طرح هفت گنبد از سوی علیمراد خرمی، کارشناس آفرینشهای ادبی کانون مازندران تدوین شده است که بیشتر با هدف؛ آشنایی مربیان با متون فارسی - توانمند سازی مربیان در زمینه بازنویسی و بازآفرینی متون کهن- کسب مهارت مربیان در زمینه اجرای فعالیت قصه گویی وتشویق و ترغیب مربیان برای حضور کمی و کیفی در جشنواره بین المللی قصه گویی صورت پذیرفته است.
این گفتگو با علیمراد خرمی در خصوص طرح «هفت گنبد» صورت گرفته است.
وی کارشناس آفرینشهای ادبی کانون مازندران و دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی است که داوری جشنواره بین المللی قصه گویی در بندعباس- داوری مرحله ی حوزه ای و استانی بیستمین جشنواره قصه گویی در سال96- مدرس قصه گویی در کانون و سایر مجموعه های فرهنگی و تدریس عناوین متعددی همچون: قصه پژوهی ، نقد و بررسی داستان، گزارش نویسی و مکاتبات اداری، نقد و بررسی شعر، حافظ شناسی، شرح مثنوی مولوی، شاهنامه خوانی را در کارنامه کاری خود دارد.
خرمی هم اکنون با اجرای طرح برنامه « هفت گنبد» در قالب نشست قصه گویی به بررسی شیوه های رایج و خلاق قصه گویی برای علاقمندان هنر قصه گویی در کانون پرورش فکری استان مازندران و گیلان می پردازد.
قصه چیست و قصه گویی جزو کدام رشته هنری است؟
قصهگویی را جزو هنرهای نمایشی به حساب میآورند اما همانطور که «بئاتریس مونته رو» در کتاب ارزشمند «رازهای قصهگویی» مینویسد، تفاوت اساسی هنر قصه گویی با هنر تئاتر این است که بازیگر تئاتر مجبور است متن نمایش را واژه با واژه حفظ کند و بر روی صحنهی اجرا هم همان دیالوگی را که قبلا حفظ کرده است، با درآمیختن به هنر اجرای خود بازگونماید اما قصه گو نیاز ندارد و نباید متن قصه را واژه به واژه حفط کند؛ یک قصه گو کافیست طرح واره یا پیرنگ قصه را به خاطر بسپارد و هنگام قصهگویی بیان و ادبیات خود را به کار گیرد. برای این کار همانطور که لازمه شنا یادگرفتن ریخته شدن ترس و انس گرفتن با آب است، لازمه ارائه قصهگویی موفق نیز انس گرفتن با قصه است تا قصه گو بتواند با زیستن با شخصیتها، تیپها، ماجراها و جایگاههای وقوع ماجراهای یک قصه به اندازهای بر فضای کار مسلط شود چنان که که قصه هر لحظه مانند خمیر یا موم در دستش شکلی تازه ای به خود بگیرد.
تفاوت اساسی دیگر قصه با نمایش این است که در تئاتر، هنرمند یا هنرپیشگان به جای شخصیتها حرف می زنند اما در هنر قصهگویی، قصهگو گفت و گوهای شخصیتهای ذاستان را روایت میکند. دیگر این که هنرپیشگان تئاتر ممکن است بیش از یک تن باشند اما قصه گو یک نفر است و هنر قصهگویی در تعامل قصهگو با مخاطبان شکل میگیرد. از این رو حتا «منولوگ» هم «قصهگویی» نیست. این ویژگی ها هنر قصهگویی را از نمایش مستقل میکند.
اساسا قصه چه تاثیری در زندگی انسان داشته و دارد و نگاه کانون به این هنر چگونه است؟
قصه قدیمیترین و هنوز مهمترین ابزار و رسانه تربیتی است. قدیمیترین به این علت که خود آغاز آفرینش شیرین ترین قصه است؛ موثرترین زیرا همواره کارآمدترین ابزار تربیتی کتابهای آسمانی، پیامبران، اولیا، حکما، عرفا و واعظان بوده است و با وجود پیشرفت شگفت انگیز تکنولوژی و پدیدآمدن این همه رسانه و ابزار مدرن نه تنها از کارآمدی و اهمیت آن کاسته نشده است بلکه همین تکنولژی نیز شدیدا به قصه نیاز دارد. ماده اولیه و اصلی بسیاری از پدیده های مدرن مانند سینما، تلویزیون و رایانه و بازیهای رایانهای است. به گونهای که این پدیدهها خود تبدیل به قصهگویان مدرن شدهاند.
