نمیدانم سفر از کودکی تا امروز چقدر سریع گذشته است؟ و با چه شور و حالی این مسیر طی شده است؟ اما این تابلوها چه تابلوهای آثار بزرگان ایرانی و چه آثار هنرمندان براتیسلاوایی ناخواسته تو را یاد روزهایی میاندازد که تازه کتابخوان شدهای و شوق خواندن کتاب در درون تو طعم گس تابستان و گرما و بازی و اندکی هم کتاب را زنده میکند، سالهایی که خودت پولهایت را جمع میکردی و کتاب میخریدی یا نه اگر تنها اندکی فقط اندکی خوشبخت بودی در خانوادهی تو عمویی، دایی خلاصه فرد کتابخوانی پیدا میشد که چند سال از تو بزرگتر و عاشق کتاب بودند و کتابخانهی کوچکی هم گوشهی تاقچهی اتاق دنجی داشتند که تو قدمهایت را آهسته آهسته به سمت این اتاق و تاقچهاش برداری و دور از چشم همه سواد خواندنت را به رخ خودت بکشی و برای خودت کتاب بخوانی و در همین لحظه که داری از تصویرهای کتاب لذت میبری و با داستانی که پیش رو داری رویاپردازی میکنی صدای مادرت که اسمت را صدا میزند تو را به دنیای واقعی بر میگرداند.
اینجاست که طعم شیرین خاطرات گذشته و خاطره بازی همیشه عالی و تازه است آنهم خاطره بازیهایی از جنس اندیشه.
از روزیکه نویسندهای قلم به دست گرفته است تا پیچ و تاب واژهها را در ذهنش بر روی کاغذ ثبت کند قصهای کودکانه خلق کند و آن طرفتر یار آشنایی که از قضا نقاش خوبی هم هست دوستانه و از سر ذوق آنچه نویسنده نگاشته است صمیمانه درک میکند و این بار او از دنیای واژهها به دنیای رنگها و تکنیکها پرواز میکند تا نقشی بر بوم کودکی خلق کند که هم خودش به تنهایی و هم بر آسمان واژهها چون ستارهای دنبالهدار خوش بدرخشد و در جایش خوش بنشیند آنچنان که تحسین همگان را در همه دوران ها برانگیزد و اینجاست که آنچه از دل برآید همیشه و در همه حال زنده و پویاست شاید انتخاب کتابهای راه یافته به همه دوسالانههای گذشته از سوی جمهوری اسلواک صحت این ادعا را بیشتر نمایان سازد زیرا تاکنون هر چه انتخاب شده است از کتابهای پرخوانندهای بوده که کودکان دیروز با شوق و ذوق از آنها خاطره دارند.
حضور بزرگان عرصهی نقاشی و تصویرگری استان کردستان در افتتاحیه این نمایشگاه برگ برندهی دیگری بود که غرور و افتخار را در همه حاضران زنده میکرد فردین صادقایوبی چهره برجستهی استان و استاد مسلم نقاشی در عرصه بینالمللی، آثار راه یافته به نمایشگاه را خوب و در حد بینالمللی دانست اما اذعان داشت که گمان نمیکنم تصویرگرانی که سالها پیش این تصاویر را کشیدهاند هنوز هم با همان تکنیکها تصاویر خود را برای کودکان امروز بکشند زیرا دنیای کودکان امروز فانتزیتر و با ارتباطات عاطفی قویتری شکل گرفته است ایوبی به دنیای مجازی هم اشاره کرد که یک ابزار تکنیکی در دست کودکانی است که اگر بخواهند میتوانند به سادگی با عکسهای سلفیشان اثر خلق کنند.
امین مرادی مدیرکل حوزهی هنری از این همکاری اظهار خرسندی کرد و افزود به جای اینکه موازی کاری کنیم میتوانیم با همکاری ادارات با هم فعالیتهای فرهنگی بهتری در سطح استان انجام دهیم در حالیکه ما مکانی با استاندارهای بینالمللی داریم که دسترسی خانواده با توجه به موقعیت مکانی آن راحتتر است از طرفی هم ارتباط حوزه و کانون همیشه دوستانه بوده است خصوصا اکنون که مدیرعامل کانون از خانوادهی حوزهی هنری بودند و هنوز هم کارهای فرهنگی مشترک با همکاری مدیرکل کانون استان انجام میدهیم چون معتقدم که برنامهریزی و سرمایهگذاری مشترک، تولید مشترک و قابل قبولی را به همراه دارد .
