کد خبر: 291145
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۲
بررسی نظریه‌های نقد در انجمن آفتاب

اعضای نوجوان انجمن ادبی‌آفتاب، در هشتاد و هفتمین جلسه با محوریت نقد ادبی شرکت کردند.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی، هشتاد و هفتمین انجمن ادبی آفتاب با محوریت نقد ادبی و با حضور رویا یداللهی به عنوان کارشناس میهمان جلسه برگزار شد.

رویا یداللهی استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی در سومین جلسه نقد ادبی ابتدا از موضوعی با عنوان «منطقه مجاور رشد» صحبت کرد و ادامه داد این نظریه برای نخستین بارتوسط «ویگوتسگی» مطرح شد.

 وی ادامه داد: این نظریه یادآور این نکته است که می‌بایست سطح مطالب مورد آموزش بالاتر از سطح یادگیری آسان باشد، بگونه‌ای که ذهن دانش‌پژوه را به سطح بالاتری از دریافت برساند.   

یداللهی افزود: منطقه مجاور رشد، سطح متعادلی از آموزش است و موجبات رشد دانش‌پژوه را فراهم می‌کند.

وی درهمین راستا خطاب به اعضا انجمن گفت: در مسیر آموزش و مطالعه حتی اگر با پیچیدگی مفهوم مواجه شدید، باز هم به مطالعه‌تان ادامه دهید و درباره‌ی مفاهیم جدید تحقیق و پژوهش کنید تا به درک جدیدی از معنا برسید.  

یداللهی ضمن معرفی لیستی از کتاب‌های مطرح در حوزه‌ی نقد ادبی و شیوه‌های آن ادامه داد: ارسطو اولین کسی بود که طبقه بندی دقیقی از علم را ارائه داد و به ما آموخت، از زاویه علم هم می‌توان به ادبیات نگاه کرد.

یدالهی افزود: نظریه‌های ادبی حول محور چند کانون شکل می‌گیرند. بعضی از نظریه‌ها از کانون نویسنده، نظریه‌پردازی کرده و حرف می‌زنند. بعضی به خوانندۀ اثر توجه دارند و برخی ازکانون زبان و جهان اثر صحبت می‌کنند. کارشناس مهمان انجمن نقد ادبی آفتاب افزود: قدیمی‌ترین نظریه‌های ادبی، به کانون جهان توجه داشته و معتقدند ادبیات پیوسته به جهان اطرافش مرتبط است.

 یداللهی در همین راستا ادامه داد: اگر بخواهیم درباره کارکرد و ماهیت ادبیات صحبت کنیم می‌بایست آنرا در نسبتش با جهان تعریف کنیم؛ در واقع این تعریفی است که اولین بار توسط افلاطون مطرح شد.

وی ادامه داد: طبق نظریه افلاطون آنچه ما در واقعیت می‌بینیم واقعیت نیست بلکه سایه‌ای از آن است و واقعیت اصلی در جهان مُثُل است. افلاطون معتقد بود در این جهان نمونه کامل همه چیز وجود دارد و آن‌چنان که من با سایه‌ام تفاوت دارم، هر چیز دیگری هم با واقعیت خودش، همین تفاوت را دارد. ریشه این مدل بحث کردن را پدر علم منطق، «پارمنیدس» با شاگردش «زنون» نیز دارد. وی معتقد است درباره‌ی آنچه می‌بینید، همواره باید شک کنید.

یدالهی با ذکر این نکته که سقراط هم پارمنیدس را دیده و با او مباحثه داشته است افزود:

سقراط معتقد بود شاعر و نویسنده همین واقعیت دست دوم را تقلید می‌کند که به آن محاکات یا Mimesis   می‌گوید. بدان معنا که یک چیزی شما را یاد چیز دیگری بیاندازد؛ وی معتقد است کار ادبیات این است که با دیدنش، یاد واقعیت بیافتیم.

 بنابراین نظریه، شاعر یا نویسنده عامل دست دومی است که دارد تقلید می‌کند، آن هم از چیزی که خودش تقلید است و اصل نیست.  

رویا یدالهی در ارتباط با ارزش ادبی شعر، از نگاه سقراط چنین گفت: سقراط معتقد بود چون شعرها، مسئول بیدار کردن هیجانات هستند امر عاقلانه‌ای محسوب نمی‌شوند و تنها در یک صورت شاعر کار ارزشمندی انجام می‌دهد و آن زمانی است که اخلاقیات و خردمندی را ترویج نماید.  

در همین رابطه ارسطو، نگاه سقراط را تلطیف کرده و می‌گوید از آنجا که شاعر از نظر شناختی به ما کمک می‌کند، بنابراین کارش ارزشمند است.

 کارشناس میهمان انجمن نقد ادبی آفتاب خاطر نشان کرد: ارسطو از لحاظ شناختی هنرمند و شاعر را تبرئه کرده و او را برای جامعه مفید و با ارزش می‌داند.  

در ادامه اعضای انجمن ادبی، بخشی از شعر فروغ فرخزاد را نقد و بررسی کردند.

این نشست در ۷ شهریور ۱۳۹۸ برگزار شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =