گفتوگو: فرناز میریگذر از تونل زمان و ورود به دنیای دیگر را در کتابها و فیلمها بارها خوانده و دیدهایم. اما اینبار با گذر از تونل زمان وارد موزهی تاریخ شدیم. موزهای که از همان بدو ورود گذشته و نشانههای تاریخی را با طراحی ویژهی ساختمان، درها و چراغهای طرح قدیم و استفاده از نقوش تاریخی برای تزیین دیوارها به چشم بازدیدکننده میآورد. در موزهی تاریخ علاوه بر بخشهای مختلف برای نمایش دورههای تاریخی و وجود ماکتهایی از آثار تاریخی یا تابلوهایی برای معرفی شخصیتها تاریخی، فضاهایی برای حضور فعال کودکان و نوجوانان بازدیدکننده در نظر گرفته شده و در هر بازدید موضوع منتخب سال برای آموزش تاریخ در قالب نمایشی تاریخی با مشارکت خود بچهها اجرا میشود. بخشی از حیاط موزه به کارگاه ساخت ماکت و دیگر تجهیزات مورد نیاز موزه اختصاص دارد و همچنین نمونه سفالهای رنگآمیزی شده و دیگر صنایع دستی در فروشگاه موزه به فروش میرسد. در بازدید از این موزه با ویدا ملکی، مدیر موزهی تاریخ کانون پرورش فکری گفتوگویی داشتیم و از او دربارهی ویژگیهای موزهداری برای کودک پرسیدیم.
در آغاز بفرمایید موزهی تاریخ از چه سالی فعالیتاش را در کانون آغاز کرد؟
محل کنونی موزهی تاریخ، تا سال ۶۵ مرکز شمارهی ۱۹ استان تهران محسوب میشده است. از آن سال با تغییراتی در ساختمان به شکل امروزیاش درآمده و به عنوان موزهی تاریخ به کارش ادامه داده است.
هدف اصلی فعالیت این موزه و اساس کار آن از گذشته تا امروز چه بوده است؟
موزهی تاریخ بخش لاینفک مرکز تجربیات هنری و ایدههای نو است و در شروع مکانی برای ارایه کارکردهای مرکز تجربیات هنری محسوب میشده، اما بعدا مکانی برای توسعه و ترویج تاریخ و به تبع آن اندیشهی اسلامی بهویژه تفکر شیعی شده است. البته از اهداف فرعی آن میتوان به مواردی چون گسترش دستاوردهای تاریخی، ترویج و مطالعهی هدفمند تاریخ، ایجاد توانایی تجزیه و تحلیل رویدادهای تاریخی، آشنایی با نقش اسلام در تحولات تاریخی و همچنین آشنایی ایرانیان در شکلگیری و شکوفایی تمدن اسلامی اشاره کرد.
همانطور که میدانید یکی از ابزارهای هویتساز آشنایی با تاریخ است. آشنایی کودکان و نوجوانان با تاریخ و پیشینهی کشورشان میتواند در ارتقاء اعتماد به نفس، عزت نفس و شکلگیری مثبت شخصیت موثر باشد.
شما چه مدت است مسوولیت موزه را برعهده دارید و پیش از این چگونه و در چه بخشهایی با کانون همکاری داشتهاید؟
از نیمهی شهریور ماه امسال در موزه مشغول به کار شدم. پیش از آن کارشناس مسوول فرهنگی ادارهی کل آفرینشهای فرهنگی کانون بودم.
موزهی تاریخ برای چه گروه سنی از کودکان مناسب است؟
موزهی تاریخ این پتانسیل را دارد که برای تمام گروههای سنی برنامهریزی داشته باشد و ما قطعا در برنامهریزی میان مدت و دراز مدت این مساله رو مد نظر قرار میدهیم. اما در حال حاضر جامعه مخاطب ما گروه سنی «ج» است یعنی دانشآموزان کلاس چهارم، پنجم و ششم ابتدایی.
بازدید از این موزه چگونه انجام میگیرد؟ معمولا چه تعداد بازدید در هفته یا ماه دارید؟
چون بازدید کنندگان ما دانشآموزان مدارس هستند و هر سانس بازدید حدود یک ساعت و نیم طول میکشد، بازدیدها با وقت قبلی انجام میشود. هر هفته حدود ۶ تا ۱۰ بازدید از موزه داریم. از وقتی مدارس فقط نوبت صبح شدهاند بازدیدهای ما در وعدهی ۸:۳۰ صبح تا ۱۲ و در دو سانس انجام میشود. در هر بازدید میانگین ۴۰ دانشآموز حضور دارند که در هفته برای حداقل ۲۰۰ و حداکثر ۴۰۰ دانشآموز برنامه اجرا میشود.
در حین بازدید از موزه چه برنامههایی را برای دانشآموزان بازدیدکننده در نظر میگیرید؟
محور اصلی کاری برنامهای که برای دانشآموزان تدارک دیدهایم اجرای نمایش است. این نمایش در بخشهایی با کمک دانشآموزان انجام میشود و به عبارتی یک نوع نمایش تعاملی را اجرا میکنیم. اما علاوه بر نمایش در بخشهای دیگر گفتوگوهای هدفمندی با دانشآموزان انجام میشود که حین این گفتوگوها اطلاعات مورد نظری را که برنامهریزی کردهایم به آنها ارایه میدهیم. بخش دیگری از اطلاعات تاریخی را بازدید کنندهها از فضا و دکور موزه دریافت و حین عبور از بخشهای مختلف مربیان تلاش میکنند توجه آنها را به فضاسازیها جلب کنند.
انتخاب موضوع یا دورهی تاریخی که برای هر سال در نظر گرفته میشود برچه اساسی است؟
در برخی موارد براساس شرایط جامعه موضوع انتخاب میشود؛ بهطور مثال در دو سال گذشته موضوع آب انتخاب شده بود و همکاران به پیشینهی تاریخی آب، ابداع قنات و... پرداخته بودند. اما در نهایت همکاران کارشناس با خرد جمعی از بین موضوعهای مختلف تاریخی یک موضوع را انتخاب میکنند.
موزهی تاریخ چه بخشهایی دارد و در هر بخش چه همکارانی به شما کمک میکنند تا ارایهای از تصاویر یا ماکتهای تاریخی داشته باشید؟
موزهی تاریخ از نظر فیزیکی به چند بخش تقسیم میشود که هر بخش الزامهای خودش را دارد و بخشی از موضوع انتخاب شده در آن اجرا میشود. این بخشها به ترتیب عبارتند از: تونل زمان، سرداب، رمپ، اتاق کره، راهرو، سالن نمایش، و زیرزمین به عنوان یک بخش تقریبا مجزا که کاربری آن کتابخانه است و دانشآموزان بازدیدی از آنجا ندارند.
جاهایی مثل تونل زمان، رمپ و راهرو فضاهای عمومی هستند که ارتباطی مستیقم با موضوع انتخابی ندارند. اما در سرداب، اتاق کره و سالن نمایش به ترتیب و آرام آرام موضوع در قالبهای مختلف بیان میشود.
اما دربارهی بخش دیگر این سوال باید بگویم موزهی تاریخ از نظر چیدمان نیروی انسانی یکی از منسجمترین جاهایی است که من تاکنون در کانون دیدهام. همکاران ما از جهت کارکرد به دو بخش تقسیم میشوند. من اسم این دو گروه را گروه محتوا و گروه اجرا گذاشتهام. در بخش محتوا همکاران پژوهشگر ما که اتفاقا کارشناسارشد رشتهی «تاریخ و باستانشناسی» هستند موضوعهای مختلفی را مطرح کرده و پس از انتخاب موضوع از سوی گروه همکاران به منبعشناسی و تحقیقات اولیه پرداخته و برشهای مهم و کلیدی تاریخی موضوع مورد نظر را در اختیار دوستان ادبی قرار میدهند. همکاران ادبی ما که خوشبختانه به شکل تخصصی در حوزهی ادبیات
کار میکنند، متنهای پژوهشی را بازنویسی کرده و تبدیل به متن نمایشی میکنند. در مرحلهی بعد با توجه به پیشینهی تحقیقی، برای دکور و فضاسازی اتودهای اولیه کشیده میشود و از سوی همکاران گروه اجرا یا همکاران بخش هنری دکورسازی و فضاسازی میشود. در نهایت نیز پس از تمرین و اصلاحات، متون نمایشی از سوی همکاران مربی، برای دانشآموزان اجرا میشود.
البته این فرآیند بخشی از کار موزه و مربوط به طرح درس است، یعنی همان موضوعی که سالانه انتخاب میشود. یکی از مهمترین کارهای بخش کارشناسی، انجام پژوهشهای بنیادی دربارهی مقاطع مختلف تاریخی و بازنویسی و تصویرگری آنها برای کودکان است.
