مربیان عزیز، کارشناسان گرامی، مدرسان گرانقدر، مدیران ارجمند و همه کارکنان خوب و دوست داشتنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کانون زبان ایران
امروز که آخرین روز کاری من در کانون است سخنی با شما همکارانم دارم:
چهار سال کامل در کنارتان بودم و شما نیز مرا همراهی کردید. امروز که از شما جدا میشوم قلبم مملو از محبت و مهربانی شماست، نیک میدانم که این مهربانی و علاقه دوسویه است و پیامهای محبتآمیز شما به غایت حاکی از آن است.
من از اولین روزهای حضورم در کانون، حس کانونی بودن در وجودم نهادینه شد و احساس کردم سالهاست که عضو این خانواده صمیمی هستم.
ویژگیهایی را که در شما یافتم محبت، مهربانی، صفا، صمیمیت، امید، نشاط، حریت، انصاف، اهل گفتوگو و نقد، قدرشناس، معرفت، اخلاق، نجابت، تدّین، همدلی، همزبانی، همکاری و همافزایی بود و بالاخره شما را یک خانواده دوست داشتنی یافتم.
روابط من با شما رابطه رئیس و مرئوسی نبود بلکه رابطه پدر و فرزندی بود.
خدا را شکر میکنم که توفیق یافتم به همه استانهای شما سفر کنم و در بیش از 54 سفر استانی با شما دیدار حضوری داشته باشم و با هم گفتوگو کنیم. وقتی در کنارتان قرار میگرفتم و به صورت مستقیم (جمعی و یا فردی) با شما گفتوگو میکردم فراوان انرژی میگرفتم و انگار تمام سختیها و پیچیدگیهای مدیریت در کانون برایم سهل میشد.
در اکثر استانها با اعضای نوجوان هم به گفتوگو میپرداختم و با نگاهها و خواستههایشان و منش و شخصیت آنها از نزدیک و بدون واسطه آشنا میشدم و آن حس پاکی و صداقت، جسارت، ادب و متانت را در آنان مییافتم.
با مدرسان کانون زبان ایران در استانها جداگانه دیدار میکردم و به گفتوگو مینشستم و در جریان خواستههایشان قرار میگرفتم.
در همه سفرها از کتابخانهها بازدید میکردم تا رکن بودن سه عنصر عضو، مربی و کتابخانه در کانون، که در سخنرانیها کراراً اشاره کرده بودم، در عمل هم به آن توجه کنم و گرایشم را به همکارانم عرضه کنم.
در طول چهار سال سعی کردم در قالب سخنرانیهای راهبردی تفکر خودم را در مورد زوایای کانون با شما به اشتراک بگذارم و با ارائه حدود 40 سخنرانی در سفرهای استانی و 30 سخنرانی موضوعی و تخصصی در جشنوارهها به موضوعات محوری کانون پرداختم. از جمله اعضاء و اهمیت نگاه کیفی و بهدور از کمیتگرایی به آنها و توجه به نیازهای روحی، روانی، فکری و اقتضائات سنی، قومیتی و فرهنگی و تفاوتهای فردی آنان همچنین کتابخانه به عنوان پایگاه اصلی فعالیتهای کانون و رویکرد آموزش غیررسمی و یادگیری در فضایی لذتبخش در قالب آموزههای هنری، ادبی و بازی و سرگرمی، متناسب با نیازهای کودک و نوجوان و مهارتآموزی خصوصاً مهارت زندگی و مهارتهای اجتماعی، نقش مربیان توانمند در ایجاد انگیزه و حرکت و تحولآفرینی ماندگار در اعضاء، تربیت دینی و انقلابی، ترویج فرهنگ مطالعه و توسعه سواد خواندن، تلاش برای بهرهمندی عموم کودکان و نوجوانان از تولیدات و خدمات کانون، آشنایی با حقوق کودکان، نقش تفریح و سرگرمی در فرایند یادگیری و رشد فکری و مهارتی توجه به خانوادههای اعضاء به عنوان گروهی از مخاطبان کانون، ویژگیهای مدیریت در کانون، فرهنگسازمانی، معرفی کانون به مردم و جلب افکار عمومی، تقویت مرجعیت کانون میان فعالان حوزه کودک و نوجوان، نقش کانون در تحقق عدالت فرهنگی، فنآوری اطلاعات و فضای مجازی، الگوی زن مسلمان و نقش مربیان کانون در اعتلای آن و بسیاری از موضوعات دیگر که مجال تفصیل آن نیست.
