به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، در ادامه نشستهای تخصصی هفتهی ملی کودک، دومین روز این هفته با نشست تخصصی «لزوم آشنایی کودکان با ارزشهای محیط زیست و میراث فرهنگی» با سخنرانی فرهاد نظری آغاز شد.
نظری، مدیر کل دفتر ثبت آثار تاریخی و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی سازمان میراث فرهنگی و دارای دکترای مرمت و احیای بناهای تاریخی از دانشگاه هنر اصفهان است. او مقالههای علمی پژوهشی متعددی در این حوزه به نگارش درآورده است و در دانشگاه نیز تدریس میکند.
نظری در این نشست با اشاره به عضویت در کانون پرورش فکری در دوران کودکی و نوجوانی و درک اهمیت کانون و گذراندن خوشترین خاطرات آن دوران در کانون به بررسی ارزشهای محیط زیست و میراث فرهنگی و ارتباط آن با پرورش کودکان پرداخت و رویکردهای کلان انسان ایرانی با محیط زیست در طول تاریخ را با ذکر مثال توضیح داد.
او با اشاره بر اینکه مسایل در این حوزه بسیار گسترده است؛ چراکه میراث فرهنگی به معنی عام کلمه شامل همهی وجوه فرهنگی میشود که از گذشته به ما رسیده است، گفت: میراث فرهنگی فقط اشیا موزهای نیست؛ بلکه جنبههای ناملموس میراث فرهنگی مانند زبان، موسیقی، قصه، بازی، آثار و بناهای تاریخی و هر آنچه که یک بعد از میراث فرهنگی ما را نمایندگی میکند، حتی میراث طبیعی، محیط زیست و نحوهی تعامل با محیط زیست را هم در بر میگیرد.
نظری تاکید کرد: ما نمیتوانیم با محیط زیست تعامل درستی برقرار کنیم مگر اینکه حتما از تجربهی گذشتگان استفاده کنیم.
او ضمن اشاره به اخبار هر روزه دربارهی خشکسالی و بیابانی شدن ایران و هشدارهای جدی مسولان و انجمنهای مختلف در این زمینه و با تاکید بر این که طبق گفتهی مسولان و انجمنهای مرتبط در این حوزه که وضعیت محیط زیست به ویژه آب بحرانی است، این پرسش را مطرح کرد که چگونه در کشور ایران با حداقل ردپای تمدن 7 یا 8هزار ساله، حیات و زندگی منقطع نشده است؛ چراکه بسیاری از تمدنها به دلیل کمبود منابع طبیعی منقرض شدهاند.
به گفتهی نظری در تقسیمبندی سازمان ملل از کشورهای جهان حدود 200 کشور رسمی در جهان امروز وجود دارد. اگر بخواهیم این کشورها را از نظر تاریخی و فرهنگی تقسیمبندی کنیم باید گفت دو سوم این کشورها دههای و تازه استقلال یافته هستند که از تجزیه امپراتوریهای بزرگ به وجود آمدهاند. حدود یک سوم کشورها سدهای هستند و فقط چهار یا پنج کشور قرنها سابقهی تمدن و حیات دارند که یکی از این کشورها ایران است.
او با تاکید بر این که در حوزهی میراث فرهنگی جهانی بسیاری از کشورها آثارشان را برای کسب اعتبار در یونسکو ثبت میکنند، اظهار کرد: اما آثار ایرانی مانند شاهنامه یا جشن نوروز زمانی که در فهرست میراث فرهنگی جهانی یونسکو ثبت میشود به آن فهرست وزن و اعتبار میدهد. امروز جشن نوروز به عنوان یکی از بزرگترین جشنهای بشری در فهرست ناملموس میراث فرهنگی جهانی ثبت شده است.
مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی این نمونهها را ظرفیتهای بیبدیلی برشمرد که امروز میتوانیم از آنها برای تربیت کودکانمان استفاده کنیم و افزود: مراعات کردن منابع طبیعی و محیط زیست بسیار ضروری است؛ چراکه محیط زیست رفتار نابخردانه را پاسخ میدهد و شوخی ندارد. ما حق نداریم منابعی که در طول هزاران سال در اختیار ما قرار گرفته است خودخواهانه استفاده کنیم و برای نسل بعدی چیزی باقی نگذاریم.
