به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «فرهنگ عاشورا در پرورش فکر کودکان» همزمان با هفته ملی کودک برگزار شد. سخنرانان این نشست حجتالاسلام محمدرضا زائری و حجتالاسلام علی ذوعلم بودند. در این نشست حسین علیجانی مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری کانون نیز این دو کارشناس را همراهی کرد.
بر این اساس در آخرین روز از برگزاری هفته ملی کودک سالن کنفرانس مرکز آفرینشهای فرهنگیهنری کانون شاهد حضور مربیان و کارشناسان کانون بود که با مفاهیمی همچون فرهنگ عاشورا و نقش آن در تفکر کودکان آشنا شدند.
دکتر نرگس شیخسفلی معاون اداره کل آموزش و پژوهش کانون به عنوان هدایتگر بحث سخنان خود را این طور شروع کرد: «عاشورا ابعاد وسیعی دارد و میتواند همه انسانها را در جامعه تحت تاثیر خود قرار دهد. نشست امروز ضمن مرور این واقعه تاریخی به بررسی تاثیرات آن و پیامی که در حوزهی تفکر کودک و نوجوان داشته و دارد میپردازد.»
او خاطر نشان کرد که در کانون هدف اصلی آموزش، شیوهی تفکر است تا اعضا بتوانند هماکنون و در آینده نقش فردی و اجتماعی خود را به خوبی ایفا کنند: «در نهایت ما میخواهیم نوجوانانمان با یادگیری تفکر انتقادی و استنتاجی وارد جامعه شده باشند. در این راه بهرهگیری از فرهنگ عاشورایی و تعالیم آن نیز میتواند راهگشای مربیان کانون شود.»
او از کارشناسان خواست تا با بحث دربارهی فرهنگ عاشورا و حوزهی فکری آن صحبتهای خود را آغاز کنند.
حجتالاسلام ذوعلم نخستین سخنران این برنامه بود. او سخن خود را با طرح دو پیشنهاد در حوزه فعالیتهای کودک و نوجوان آغاز کرد و سپس به تعریف فرهنگ عاشورایی پرداخت.
وی ادامه داد: در عاشورا جوان را داریم. حضرت قاسم نماد نوجوان برای ماست. اما حضرت علیاصغر که نماد شیرخوارگان است در روز جهانی کودک جایگاهی ندارد. تعریف جهانی و ملی ما از کودک سنین بالاتر از شیرخوارگی است. در این شرایط که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از سخنگویان انقلاب اسلامی فعالیت میکند میتواند در سطح جهانی رسالتهایی برای خود قائل شود و در برنامهریزی این حوزه نیز تلاش کند تا ما جایگاهی برای دفاع از شیرخوارگان نیز داشته باشیم.»
دکتر ذوعلم فرهنگ عاشورایی را اینطور تعریف کرد: «عاشورا جز یک فرهنگ نیست. عاشورا یک تفکر و اندیشه است که ظهور برجستهی اسلام ناب محمدی است و این اساسیترین محور اسلام، به حقگرایی، حقطلبی و تعالیگری میپردازد. این فرهنگ بر یک مبنا استوار است، مبنای آن توحیدی است و نگاه معنوی به رابطه انسان و هستی، زن، کودک و نوجوان دارد، چیزی که در دنیای ما مغفول مانده است.»
حجتالاسلام زائری در تعریف این مفهوم از حاضران یاری خواست. او از آنان پرسید که با یادآوری عاشورا یاد چه واژههایی میافتند. واژههایی مثل عشق به خانواده، آزادگی، زندگی، اخلاص، جوانمردی، صبر، مظلومیت، ظلم ستیزی، دوری از رخوت برخی از این واژهها بودند.
زائری گفت تمام این واژهها همان فرهنگ عاشورا هستند: «اگر گاندی میگوید که من مبارزه را از امام حسین(ع) یاد گرفتهام. اگر نلسون ماندلا از زندان خود میگوید که با یادآوری حسین تاب آورده است این خود فرهنگ است. در انتخابها، سر دوراهیها بچهها از فرهنگ عاشورا میتوانند بهره ببرند.»
نشست با سخنان علیجانی ادامه پیدا کرد. او به یکی از آسیبهای آموزشی در فرهنگ عاشورا اشاره داشت و از کارشناسان خواست تا به انعکاس این آسیبها و تدوین راهکارهایی برای این امر بپردازند. او گفت: «..وقتی ما به برخی شب شعرها، هیاتها و مجالس عزا میرویم بسیاری از نکاتی که مطرح میشوند مربوط به بزرگسالان است. عاشورا فرهنگی دگر را آموزش میدهد اما ما به کودکانمان گاهی تشریح اعضای بدن ارایه میکنیم. امروزه بسیاری از شبکههای تلویزیونی وقتی میخواهند تصویری دلخراش را نمایش بدهند اخطار محدودیت سنی میدهند اما ما در مجالسمان بی توجه به حضور کودکان به تشریح جزء به جزء کشتگان روز واقعه میپردازیم و فراموش کردهایم که نگاه کودکان به صبر، مرگ و یا شکیبایی چیست. ما به آموزش این مفاهیم عاشورایی به آنها نمیپردازیم. تصور میکنم یکی از مسایلی که باید به آن توجه شود ایجاد قالبی متفاوت برای ارایه فرهنگ عاشورایی به کودکان است تا آنجا که بتوانند این فرهنگ را تیتر زندگی خود کنند.»