حامد رهنما مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نو جوانان که بار اصلی این نمایشگاه بر دوش مجموعهاش بوده است در خصوص انتخاب استان کردستان بهعنوان استان اول انتخابی برای برگزاری این نمایشگاه، ظرفیتهای خوب استان و تمرکززدایی از تهران به سمت استانهای دیگر را از سیاستهایی جدید کانون دانست و از برگزاری جشنوارهی دوسالانه نقاشی کودک و اکران فیلمهای جشنواره پویانمایی تهران در استانها هم سخن گفت.
بهگفتهی او همین نمایشگاه تصویرگری ماه آینده در خراسان رضوی برپاست.
رهنما اتفاق خوب این نمایشگاه را برپایی و کارگاه علیرضا گلدوزیان دانست و اظهار امیدواری کرد طی نشستهای متعددی که روحالله کاظمیزاده مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون با نویسندگان، مولفان، نقاشان، تصویرگران و طراحان کتاب کودک در کانون داشته و دارند تعامل بیشتری بین نویسندگان و تصویرگران کتابهایی که مجوز جاپ میگیرند اتفاق بیافتد زیرا این خواستهی کودکان سراسر کشور در برنامههای دوپنجرهی سراسر کشور بوده است.
خبر خوش مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون مربوط به پخش کتابهای کانون بود که ازاین پس نشر کتابها دایرهی گستردهتری را به خود اختصاص خواهد داد و تعطیلی قسمت فروش کانون نیز به دلیل بهسازی پخش کتابها و ارتباط بیشتر فروش کتابهای کانون و قرار گرفتن این کتابها در قفسههایی غیر از دفاتر فروش کانون است. وی بازشدن دفاتر فروش کانون تا ماه آینده را قطعی دانست.
سهیلا شیخی مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کردستان ضمن خیرمقدم به مهمانان و حاضران در جشنواره این حسن انتخاب را به فال نیک گرفت و از تکاپو و تلاش همکاران کانون برای برپایی این نمایشگاه تشکر و اظهار امیدواری کرد این نمایشگاه فتح بابی برای بهتر شدن و بهروز شدن تصویرگری کتابهای آینده کانون باشد .
روز دوم در قاب تصویر علیرضا گلدوزیان
گاهی اتفاقهای خوب با هم میافتد دیروز نمایشگاه و امروز حضور در کارگاه تصویرگری کتاب کودک استاد گلدوزیان، نفس کشیدن در هوای هنر زندگی را زلال و جاری میکند بدون اینکه دغدغههای سخت روزمره را احساس کنی. نه اینکه زندگی را از یادت ببرد نه نفس کشیدن در هوای هنر و نشستن در محضر استادان یادآوری میکند که زندگی لب طاقچهی عادت نه تنها از یاد نمیرود بلکه حس غریب یک مرغ مهاجر را به لمس تنهایی ماه پیوند میزند و تو را با طبیعت آشتی میدهد آنگونه انرژی مضاعف بگیری خون در رگهایت بدمد و گونههایت سرخی عشق را حس کنند و تو به قلمت جانی دوباره بدهی و از سر نو طرحی نو دراندازی.
علیرضا گلدوزیان متولد سال 1355 است او اهل تهران است و نقاشی را پیشه خود کرده است و پس از تحصیل در دانشگاه فقط به تصویرسازی کتاب کودک پرداخته است.
جوایز متعددی دارد که مهمترین آن جایزه دوسالانهی براتیسلاواست. او این جایزه را در سال 2005 برای کتابهای «جوراب سوراخ» و «مدادهای سیاه و قرمز» دریافت کرده است. او از تلاشهایش برای رسیدن به نقطه اوج تصویرگریاش و امروزش و دغدغههایش برای کارهایش میگوید. یادآوری میکند که هر کاری را که آغاز میکند نقطه صفر شروع است انگار همه چیز از آموزش و مطالعه و تحصیل از همین نقطه شروع میشود از همین کتاب پوستر و یا هر کاتالوگی که برای تصویرگری پیشنهاد شده است.