او با طرح این پرسش که چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم، گفت: کافی است به گذشته و رفتار در برابر محیط زیست، چه محیط زیست مصنوع و چه غیر مصنوع بنگریم و تجربه و رفتار گذشتگانمان را ببینیم. در اینجا منظور من استفاده نکردن از تکنولوژی نیست بلکه رویکرد ما به محیط زیست است و باید ظرفیتهای سرزمینمان را بشناسیم.
نظری با تاکید بر اینکه تنها معلم در این حوزه میراث فرهنگی است که به ما میگوید چگونه با محیط زیست رفتار کنیم، توضیح داد: برای مثال در اکثر کشورهای جهان درختان کهنسال در مناطق یا نواحی پیدا میشوند که پای انسان به آنجا نرسیده است. یعنی از خطر انسان در امان بودهاند. اما در ایران کاملا قضیه برعکس است. چراکه ایران کشور کم آبی است و اگر مراقبت و نگهداری نباشد برای مثال درخت سرو ابرقوه (ابر کوه) نمیتواند چند هزار سال باقی بماند.
او یادآور شد: ایرانیها به نوامیس طبیعت احترام میگذاشتند چون میدانستند حیات خودشان در گرو حیات سرزمینشان است. این مساله قدری خردمندی میخواهد تا از ظرفیتهای نهفته و بالقوه بتوانیم به بهترین شکل استفاده کنیم.
در ادامه این استاد دانشگاه به ثبت دو پرونده در فهرست میراث فرهمگی ناملموس طی سال گذشته اشاره کرد که یکی از آن ثبت 11 قنات را در بر میگرفت و پیام آن این بود که ایرانیها چگونه توانستند در سرزمین کم آبی به این وسعت و در جایی مانند طبس یا یزد شهر بسازند و همین کار زمینهساز پرونده بعدی یعنی ثبت جهانی شهر یزد شد.
نظری در مثال بعدی از ثبت درختها در فهرست میراث طبیعی به قصهها و باورهایی اشاره کرد که مردم هر منطقه یا شهر نسبت به درخت کهنسالشان دارند که گاهی عجیب است اما از این نکته ناشی میشود که گذشتگان ما ارتباط همهی ارکان طبیعت را به یکدیگر درک میکردهاند.
او با تاکید بر اینکه باید حق و حقوق طبیعت را به رسمیت بشناسیم گفت: هر کدام از قصههای واقعی و حقیقی این آثار فرهنگی ملموس و ناملموس میتوانند دستمایهی ما برای آموزش کودکان قرار بگیرند؛ چراکه هر کدام روایت جالبی دارند.
سخنران این نشست با اشاره به اهمیت آموزش به کودکان در قالب قصه و بازی یادآور شد: خوشبختانه فرهنگ ما پر از قصه است و مهمترین آثار ادبی ما آثاری است که در قالب قصه روایت شدهاند. مانند شاهنامه، کلیله و دمنه، خمسه نظامی گنجوی، هزار و یکشب، مثنوی، داستان سمک عیار و حتی قرآن هم ساختار قصهگونه دارد. قصههای قرآن دستمایهی بسیاری از آثار ادبی ما است.
نظری گفت: بهنظرم یکی از دلایلی که امروز نمیتوانیم با کودکان ارتباط برقرار کنیم نداشتن قصه است. قصه و روایت نقش موثری در ایستادگی ما در طول تاریخ داشته است. بسیاری از قصههای حماسی و آثار ادبی حماسی را میبینیم در یک بزنگاه تاریخی پدید آمدهاند و حتما قبل از آن ما یک شکست تاریخی را تجربه کردهایم که بعد از آن به مدد قصه آنرا بازیابی کردیم.
وی با تاکید بر اینکه مدتها است در قصههایمان قهرمان نداریم توضیح داد: قصه و بازی دو تا از مهمترین ابزارهایی است که قابل تفکیک از یکدیگر هم نیستند و میتوانیم به واسطهی آنها ارزشهایمان را به کودکانمان منتقل کنیم. سازمان یونسکو به جد بر مساله آموزش و انتقال ارزشها تاکید میکند.