ذوعلم در پاسخ به این نکته انتخاب ارزشها را برای بازگو کردن کاری نادرست دانست. او گفت: «آنچه مد نظر مداحان و نقالان است چیستی فرهنگ عاشوراست. عاشورا دربرگیرنده اجزای مختلف است و نمیتوان آنها را جدا کرد و برخی از این موضوعها را انتقال داد و برخی دیگر را خیر. چرا که ما نمیتوانیم کلیت و وحدت را از آن بگیریم. با این حال شیوهی عنوانکردن این مطالب مهم است.»
نرگس شیخسفلی معاون اداره کل آموزش و پژوهش کانون با طرح سوالی این نشست را ادامه داد: «توجه به خلق ارزشها در فرهنگ عاشورا بسیار پررنگ است و در این میان ارزشهای انسانی مطرح شده در آن نیز میتواند مورد توجه تمام مردم دنیا قرار بگیرد. ما چه بخش از این ارزشها را میتوانیم به بچهها منتقل کنیم؟»
ذوعلم به این سوال پاسخ داد: «ارزشهای اسلامی جز ارزشهای انسانی نیست؛ ارزشهای انسانی نیز جز ارزشهای اسلامی نیست. اما آنچه به نظر مهم است آموزش عزتمندی در برابر ذلت است و این بزرگترین مفهوم عاشوراست. آنچه در انتقال مفاهیم مهم است در نظر گرفتن عزت جوان و نوجوان است. بسیاری از آنان حس میکنند عزت آنها پایمال شده است یا مسالهای مثل نهی از منکر ملزم بر خدشهدار کردن عزت آنهاست. ما باید شیوهی درستی را انتخاب کنیم تا آنان بدانند که امر به معروف و نهی از منکر تاکیدی بر حفظ عزت آنها و از بین نبردن آن است.»
حجتالاسلام زائری بخش دوم سخنان خود را به بیان رسالتهای کانون در امر آموزش اختصاص داد: «کانون قرار است کودکان را از لحاظ حسی و نوجوانان را از لحاظ تفکر استنتاجی هدایت کند. قرار است این بچهها در بزرگسالی اهل فکر شوند. حال بیایید از خودمان بپرسیم که اگر بچهها پرورش فکری نکنند از لحاظ جسمی هم بزرگ نمیشوند؟ قطعا چرا. آنها رشد میکنند و شبیه به نسل کنونی میشوند. بی هویت، بی ادب و بی انگیزه. اما وقتی کودکی از لحاظ فکری رشد کند و رشد او نباتی نباشد تکلیف خود را میداند.»
او ادامه داد: «قرار است یک محتوا و معنا و مفهومی به بچهها یاد بدهیم. این مساله به عاشورا متکی نیست و در تمام کشورهای دنیا در بحث تربیت مد نظر خانوادهها و معلمان و مدیران است. مساله ما پرورش دینی و غیردینی نیست. باید بپذیریم که بچههای ما اصلا پرورش پیدا نمیکنند. بچههای امروز منطق، تربیت و ضابطه ندارند و بزرگترین نگرانی ما کنکور است. پیش از این مشکل ما چهارم دبیرستان بود و حالا این مشکل رسیده است به دوران پیش دبستانی.»
او در پاسخ به مسالهی مطرح شده توسط علیجانی گفت: «واقعیت این است بسیاری از چیزهایی که در مجالس روضه اتفاق میافتد اصل ماجرا نیست. بسیاری از این جزییات حتی در نسخ هم وجود ندارد. اما اینکه کسی اشتباه کرده است آفتی است که در قالب این جلسه نمیگنجد. هستند هیاتهایی که در کنار آنها مهد کودک وجود دارد که مسایل عاشورا متناسبسازی میشود و در اختیار بچهها قرار میگیرد.»