به وسیله قصهها فضیلتهایی نظیر شجاعت،همزیستی، نوع دوستی، خودسازی، و به یک عبارت شیوه درست زندگی را به فرزندان میآموزیم و به این ترتیب میتوان گفت این قصهها هستند که بار مسوولیت انتقال تجربههای ناب بشری را از نسلی به نسل دیگر به دوش میکشند.
ویژگی یک قصه خوب؟
از نظر فرم، قصه خوب قصهای است که دارای نقطه شروع، پایانبندی، اوج و فرود همچنین گره و هیجان باشد و شرح حادثهای شگفتانگیز یا دست کم با اهمیت را روایت کند. از نظر مجتوا هم یک قصه خوب قصهای است که پیامآور فضیلتها و منتقل کننده تجربههای ناب باشد.
طرح هفت گنبد چیست و چه اهدافی را مد نظر قرار داده است؟
«هفت گنبد» در واقع هفت مرحله تمرین به منظور آمادگی کامل برای قصهگویی است. قصهگو پس از انتخاب قصه نیاز به تمرینهای حرفه ای و منظمی دارد تا قصه را ملکه ذهن خود کند به بیانی دیگر پس از طی این مراحل هفتگانه، متن و محتوای قصه چنان در ذهن و روانش ثبت شود که قصهگو نه تنها هنگام اجرا بخشهایی از قصه را فراموش نکند بلکه با اشرافی که بر زوایای گوناگون قصه پیدا میکند قادر باشد با هربار تعریف، مخاطبان را با آفرینش تازهای از کار روبه رو کند. بدین ترتیب، ظرفیت تنوع پذیری و لذت بخشی قصه بیفزاید. در چنین شرایطی میتوان قصهگویی را یک هنر مستقل دانست.
من با توجه تجربه بیست و هفت هشت ساله در زمینه اجرا، تدریس و داوری قصهگویی ازسطح کتابخانهای تا بین المللی، همچنین بهره مندی از کارگاههای استادان ایرانی و خارجی تصمیم گرفتم طرح «هفت گنبد» را که نامش الهام گرفته از داستانهای هفت گنبد خمسه نظامی و محتوایش الهام گرفته از شرکت در کارگاه قصهگویی خانم «جورجیانا کیبل»، به علاوه آمیختهای از تجربههای گوناگون من در آموزش و هدایت مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، نوشتم و برای نخستین بار با نظر مساعد جناب آقای یزدانشناس،مدیرکل محترم استان مازندران و همکاری صمیمانه خانم شهمیرزادی و آقای رحمانی در استان مازندران اجرا کردم که با استقبال مربیان مواجه شد.
آیا طرح هفت گنبد مورد تایید کارشناسان حوزه قصه گویی در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان قرار گرفت؟ و آیا قابلیت اجرایی شدن در سایر استانها را نیز داراست؟
در آستانه بیست و یکمین جشنواره بین المللی قصهگویی،اداره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان گیلان برای تشکیل یک کارگاه قصهگویی با رویکردی متفاوت از من دعوت به همکاری کرد که طرح درس «هفت گنبد» را به صورت فشرده نوشتم و فرستادم. این طرح درس پس از این که مورد بررسی و تایید معاونت آموزش و پژوهش کشور قرار گرفت، طی دو روز برای مربیان گیلانی در دو سطح عمومی و برگزیدگان بیست جشنواره پیشین اجرا شد که شکر خدا رضایت و خشنودی این عزیزان را نیز در پی داشت.
اگر خدا بخواهد بنا داریم سلسله نشستهای «هفت گنبد» را در سطح استان مازندران و چنانچه درخواستهایی باشد در استانهای دیگر نیز ادامه بدهیم.