او برای مثال در این حوزه به بازی چوگان اشاره کرده که از کهنترین بازیهای جهان و هنوز هم جاری است. چوگان تمرین رزم بوده اما اگر دقیقتر نگاه کنیم میبینیم پیامهای دیگری هم دارد. جنسیت در این بازی نقشی ندارد و زن و مرد در آن با هم برابر هستند.
نظری با اشاره به اینکه امروز کودکان ما چه اندازه تحت تسلط مطلق قصهها و بازیهای غربی هستند، گفت: معتقدم هر کارتون و قصهی خوبی را باید دید و شنید، فرقی ندارد کجا تولید شده است. اما چرا ما از این همه ظرفیتی که در اختیار داریم استفاده نکنیم و آنها را به دنیا معرفی نکنیم.
این استاد دانشگاه از فرهنگ ایران به عنوان یک فرهنگ مردم محور یاد و تاکید کرد: سازمان میراث فرهنگی تاکنون کارهای زیاد و مهمی انجام داده است اما متاسفانه عضو شورای انقلاب فرهنگی نیست. از سوی دیگر همهی انتظارها را از دولت و سازمانها نباید داشت. خود مردم خیلی کارها در این زمینه انجام داده و دولتها تبعیت کردهاند.
بخش پایانی نشست به پرسش و پاسخ اختصاص داشت. او در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم بچهها را برای یک تجربه میدانی در عمل و آشنایی با محیط زیست و احترام به محیط زیست آماده کنیم نقطهی شروع در کانون کجا باید باشد، گفت: بهتر است از تمامی همکاران در استانها و شهرستانها بخواهیم حتما در مستندسازی، ثبت و گردآوری اطلاعاتی از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری کنند. چون تجارب مشابهای که در این زمینه در دنیا انجام شده خیلی ارزشمند است.
او برای مثال به کشور دانمارک اشاره کرد که با کمک دانشآموزان متل و قصههای قدیمی را در مجموعهای عظیم گردآوری کرده است.
یکی دیگر از تجربههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایجاد ژئو پارک است. ژئوپارکها یک محدودهی جغرافیایی دارای ارزشهای زمینشناسی و معمولا خودگردان هستند.
به گفتهی نظری در کشور ما فقط یک ژئوپارک به شبکهی ژئوپارکهای جهانی ملحق شده که آن هم در قشم است و به عنوان محدودهی زیستی مشخص، رابطه مردم با محیط زیست در آن تعریف شده و در دست توسعه است. در همین راستا تعریف همیار ژئوپارک نیز کودکان را تشویق میکند تا محافظ محیط زیست باشند.
نظری پیشنهاد ارتباط کانون با کارگروه ملی ژئوپارکها یا سازمان محیط زیست، سازمان جنگلها و منابع طبیعی را مطرح کرد.
یکی دیگر از تجربههایی که به صورت محدود در سازمان میراث فرهنگی انجام شده آشنایی کودکان با مفاهیم میراث فرهنگی و باستانشناسی بوده است. به گفتهی نظری بر همین اساس سایتهای مصنوعی زیر نظر باستانشناسان ایجاد شده و به کودکان آموزش داده میشود چگونه حفاری و اشیاء باستانی را پیدا کنند.
این سایتهای مصنوعی در کاخ نیاوران، معبد آناهیتا در کنگاور و تخت جمشید است و اشیاءی شبهتاریخی و ابزار حفاری همراه با آموزش مفاهیمی کلی در زمینهی باستانشناسی به کودکان ارایه میشود.
در همین زمینه یکی از مربیان حاضر در این نشست به تجربهی کانون در سال 1383 در استان تهران در شهرری اشاره کرد که سایت حفاری کوچکی برای بچهها با عنوان تور ری راهاندازی شده بود.
نشستهای علمی و تخصصی هفتهی ملی کودک تا 20 مهر 1396 ادامه دارد. شرکت در این نشستها برای عموم علاقهمندان آزاد است.