کد خبر: 290662
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۰
بازدید 164
عصرانه‌ای با طعم داستان

گزارشی از مباحث مطرح شده در انجمن داستان آفرینش یزد در ششمین نشست داستان آفرینش رقم خورد

 به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان یزد، در اوج گرمای تابستانه‌ی یزد، بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۸ جمع گرم و صمیمی انجمن داستان، در مرکز فرهنگی هنری شماره‌ی سه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد دوباره گرد هم جمع شدند تا داستان بخوانند، داستان بشنوند و داستان نقد کنند. آن‌چه در پیش رو می‌خواندید مباحث ششمین نشست انجمن داستان آفرینش یزد است که با حضور اعضای ادبی ارشد و نوجوانان کانون و مربیان ادبی یزد برگزار شدجلسه زمانی رسمی می‌شود که آتنا السادات شبانی اولین داستان را می‌خواند. داستانی با بیان طنز و هیجان‌انگیز درباره‌ی خاطره‌ای از شهر بازی در چین. اعضا از توصیفات و تعبیرات طنزگونه و بیان جزئیات در داستان آتنا خوشان می‌آید اما همگی اتفاق نظر دارند که پایان‌بندی داستان نباید با خواب تمام شود. به آتنا و سایر اعضا توصیه می‌شود که دنیای تخیلی داستان‌هایشان را باور داشته باشند و با انتخاب پایان‌بندی خواب فضای تخیلی خوب داستان را از بین نبرند یا این‌که کلا در فضای رئال بنویسند.

 داستان پیرمرد تنها دومین داستانی است که در این نشست ادبی خوانده می‌شود. فاطمه بابائی ماجرای پیرمردی را نوشته است که تنها است و در آپارتمانی زندگی می‌کند و نمی‌خواهد پول شارژش را بدهد و از خرابی کولر هم گلایه دارد. پایان‌بندی غیر منتظره این داستان باعث می‌شود که همه به نحوی تحت تاثیر کاراکتر خاص پیرمرد قرار بگیرند.

 قطار ۵:۳۰ را سارا کارگران نوشته بود تا به عنوان سومین نفر داستانش را بخواند. این داستان جزئیات حال و هوای دختری را توصیف می‌کرد که شب قبل از مسافرتش بود. اعضای جلسه از نثر داستانی کارگران خوششان آمده بود و نقدی که بر داستانش وارد بود، این‌که، نویسنده باید پیرنگ داستانی قوی‌تری برای داستان در نظر بگیرد.

 در ادامه فاطمه قانع، مسوول انجمن داستان، تفاوت‌های داستان مدرن و کلاسیک را توضیح می‌دهد. داستان کلاسیک داستانی حادثه‌ محور است و داستان مدرن داستانی کاراکتر محوراست که ممکن است حتی اتفاق مهمی هم در آن نیفتد و در واقع اتفاق اصلی در ذهن خواننده اتفاق می‌افتد.

  «ماهی‌ها همیشه اسباب‌بازی هستند» عنوان داستانی از امیر رضا انتظاری بود؛ داستانی مدرن که زاویه دید و حس‌های یک مرد نابینا در شب عید نوروز را توصیف می‌کرد. توصیف‌های دقیق و هنرمندانه امیررضا در جریان نقد اعضا مورد توجه قرار گرفت.

 آخرین داستان این جلسه داستانی از فاطمه میردهقان بود. این عضو ارشد کانون درباره‌ی کودکی نوشته بود که در صف نماز جماعت می‌ایستد و مورد شماتت سایر نمازگزاران قرار می‌گیرد. آن‌ه در این داستان مورد نقد قرار گرفت این است که باید رفتارهای شخصیت داستان را مناسب با سن او در نظر بگیریم.

 این جلسه در دو بخش با زمان استراحت و پذیرایی طراحی شده بود اعضا در زمان استراحت هم دو به دو در مورد داستان‌هایشان و شخصیت‌هایی که در خوانش داستان‌ها در این نشست شنیده بودند گفت و گو می کردند.

در بخش دوم راضیه ساقی، مربی ادبی مرکز  فرهنگی هنری شماره‌ی دو کانون یزد، به معرفی شخصیت «آ. هنری» داستان‌نویس آمریکایی می‌پردازد و داستان «آخرین برگ» از این نویسنده توسط وی و اعضای انجمن نقد می‌شود.

گفتنی است ششمین نشست انجمن داستان آفرینش در یک نشست سه ساعته عصرانه‌ای با طعم داستان با نقد وبررسی اعضا و مربیان به کار خود پایان داد.  

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =