قصه‌های ۹۰ ثانیه‌ای گنجینه متنوع داستان زندگی ایرانیان

نحوه‌ی قصه‌گویی و سالم بودن بدنه‌ی قصه‌، گفتار صحیح گوینده و درست بودن ذات قصه، معیارهای مولف کتاب «قصه‌ی زندگی من» برگرفته از قصه‌های ۹۰ ثانیه‌ای بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی برای تدوین این اثر عنوان شد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، شرمین نادری نویسنده و روزنامه‌نگار به تشریح شیوه‌ی انتخاب و تدوین قصه‌های ۹۰ ثانیه‌ای جشنواره قصه‌گویی پرداخت.

وی درباره‌ی ارزیابی خود از این آثار گفت: «بیش‌تر توجه من بر نحوه قصه‌گویی و سالم بودن بدنه قصه بود. من در میان آن همه ویدیویی که به دستم رسید، فقط به دنبال قصه‌ی ناب بودم‌، یک داستان با بدنه‌ی سالم و فراز و فرودی درست‌، البته معیارهای دیگری هم ناخودآگاه برای هر کسی که قصه را می‌شنود مطرح می‌شود، مثل گفتار صحیح گوینده و نحوه قصه‌گویی که اگر به دل ننشیند، رشته کلام‌ از دست می‌رود و قصه حیف می‌شود. اما برای شخص من در انتخاب‌، فقط درست بودن ذات قصه مطرح بود.»

این هنرمند درباره‌ی این طرح که برای نخستین بار اجرا شده است، گفت: «تجربه‌ی شنیدن قصه‌های زندگی آدم‌ها، برای شخص من تجربه نابی بود، یک جور تجربه تازه در شنیدن دانسته‌ها و مکاشفات «مردم»ی که ندیده‌ای و نمی‌شناسی‌، اما اگر یک روزی به‌ آنان بر بخوری انگار قصه‌شان را می‌دانید و دوستشان دارید. فکر می‌کنم این تجربه از منظر دیگر، یعنی برای آن‌ها که قصه‌هایشان را حتی در همین ۹۰ ثانیه هم تعریف کردند و بازخوردش را گرفتند هم اتفاق جالبی بود.»

نادری ادامه داد: «در این طرح فرصتی پیش آمد تا افراد حرف‌های‌شان را با خیل فراوانی از مردم به‌اشتراک بگذارند و این امر سبب می‌شود همدلی و دوستی دریافت کنید.»

وی خواستار توجه کارشناسان حوزه‌های مختلف به این ساختار غنی شد: «به نظر من این همه قصه، می‌تواند خوراک غنی و بی‌پایانی باشد برای مستندسازان، نویسندگان و اهالی هنر و حتی محققین علوم اجتماعی که به دنبال سوژه‌های ناب در زندگی آدم‌ها می‌گردند. مجموعه این چندین هزار داستان زندگی، نوع برخورد آدم‌ها در تعریف و حتی گویش متفاوت‌شان، می‌تواند آرشیو بسیار بزرگ و متنوعی باشد برای شناخت مردم ایران‌، زندگی‌شان، دغدغه‌ها، غم‌ها، شادیشان و حتی زبان‌ها و گویش‌های گاه فراموش شده‌شان که شاید به مدد همین همراهی مردمی، بعد از این سعی بیش‌تری برای حفظ آن کنیم.»

مولف کتاب «خانجون و خواب شمرون» در باره‌ی قصه‌های ۹۰ ثانیه‌ای گفت: «با توجه به این‌که مردمی که در این مسابقه شرکت کردند، از لایه‌های مختلف اجتماع و بسیار متنوع بودند از نظر سن و سال و تفکر و نوع زیست، می‌توانم فقط به یک اشتراک‌شان اشاره کنم. این مردم، فارغ از طبقه‌ی اجتماعی و سن و سال و تفکر، در واقع همان‌هایی هستند که می‌دانند با قصه گفتن‌، برای همیشه در یاد می‌مانند. من بین قصه‌گوها هم مادربزرگ دیدم و هم بچه سه ساله و هم کارمند و هم مهندس و هم باغبان و هم معلم و هم یک خانم خانه‌داری که به سختی فارسی حرف می‌زند، اما با شیرین‌ترین گویشی که حتی فکرش را نمی‌کنی‌، برایت قصه‌ای می‌گوید به زبانی دیگر که انگار می‌فهمی و درک هم می‌کنی.»

