به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان محمدرضا یوسفی نویسنده خوب همدانی و صاحب تالیفاتی چون "قصه و قصهگویی" و داور دورههای مختلف جشنواره قصهگویی کانون، در حمایت از جشنواره چنین گفت:
سفرهایی که به هند، تاجیکستان و آلمان داشتهام همه با محور قصهگویی بوده است و این امر نه تنها در ایران که در جهان نیز در حال بازسازی است.
در ایران مقولهی قصهگویی در حال احیاست و چون این روزها سلطهی رسانههای مجازی و تصویری خلأیی در روابط انسانی پدید آورده، نیاز به قصه و قصهگویی به عنوان یک امر مهم و تاثیرگذار بیشتر به چشم میخورد.
نخستین هنری که در انسان شکل گرفت قصهگویی بوده که پیشینهای کهن دارد. قصهگویی به دو گونهی سنتی و نوین ارائه میگردد و همهی شیوهها در انواع مختلف در جهت احیاء فرهنگ قصهگویی موثر هستند اما آنچه در این شیوهها مهم است قصه و قصهگوست که باید اشراف کافی بر قصهاش داشته باشد و نباید تنها به صرف تکنیک وارد میدان رقابت با دیگر آثار شود.
مشکل اغلب قصهگوها این است که قصه را نمیشناسند! و این در حالی است که اغلب پیشینیان در جوامع اولیه مثل پدربزرگها و مادربزرگها به تجربه از کودکی قصه را میشناختند و اصولا قصه بخشی از زندگی آنها بوده است.
در جهان کهن، قصه فلسفه است، آموزش و پرورش است، زبانآموزی است اما در جهان مدرن که همهی علوم از هم مجزا شده و البته روند مثبتی هم هست و به بیانی این تخصصی شدن که رهآورد جهان مدرن است باعث شده که قصهگوها فقط به تکنیک برای قصهگویی مسلح شوند و تسلطی بر انواع قصهها نداشته باشند در حالی که در جهان کهن قصهگوها حافظهای پر از انواع قصهها داشتهاند و در شرایط گوناگون قصهی در خور موقعیت ارائه میکردند.
از آنجا که هر نوع قصه تکنیک خاص خود را برای روایت میطلبد، به تبع آن قصهگوها به انواع تکنیکها نیز آراسته بودهاند.
محمدرضا یوسفی در بخش قصهگویی 90 ثانیهای میگوید: اساسا این نوع قصهگویی به اندیشه مینیمالیسم برمیگردد که در ادبیات داستانی ایران به شکل داستانکنویسی رواج پیدا کرد و با الهام از این شیوه، این نوع قصهگویی نیز ابداع شده است.
در جهان کهن هم قصههای یک دقیقهای و 90 ثانیهای یا 120 ثانیهای رواج داشته است و نمونهی بارز آن حکایات هستند. مانند حکایتهای گلستان سعدی و ...
در این حوزه آنچه به نظر محمدرضا یوسفی قابل اهمیت است حفظ ساختار قصه و شأن قصهگوست. بنابراین زمان شرط اول نیست بلکه آنچه مهم است قصه است و هنر قصهگویی که میبایست با خلاقیت و شیوایی در بیان همراه باشد.
محمدرضا یوسفی تاکید دارد که در قصهگویی 90 ثانیهای مخاطب را دستکم نگیریم و قصه و هنرمند را تقلیل ندهیم زیرا که اینها همه رهآورد ژورنالیسم و سطحینویسی هستند. بنابراین هرکس نوعی از خلاقیت و تاثیرگذاری در گفتار و روایت و انتقال تجربه در خود سراغ دارد و به نوعی ارزش قصه و قصهگویی را حفظ میکند لذا شایسته است که در بخش 90 ثانیهای جشنواره حضور فعالی داشته باشد.
هم چنین یوسفی خود را مدیون قصههای مادرش میداند و بسیاری از دانستههای بزرگسالی خود را از دانستههای کودکی در مدرسهی مادر میداند.