به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ویژهبرنامهی دوپنجره کتاب «میترسم یادت برود دوستم داشتی» در حضور زیتا ملکی نویسنده اثر از سوی۸۰ عضو نوجوان کارگاههای ادبی و انجمن ادبی آفتاب مشهد نقد و بررسی شد.
ملکی در گفتوگو با اعضا و پاسخ به پرسشهای آنها در مورد سوژهیابی و نوشتن گفت: در نوجوانی مسایلی که برای دیگران مهم نبود و به چشمشان نمیآمد برای من آنقدر مهم بود که دربارهشان مینوشتم.
وی افزود: اکثر یادداشتهایی را که در این کتاب خواندید من تجربه کردهام، نوشتن همین است، باید بدون ترس از خود و اطرافیان بنویسید.
نویسنده کتاب «میترسم از یادت برود دوستم داشتی» در ادامه گفت: زیاد نوشتن خیلی مهم است، من حتی گاهی خوابهایم را یادداشت میکنم، من خواب بسیاری از نوشتههایم را دیدهام. بالای سرم همیشه یک برگه و خودکار هست و تا شعری به ذهنم میرسد و یا ایدهی خوبی پیدا میکنم سریع آن را یادداشت میکنم و سر فرصت مینویسمش چرا که اگر یادداشت نکنید دیگر فراموش میشود.
شاعر مجموعه «زندگی با دور تند» در ادامه صحبتهایش گفت: در مجموعههای نوجوانم تلاش کردم با نوجوان همذاتپنداری کنم و در واقع خواستم کنار نوجوانان باشم تا روبهروی آنها، میخواستم نوجوانان کتابم را جدی بگیرند و تلاش کردم از زبان و نگاه کودکانه پرهیز کنم جزئیات را بهتر نشان دهم و رویکرد دیگرم این بود که فضاهای شهری را به مخاطب نشان بدهم و نوشتههایم خیلی طبعیتگرایانه نباشد.
در ابتدای این نشست محبوبه بزمآرا کارشناس مسوول ادبی استان خراسان رضوی در اینباره گفت: کتاب «میترسم یادت برود دوستم داشتی» از اواخر مهر در اختیار نوجوانان کارگاههای ادبی شعر و داستان و همچنین اعضای انجمن ادبی آفتاب مشهد قرار گرفت تا در ۲۴ آبان با حضور نویسنده کتاب به نقد و بررسی و گفتوگو در مورد آن بپردازند.
اعضا در جریان نقدهای خود به نام زیبای کتاب و تصویرگری خلاق آن و همچنین موضوعهای انتخاب شده که دغدغهی نوجوان و زبان حال اوست، اشاره کردند.
اسما ناجی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۳ کانون مشهد در بررسی این کتاب گفت: نود درصد از متنهای داخل کتاب، حرف دل من و خیلی از همسن و سالهای من است و با خواندن این کتاب خیلی از اتفاقهایی که قبلا برایم افتاده بود زنده شد.
مهتاب فارابی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۲ کانون مشهد در نقد این کتاب گفت: در نگاه من محتوای کتاب ساده و قابل دسترس بود و تمام جذابیت کتاب در بیان کارها و اتفاقات ساده با بینشی جدید بود.
همچنین دیدگاههای مشترکی که بین خواننده و متن بود متن را از یک دلنوشته ساده متمایز میکرد. چیزهایی مثل حرف زدن با درختان و سفر کردن به بالای پشت بام و نمونههای دیگری از همین دست، زیبایی منحصر به فردی به اثر داده است.
غزاله ناجی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۸ کانون مشهد یکی دیگر از اعضا بود که نظرات خود در رابطه با مجموعه «میترسم یادت برود دوستم داشتی» را در حضور نویسنده بیان کرد، او در صحبتهایش گفت: یادداشتهای ادبی این کتاب بینشی تازه به مخاطب میدهد و توجه ما را به مسایل ریز روزمره که به راحتی از کنار آنها عبور میکنیم جلب میکند، این ایجاد نگاه ظریف و هوشمندانه، گاه مخاطب را به شگفتی وا میدارد، اما در بعضی جاها به نظر من نوع نگاه ارایه شده نگاه یک نوجوان نیست.
در این نشست، که روز ۲۴آبان ۹۶ در سالن اجتماعات مرکز فرهنگی هنری شماره ۴ کانون مشهد برگزار شد 17 نفر از اعضای مراکز فرهنگیهنری کانون این شهر و۴ نفر از اعضای مکاتبهای مرکز آفرینشهای ادبی نقدها و نظرهای خود را به صورت شفاهی با نویسنده در میان گذاشتند و نقد مکتوب سایر اعضا نیز جمعآوری و در اختیار نویسنده قرار گرفت.