او در بخشی از سخنان خود قابلیت پردازش و داستان‌نویسی را بخشی از ویژگی‌هایی خواند که در انتخاب این قصه‌ها مورد توجه قرار داده است: «شخصا تمام‌ توجه من در انتخاب قصه‌ها به داستان‌پردازی گوینده بود، گرچه در مواردی، زحمت قصه‌گو در انتخاب فضای قصه‌گویی و نزدیک بودن مکان و موقعیتی که در آن قصه را تعریف کرده بود، به بطن قصه‌، خیلی به دلم نشست، اما در بیش‌تر موارد به خاطر این‌که می‌خواستم یک قصه به قولی سالم و بی‌نقص پیدا کنم‌، مجبور بودم فقط به این نکته توجه کنم که قصه‌ای که تعریف می‌شود تا چه اندازه قابل پردازش و بازنویسی است‌، پایان‌بندی، شروع و فراز و فرودهایش چه‌طور است و آیا آن شیرینی یک قصه خوب بعد از پایان یافتنش، باید بر دلت بنشیند را با خودش دارد یا نه. اما باید بگویم در خیلی از ویدیوها در عین سادگی‌، به تصویر و شکل پرداخت قصه هم توجه شده بوده که مطمئنم در به دست آوردن دل بینندگانش بی اثر نخواهد بود .

این مدرس داستان‌نویسی درباره‌ی شیوه‌ی تدوین این آثار توضیح داد: «قبل از ورود من به گروه برگزاری مسابقه قصه‌گویی‌، قرار بر این بود که مجموعه‌ای یک دست با اقتباس از داستان‌های فرستاده شده تدوین شود، اما بعد از کلی سبک و سنگین کردن ویدیوهای دیده شده و برگزاری جلسه‌هایی با دبیر جشنواره و باقی گروه با تجربه‌ای که خیلی قبل از من و البته بیش‌تر از من ویدیوها را بررسی کرده بودند و بعد هم چندین بار دیدن ویدیوهای منتخب‌، تلاش کردم مجموعه‌ای را گردآوری کنم که همه گروه‌های سنی با آن ارتباط برقرار کنند.»

نادری گفت: «با این دیدگاه بسته به خط داستانی‌، گاهی روایت‌گر ماجرای قصه‌گویی هستم و بیننده‌. گاهی حتی خودم را جای راوی گذاشتم و قصه را دوباره گفتم و گاهی امانت‌دار قصه اصلی ماندم. این تنوعی که در نوشتن قصه‌ها اتفاق افتاد، به نظرم به ذات این قصه‌گویی‌ها که بسته به راوی، داستان و منطقه روایت خیلی متنوع و حتی متفاوت با هم بودند، نزدیک‌تر است.»

وی در پایان سخنانش به تاثیر شکل‌گیری تفکر قصه‌گویی با تدوین و اجرایی شدن این نوع طرح‌ها پرداخت: «من از کودکی وامدار زحمت‌های اهالی کانون پرورش فکری هستم. به خاطر آن ادبیات غنی که به صورت کتاب، فیلم و موسیقی بخش مهمی از افکار و شخصیت من و همسن و سال‌هایم را شکل دادند. مطمئنم خیلی‌ها مثل من منتظر چنین حرکت‌های دسته جمعی و خوبی هستند که فقط با نام‌ و پشتیبانی اهالی خوب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میسر می‌شود. مثل همین اتفاقی که امسال در جشنواره  قصه‌گویی به مدد همگانی شدن این قصه‌ها افتاد و این حرکت و همراهی مردمی‌، به نظرم یکی از بهترین کارهایی بود که فقط هم به همت گروهی که پرچم‌دار قصه‌گویی هستند، می‌شد که محقق شود و به نظرم باعث دوباره شکل گرفتن آن اتفاق قدیمی و قشنگ قصه گفتن و شنیدن در بین خانواده‌ها و مردم شد.»

این نویسنده پیشنهاد کرد: «ادامه‌ی این مشارکت مردمی و کمک گرفتن از آرای مردم و نظرسنجی و ایده گرفتن از همین مردم برای ادامه این همدلی مهم است. آدم‌هایی هستند که شاید هیچ‌وقت حتی خیال نمی‌کردند قصه‌هایشان در تمام ‌این سرزمین بزرگ دیده و شنیده شود و این قدیمی‌ترین هنر روایت قصه را دوباره زنده کند.»

گفتنی است که این کتاب در روزهای برگزاری بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون هم‌زمان با شب یلدا رونمایی خواهد شد.

قصه‌های ۹۰ ثانیه‌ای از سوی هیات داوران نیز داوری خواهد شد. ۳ اثر برتر از نگاه داوران و ۳ اثر برتر از نگاه مردم جایزه‌ی ویژه‌ای را دریافت خواهند کرد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 12 =