به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان یزد، یک عصر گرم بهاری از آن عصرهایی که بهار روزهای پایانیاش را به گرمی تابستان پیوند میدهد. یک جمع گرم و صمیمی متشکل از ۳۰ نفز از اعضای ادبی ارشد و نوجوانان کانون و مربیان ادبی در مرکز شماره سه یزد گردهم آمدند تا داستان بخوانند، نقد کنند و آن چه در پیش رو می خواندید مباحث اولین نشست انجمن داستان آفرینش یزد در سال ۹۸ از جمله سلسله نشستهای انجمن داستان آفرینش است.
جلسه زمانی رسمی میشود که اولین داستان خوانده میشود. داستان کفش زرشکی مبینا شیخعلیشاهی داستانی که با حال و هوای غیربومی با اسامی غیربومی خوانده میشود. اعضا هرکدام نظری میدهند. یکی از اعضا معتقد است که فضای داستان مبینا باید بومی شود اسمهای شخصیتها باید ایرانی باشد. دیگری اما میگوید که هرچند فضا غیربومی است و نام شخصیتهای داستان برای ما بیگانه است اما باید قبول کنیم که داستان صحنهها و تصاویر به جایی دارد و این باعث شده تا مبینا به شخصیتهایش خوب بپردازد.
داستان آی آدمها دومین داستانی است که در این نشست ادبی خوانده میشود. نرگس قائمیزاده، سوژهاش را از سیل نوروز امسال گرفته است. یکی از اعضا میگوید: به نظرم یک جاهایی از داستان شعاری است بهتر بود نرگس بعضی از حسهای شخصیت خود را نشان دهد به جای اینکه در موردش توضیح دهد.
داستان طلب را فاطمه ناظمیان نوشته بود تا به عنوان سومین نفر داستانش را بخواند. داستان دختری که به گلزار شهدای گمنام میرود و آن جا با یک جمله روی سنگ قبر حس زیارت امام رضا برایش زنده میشود. یکی از اعضا باتوجه به نثر شاعرانه حاکم بر کار فاطمه، می پرسد. چقدر یک داستاننویس میتواند داستانش را بال و هوای شاعرانه بنویسد. مدیر جلسه در پاسخ بیان میدارد: یک کار داستانی باید پیرنگ قوی داشته باشد و در ادامه نویسنده با یک تکنیک درست داستان خود را پیش ببرد.
فاطمه قانع مدیرجلهس و مسوول انجمن داستان آفرینش، ادامه میدهد: بنابراین هیچ اشکالی ندارد اگر یک کار با پیرنگ قوی با حس و حال شاعرانه نوشته بشود. در واقع باید فضای داستان ما این نکته را پذیرا باشد و قبل از هرچیز باید شخصیتهای داستان، ویژگیهایی را برای خود ترسیم کند.
فضانوردی با لباس چهلتیکه عنوان داستانی از زهرا حکیمیان بود. شخصیتپردازی قابل قبول با دیالوگهای در خور متن، همراه با پردازش صحنه و تصویرهای به جا در داستان از مواردی که اعضا در نقد داستان زهرا عنوان کردند.
شخصیت لیلا در داستان بستنی از فاطمه بابایی یک شخصیت جذاب و دوست داشتنی بود و به اعتقاد یکی از اعضا این که نویسنده دو شخصیت آرام و شر و شوردار را کنار هم میگذارد داستان شکل جذابی به خود می گیرد. مخصوصا که داستان جایی جالب میشود که نویسنده تاکیدش روی شخصیتهای پر و جنب و جوش یا حتی به اصطلاح شخصیت هایمنفی میباشد.
داستان آدمهای خاکی را سعیده کریمی از اعضای ارشد کانون میخواند. داستانی با موضوعی متفاوت از داستانهای دیگر در حوزه دفاع مقدس. یکی از اعضا به زیادهگویی در داستان دوستش اشاره میکند و میگوید بعضی از اتفاقهایی که در موردش نوشتی نیاز نیست، چون میشود آنها را حدس زد.
عالیه سلطانی کارشناس ادبی ضمن اشاره به پردازش خوب سعیده در خصوص شخصیت سهراب در این داستان مخصوصا نمود آن در دیالوگهای این شخصیت از سعیده میخواهد که داستانش را چند بار بخواند و به نظر خودش بخش هایی از نوشتهاش که به نظر خودش اگر نباشد آسیبی به متن داستانش نمیزند را نشانهدار کند.
داستان دیگری که خوانده میشود داستان درخواست عجیب نادیا است که سارا کارگران از اعضای ارشد کانون نوشته است یک داستان سورئال تقابل یک شخصیت رئال با مرگ که با هیات انسانی با او کل کل می کند.
علیرضا خورشیدنام از هنرمند ان عرصهی تئاتر که اواسط این نشست به جمع اعضا پیوسته است در مورد پایان داستان کارگران میگوید: من منتظر یک پایان سورئال برای شخصیتهای داستان تو بودم. خانم سرداری از داستاننویس یزدی نیز که میهمان این جمع ادبی هست میگوید: شخصیت مرگ در داستان سارا بیشتر از شخصیت اصلی یعنی نادیا پردازش شده است. نادیا به صرف این که از زندگی خسته شده است میخواهد تن به مرگ بدهد اما به نظر من باید دلیل بزرگ تری پشت این خواسته نادیا باشد. مثلا لااقل عنوان شود که از یک نواختی زندگی خسته شده است.
داستان خانه تسخیری من پایان داستانخوانی اعضا بود این اثر را زهرا امجد نوشته بود. زهرا که علاقهمند به نوشتن داستانهایی با ژانر وحشت است این بار نیز موقعیتهای داستانش را طوری طراحی کرده بود که به مخاطبانش در این نشست حس ترس را منتقل کند. یکی از اعضا از او میخواهد که به جای پایان رئال، آخر داستان را با پایان سورئال تمام کند مثلا یک سری بیگانه خانه شخصیت را تسخیرکرده باشند.
این جلسه در دو بخش یک ساعت و نیمه با زمان استراحت و پذیرایی، طراحی شده بود. اعضا در زمان استراحت هم دو به دو در مورد داستانهایشان و شخصیتهایی که در خوانش داستانها در این نشست شنیده بودند گفتوگو میکردند.
گفتنی است اولین نشست انجمن داستان آفرینش در سال ۹۸ ساعت ۱۶:۳۰ در یک نشست سه ساعته در عصر روز ۲۵ خرداد با داستانخوانی اعضا و نقد و بررسی اعضا و مربیان با محوریت موضوعی پیشینه هویتی شخصیت و نمود آن در داستان به کار خود پایان داد.
گزارشی از عالیه سلطانی کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان یزد