او خاطرنشان میکند که برای اینکه تصویرگری بهتری داشته باشیم باید در حوضچه هنرهای تجسمی از مبانی هنرهای تجسمی از قبیل بافت و مبانی اولیهی این حوزه تا تخصصیترین واژهها و مطالب شنا کنیم تا به وقتش شناگر ماهری باشیم. باید چترهایمان را در وادی ادبیات ببندیم زیر باران واژهها قدم بزنیم با ادبیات پر استعاره و رمز و راز فولکلور و قدیمی مملکتمان دوست باشیم و سر سفرهی افطار عناصر داستان با بهترین آنها سفره بچینیم و زیر و بمها و افت و خیزهای رویداد در داستان را بلد باشیم با گره و گرهگشایی در داستان دست و پنجه نرم کنیم. با مفاهیم و واژههای روانشناسی کودک آشنا باشیم زیرا هر عنصر از نقاشی کودک یک نشانه در روانشناسی را به خود اختصاص داده است و برای ارائه تصویر بهتر و هماهنگتر با داستان باید اینها را بلد باشیم. لازم است داستان را درک کنیم برای داستانهای رئال که از واقعیت زندگی گرفته شدهاند تصاویر تخیلی کمک کننده نیست همچنانکه برای داستانی مثل «آلیس در سرزمین عجایب» تصاویر رئال جوابگو نیست. شناخت مکتبها، بررسی انواع فرهنگها و آشنایی با خرده فرهنگها کمک شایانی به ارایه یک تصویر درست بهجا و در خور متن میدهد هر چند ارتزاق زندگی و روز مرگیها گره عشق را میگسلد و تو مجبور به قبول سفارشهایی میشویی که نباید، اما همین کارها را هم باید درست انجام داد.باید آنچنان منطقی پشت تصاویر باشد که افسون هیچ ناشری نتواند طلسمش را بشکند و در آن دخالت کند مهمتر از همه ما باید رفتارشناسی عناصر طبیعی را هم بدانیم تا برای شعری اینچنین
زنگ صبح خورد
تک تک درختها
توی صف به خط شدند با صدای از جلو نظام باد
دستهایشان
روی دوش هم سوار شد
یک صف بلند
در کنار پیاده رو
قطار شد
تصویر ایستا و خسته ولی رنگ و روح نکشیم هر چند شعر پر از آرایههای ادبی و استعاره در معنا و کلام است باید رمز و راز پشت واژههای شعر را نیز دریابیم شاید عجیب نباشد اگر بگویم باید رنگ کلام را در شعر دریافت تا برای شعرهایی با مفهوم گرم رنگهای سرد بهکار نبریم و بالعکس هر چند تصویرسازان امروز و جوان ما با شتاب و عجله میخواهند فاصله رسیدن به غرب و اوج تصویرگری خود را با دنیا کم کنند اما شناخت فرهنگ عامه و درک اتفاقهای پیرامون خود، همزمان مطالعهی ادبیات و تصویرگری روز دنیا کارسازتر از این شتاب با عجله است خوب همه دوست دارند با ناشر خارجی کار کنند زیرا کار کردن با ناشر خارجی پول و سرمایه میآورد چون او به دلار با تو حساب میکند برایت اعتبار جهانی میآفریند راه ورود به نمایشگاهها و فستیوالها را باز میکند اما او از تو یک استاندارد خط کشی شده برابر قوانین روز اروپا میخواهد و تو از همان اول باید همه را بدون کم و کاست از طراحی شخصیت اصلی تا استوریبرد و فریم به فریم داستان ارایه دهی.
آشنایی و لمس کتابهایی که استاد شخصا کار کرده است جان و طراوت تازهای به کلاس بخشید که همنوازی ساز تجربه و دانش را در گوش زمان طنینانداز کرد و نوازش گوش و چشم و ذهن را برای مدتی باهم امکانپذیر کرد. شاید باید هر روز به این قاب که درست در وسطش نوشته است: چونکه با کودک سر و کارت فتاد/ هم زبان کودکی باید گشاد. نگاه کرد تا دریابیم نیازسنجیهای کودک امروز را.
امیدواریم این کارگاهها هر چند وقت یکبار تکرار شوند زیرا بیان عشق در هر محفلی قند مکرر است.
گزارش از: هاجر صفابخش مربی مرکزآفرینشهای ادبی کانون استان کردستان