تاثیرگذار بود، ولی این کارها نباید مقطعی باشد و با یک عملیات فکر کنیم تمام شد و همه منظم و مرتب شدند. نظارت باید مستمر باشد؛ امیدواریم در ماههای آینده که بازرسیهای شروع میشود، تا پایان سال در تمام استانها بازرسی داشته باشیم و فعالیت گروه بازرسی اثرگذار باشد.
گفتوگو از علیاکبر امینی