نقش قصه و قصه گویی در تعلیم و تربیت نسل جدید
درست است از قصه و قصهگویی در زمینههای مختلف استفاده میشود. اما انگار خداوند متعال قصهگویی را جهت تعلیم و تربیت انسانها آفرید و خود نیز وقتی خواست ما انسانها را تربیت نماید و راه سعادت را به ما نشان دهد از قالب قصه استفاده کرد و فرمود فاتبروا یا اولی الابصار .
بدیهی استکه ما هم میتوانیم نسل جدید خود را به واسطه این گونه ادب و شکل هنری یعنی قصه و قصهگویی تربیت نماییم. قصهگویان ما باید ناقلان هویت ما باشند. روزگار ما نه روزگار بیهویتی بلکه روزگار کثرت هویت است و باید نسل جدید ما از بین این همه هویت واقعی خود را بیابند و بدانند که فرزند تمدن اسلامی – ایرانی هستند و هیچ قالبی به اندازه قصه و قصهگویی این مهم را القا و ارائه نمیکند . از منظر دیگر قصهگویی مخاطبان را که همان نسل جدید ما هستند با خود همراه میکند و آنها را در وضعیتهای مختلف قرار میدهند و در حقیقت نسل جدید ما میتوانند بی آنکه سرشان به سنگ به خورد تجربه بیاندوزند و به تعداد قصهای که گوش میکنند و میبینند زندگی میکنند.
بحث در این مورد واقعاً زیاد است و مجال این مقال اندک.
کیفیت قصهگویی در مرحله منطقهای بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی حوزه یک کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان، اردبیل، قزوین و گیلان مربیان توانمندی داریم و سطح جشنواره قطعاً متاثر از قوت و توان هنری ادبی مربیان است. من این منطقه از کشور را یک منطقه با استعداد فراوان ارزیابی میکنم و در سالهای پیشین نیز در جشنوارههای ملی و بینالمللی این استعداد به اثبات رسیده است.
کانون پرورش فکری چه تاثیری در ارتقاء فرهنگ قصهگویی در بین کودکان و نوجوانان دارد؟
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان امروزه میتواند ادعا کند که پرچمدار و رهبر این هنر در جامعه امروزی ماست. ما الان شاهد برگزاری بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی توسط کانون هستیم. کانون هر ساله با کلی هزینه کلاسهای تخصصی قصهگویی برگزار کرده و قصهگویان قدر و توانمندی تربیت میکند. کانون در حال حاضر به تعریف جامع و مانعی از قصهگویی کتابخانهای رسیده با مانیفستی مشخص و این پیشرفت کمی نیست به نظر من حتی دانشگاهیان هم باید در این زمینه از کانون بیاموزند.
چه شیوه و اسلوبی از قصهگویی میتواند برای کودکان و نوجوانان مناسب و موثر باشد؟
درست است که مبتکر قصهگویی کتابخانهای ما نیستیم اما همچنان که در سوال قبلی اشاره کردم الان تنها ارگانی که این شیوه را به نحو احسن تعریف کرده و مولفههای آن را مشخص نموده و در صدد استفاده از آن در جهت تربیت کودکان و نوجوانان است اداره ما یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. ما آن شیوه و اسلوب را قبول داریم که در آن مربی قصهگو بتواند با استفاده از خلاقیت، زبان بدن، و اجرای مناسب و احساسات تصعیدی خود در مسیر کمال کودکان و نوجوانان عضو در کانون را تربیت کند. کودکان و نوجوانان پرسشگر و چالشگری که مجهز به هنر گوش دادن باشند و هر کدام به نوبه خود در آینده منشا خیر و برکت فرهنگی و اجتماعی باشند.
درست است که از قصهگویی استفادههای مختلفی از تشخیص بیماران گرفته تا سرگرمی و غیره استفاده میشود اما ما بهترین نوع استفاده از این هنر را استفاده از آن به عنوان واسطه تربیتی میدانیم. جهت اصلاحات پنجگانهای که مد نظر تربیت اسلامی است: اصلاح رابطه انسان با خدا، اصلاح رابطه انسان با خودش، اصلاح رابطه انسان با دیگران، اصلاح رابطه انسان با تاریخ، اصلاح رابطه انسان با طبیعت. که اگر این روابط اصلاح شوند قطعا متربیان ما قدم در راه حیات معنوی و کمال میگذارند و البته لازمه این اتفاق این است که مربیان ما خود با تلاش شبانه روزی هر روزشان به سعادت بشری نزدیکتر از دیروزشان باشد چرا که : من استوی یوماه فهو مغبون. و نیز : ذات نایافته از هستی، بخش کی تواند که شود هستی بخش.