رویکرد شما برای بازدید بیشتر از این موزه و برنامههایتان برای معرفی بیشتر آن به عموم مخاطبان چه خواهد بود؟
با توجه به این که رویکرد کانون رویکردی تربیتی است و تربیت ابتدا در خانواده و کنار خانواده شکل میگیرد نگاه من به «خانواده محور» بودن بازدیدها است. به عبارت سادهتر خیلی مایل هستم علاوه بر پذیرش دانشآموزان به گونهای برنامهریزی کنیم تا فرصت بازدید برای کودکان در کنار و همراه خانوادههایشان میسر شود. علاوه بر این فکر میکنم موزهی تاریخ قابلیت آن را دارد که پذیرای مخاطب عام باشد و علاوه بر دانشآموزان فرصت بازدید را برای گروههای دیگر فراهم کند. بهطور مثال فکر میکنم به دلیل معماری ویژهای که این موزه دارد یکی از بهترین مکانها برای بازدید دانشجویان معماری محسوب میشود. همچنین موزه میتواند مکان خیلی خوبی برای نشستها و دورهمیهای ادبی، تاریخی و فرهنگی باشد. جایی برای پاتوقهای عصرانهی خاص یا مثلا مکانی برای اجرای نمایشهای پرتالی که در گفتمان تاریخ و میراث معنوی هستند. اما قبل از هر اقدامی باید زیرساخت مناسب را برای آن آماده کنیم. از جمله مواردی که در حال حاضر روی آن متمرکز شدهایم همین مسالهی «بسترسازی برای بازدید عموم» است.
امروزه موزهداری برای کودکان بخش مهمی از فرهنگ موزهداری را در دنیا به خود اختصاص داده است. فکر میکنید کانون و موزهی تاریخ برای رشد این فرهنگ در میان کودکان و نوجوانان چه اقدامهایی میتواند انجام دهند؟
این که در دنیا چه اتفاقهایی در این حوزه افتاده یا در حال رخ دادن است حکایت خودش را دارد و در این مختصر نمیگنجد. اما به قطع و یقین میتوانم بگویم موزهی تاریخ با پیشینهی ۳۵ سال فعالیت نخستین و تنها موزهی تخصصی کودک در ایران است. به عبارتی موزهی تاریخ سالها به مقولهی موزهداری برای کودکان توجه کرده است و توجه به حضور کودکان در موزه حرف امروز و دیروز موزهی تاریخ نیست. اما اینکه در زمان حال ما چه برنامههایی در نظر گرفتهایم بخشی از آن برمیگردد به برنامهریزی هدفمند برای حضور فعالتر دانشآموزان در اجراهایی که برای آنها داریم و بخشی به حضور کودکان در زمانهای غیر از مدرسه و همراه با خانواده. در این مورد در حال گفتوگو با دوستان در این حوزه هستیم و از جمله برنامههای پیش رو برگزاری جلسههایی با استادان متخصص در حوزهی کودک و موزه است. البته گفتوگوهای اولیه نیز انجام شده است.
موزهداری برای کودکان چه ویژگیهایی دارد؟ بهویژه در ارتباط با موضوعی مانند تاریخ؟
یکی از مهمترین ویژگیها حضور فعال و نه منفعل کودکان است. به این معنی که خودشان به خلق اثر میپردازند. یکی دیگر از ویژگیها مشارکت کودکان در برنامههای موزه است. البته توجه به بعد آموزشی موزه برای کودکان نیز از جمله ویژگیهای موزهی کودک محسوب میشود. در کنار موارد بیان شده موزهی کودک علاوه بر داشتن فضایی مفرح فرصت کسب تجربهای متفاوت را برای کودکان ایجاد میکند.
سخن آخر؟
درحوزهی فرهنگ هر چه زمان از شروع یک فعالیت نو میگذرد، علت وجودی و ماهیت آن فعالیت، امر، کار یا هر نامی که شما برایش انتخاب میکنید، کم کم فراموش و با بیتوجهی، از مسیر حرکت اصلی خود منحرف میشود. این انحراف از مسیر تناقضی را در آن ایجاد میکند که چالش برانگیز است و قطعا چون از مسیرش منحرف شده دچار مشکلاتی میشود. متاسفانه مدیران به جای برگرداندن آن فعالیت در مسیر درست خودش گاهی تصمیم میگیرند کلا مساله را پاک کنند؛ اتفاقی که احساس میکنم برای موزهی تاریخ در حال رخ دادن است. موزهی تاریخ به مرور زمان و با بیمهری سازمان سالها به حال خود رها شده و از مسیر و ماهیت وجودی خود منحرف شده است. اگرچه طلیعههای روشنی در نگاه و توجه آقای ربانی، معاونت تولید و آقای حموله به موزهی تاریخ به خوبی مشهود است اما امیدوارم این طلیعهها به سپیدی صبح برسد و مجموعهی سازمان موزهی تاریخ را به عنوان مکانی مستقل و جریانساز به رسمیت بشناسند.
در پایان شاید بهتر بود کلام آخر را به رسم ادب اول میگفتم. فکر کنم بیش و پیش از هر چیز باید تبریک بگویم به هوشمندی عزیزانی که ایده و اجرای موزه تاریخ را بر عهده داشتند و تشکر کنم از کسانی که در حاشیهترین بخش کانون، سالها است بی سرو صدا تلاش کردهاند موزهی تاریخ را زنده نگه دارند.
علاقهمندان به آشنایی با فعالیتهای موزهی تاریخ میتوانند این مرکز را در اینستاگرام و به نشانی moozeh_tarikh دنبال کنند.