علیجانی گفت: «متاسفانه میزان خطای ما در انتقال مطالب زیاد است. وقتی برخی در آموزش و پرورش ما در مدرسه به کودک ما یاد میدهند که لقمههای خودتان را با کسی تقسیم نکنید این فاجعه است؛ آن کودک هرگز اخلاق ایثارگرانهی مبتنی بر آموزههای دین را فرا نخواهد گرفت
....عرض من این است که ما امروز برای توسعه پرورش بچههایمان نیازی به مهارتهای دهگانه سازمان جهانی بهداشت نداریم چرا که تمام آنها در فرهنگ عاشورایی وجود دارد: خودآگاهی، همدلی، روابط بین فردی، ارتباط موثر، مقابله با استرس مدیریت بر هیجان، تفکر خلاق و... همگی در کربلا اتفاق افتاده است.... من یقین دارم که اگر ما به هیات برویم این مهارتها را میتوانیم بهتر یاد بگیریم. اما شکل ارایهی مطلب این طور نیست. ما از اول قصه دربارهی قطع کردن دستها صحبت میکنیم بی آن که بگوییم صاحب این دست ها مهربان ترین مهربانان بوده است
....کودک از یک فضای پایین به بالا این ماجراها را میبیند و در ذهن خود تصویری میسازد و آن میشود که نباید بشود....و او هم اضافه میشود به جماعتی که کم نیستند و تصور میکنند سیدالشهدا از تشنگی جان مبارکشان را از دست دادند و ایشان و یارانشان در نهایت ضعف به شهادت رسیدند در حالی که حقیقت چیز دیگریست.»
دکتر ذوعلم ادامه داد: «دغدغهی آقای علیجانی درست است اما زاویه دید بچهها متفاوت است. فهم اتفاق برای آنها مهم است. ما به مداح و سخنران نگاه میکنیم. اما بچهها به خود فضا دل میبندند. در چیدن سفره و دادن نذری کمک میکنند. در ریختن چای و جمع کردن آن کمک میکنند نشانهای از همکاری و همدلی آنهاست. بعدتر تصورات آنها دگرگون میشود. بعضا دیده شده که بچهای در نوجوانی دیدگاه دینی ندارد و ما تعجب کردهایم. پس او برداشتهای ما را کنار گذاشته و خود به کشف دست زده بنابر این تلقی ما از برداشت آنها در مجالس و توجه کامل آنها به سخنان مداحان میتواند غلط باشد.»
این کارشناس در ادامه پیشنهادی را مطرح کرد: «در حل مشکل مطرح شده کانون هم باید خود را مسوول بداند و مرکز تخصصی انتخاب قالب، روشها و زبانها و بیانها برای انتقال مفاهیم داشته باشد. وجود کارگروه و اتاق فکر و پایاننامههایی در این موضوع ضروری است. متاسفانه حوزه علمیه در این مسیر قدم نگذاشته است. کانون و نویسندگان کودک و نوجوان میتوانند کتابهایی را تالیف کنند که به روحانیان بگویند چگونه عاشورا را روایت کنند.»
«فرهنگ عاشورا در پرورش فکر کودکان» به عنوان آخرین نشست تخصصی هفته ملی کودک تا ساعاتی ادامه داشت. کارشناسان به طور اجمالی درباره تاثیرهای آموزشی واقعه کربلا بر کودکان و نوجوانان پرداختند و با توجه به مطالب بیان شده راهکارهایی را برای تربیت فرزندان بهتر بیان کردند. کارشناسان از تجربههای خود در این زمینه سخن گفتند و مربیان کانون نیز مسایلی را با این کارشناسان مطرح کردند.
در پایان این برنامه حجتالاسلام زائری با تاکید بر اینکه معارف در کودکی شکل میگیرد و نه در قالب کتابهایی تحت این عنوان و در دانشگاهها تاثیرهای فرهنگی و اجتماعی عاشورا بر کودکان را برشمرد: «مشارکت اجتماعی و جامعه پذیری، انتقال ارزشها، تمرین تعاون و همکاری، شخصیت پذیری».
او ادامه داد: «بچهها در هنگام حضور در مجالس عزا چند نکته را یاد میگیرند. آنها گریه میکنند یا گریه را میبینند و این مساله تبدیل به موضوعی معنوی برای آنها میشود. آنها یاد میگیرند که اندوه بخشی از زندگی است و برای مرگ آماده میشوند؛ آنچه که ما از آموزشش گریزانیم. از طرفی همانطور که آقای ذوعلم اشاره کردند آنها اثر معنوی خدمت در روضه را که اثری وضعی دارد در مییابند. اما در نهایت آنها آموزشی میبینند و درک میکنند که بعدها در زندگیشان رخ نخواهد داد. آنها در معرض انتقال معارف قرار میگیرند؛ چیزی که در کودکی بسیاری به آن دقت نمیشود و بعدها در دانشگاه و مدرسه و در قالب چند کتاب دینی و معارف اسلامی سعی در آموزش به آنها را داریم.»
با بیان این سخنان نشستهای تخصصی هفته ملی کودک پایان گرفت. این نشستها با همکاری اداره کل آموزش و پژوهش کانون و در هشت سرفصل جدا به بررسی و واکاوی مسایل حوزه کودک اعم از مسایل دینی، آموزشی و حقوقی در طول هفته ملی کودک پرداخت.