اما آنچه از این دوره به یادگار مانده تلخیص این مباحث و نگاههای راهبردی و تدوین آنها در قالب چشمانداز 10ساله و برنامه پنجساله کانون که نقشه راه برای تحقق آن آرمانهای کانونی است.
در این دوره چهارساله که عموماً پایهریزیها و ریلگذاریها انجام شد تا کانون اوج بگیرد و به قلههای رفیعتر صعود کند با اجرای برنامه پنجساله و با نگاه به افق 10ساله میسر خواهد بود و اگر در ادامه راه به اجرای آن اهتمام داشته باشیم این چهار سال به انضمام 10 سال اجرای برنامه به عنوان دوران طلایی در تاریخ کانون ثبت خواهد شد. دوران طلایی کانون مربوط به یک دوره مدیریتی نیست بلکه به یک دوره برنامه محور و تحقق آن برنامههاست که موجب تعالی کانون میشود و من به آن امیدوارم.
اما لازمه یک سازمان پویا، علاوه بر تفکر برتر، برنامهریزی دقیق و اهتمام ویژه در اجرای بهینه برنامهها، ایجاد انگیزه برای نیروها و حل مشکلات و نیازهای معیشتی و ایجاد امنیت شغلی برای آنها است در مورد مسائل مربوط به معیشت و رفاه کارکنان و پشتیبانیهای لازم هم همکاران من تلاشهای خوبی داشته و دستاوردهایی هم حاصل شده است کما اینکه در طول این چهار سال افزایش حقوق در کانون چشمگیر بوده. استفاده از عناوین فوقالعاده حق شغل برای همه، حق ویژه مشاغل تخصصی برای همه، حقمسئولیت مربیان مسئول، حق سختی کار مربیان کتابخانههای سیار روستایی و شهری، حق تخصص مربیان پاره وقت هنری و ادبی، حق دوری راه و مناطق کمتر توسعه یافته، افزایش حقالتدریس مدرسان کانون زبان، امور رفاهی در مناسبتهای سال به شکل هماهنگ و برای همه، اختصاص هر امتیاز دیگری برای همه همکاران تا فاصله میان کارکنان قراردادی و رسمی زیادتر نشود، پرداخت به موقع حقوق، مرخصیهای تشویقی به مربیان و نیروهای خدماتی مراکز، ساماندهی اضافهکار، توجه به مربیان پارهوقت، بهینهسازی مجتمع رفاهی نشتارود برای استفاده همکاران و بازنشستگان، ایجاد فضای مناسب با تسهیلات در شان مربیان، کارشناسان و مدیران کانون به عنوان مرکز آموزش، تبدیل وضعیت بیش از 300 نفر از همکاران با اولویتهای تعریف شده، دریافت مجوز جذب نیرو برای کتابخانههای تک مربی، تکمیل و افتتاح حدود 50 پروژه نیمه تمام مراکز فرهنگی هنری بخشی از خدمات پشتیبانی پرسنلی و نیروی انسانی بوده است. البته در پایان یادآور میشوم پاداش یک ماه حقوق چون نیاز به مصوبه مجمع عمومی داشت و مجمع عمومی در زمان مقرر که شهریور ماه بود تشکیل نشد پرداخت آن به تاخیر افتاد که امیدوارم در اولین فرصت پس از تشکیل مجمع و تصویب، این تعهد هم ادا شود.
همه شما را به خدا میسپارم، کانونی سربلند و پر اثر را آرزومندم، همیشه به یادتان هستم.
دوستدار شما - علیرضا حاجیانزاده