به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، داور جشنواره قصهگویی درباره کیفیت آثار ارائه شده به بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی گفت: در بررسی و داوری آثار این دوره چند اتفاق خوب و امیدوارکننده رخ داد. ما در هیأت داوران شاهد قصهگویانی از استانهای مختلف کشور بودیم که گاه با زبان و فرهنگ بومی خود به قصهگویی میپرداختند و چنان با تسلط این داستانها را تعریف میکردند که در مواردی با وجود عدم احاطه و آشنایی ما با زبان قصه گو، به نوعی تحت تأثیر لحن، میمیک صورت، زبان بدن و رفتارهای آنان قرار میگرفتیم و ارتباط عمیقی بین ما و قصه گو شکل می گرفت. البته پیش از اجرا، این قصهگویان خلاصهای از قصه خود را به داوران ارائه میکردند. اما آن چیزی که در نهایت تاثیرگذار بود، نوع اجرای این قصهها بود.
وی ادامه داد: این مسئله برای خود من هم به عنوان نویسنده جالب بود که تا پیش از این ارتباط با یک قصهگو را بیشتر متاثر از مضمون قصه میدیدم. البته این بدان معنا نیست که حرکتهای نمایشی قصهگو، معیار ارزیابی باشد. بلکه قصهگو باید با محور قرار دادن روایتگری، هر آن چیزی که به بیان بهتر این روایت کمک میکند، به کار بگیرد. بنابراین در روند داوریها تلاش میکردیم که از ساختار اجرای قصهگویی رمزگشایی کنیم تا در مورد قصههای بومی، تفاوتهای زبانی، مانعی در مسیر قضاوت ایجاد نکند.
هجری درباره اینکه این جشنواره چه تأثیری در ایجاد علاقهمندی برای قصهگویی در مخاطبان دارد، توضیح داد: جشنواره قصهگویی میتواند برای افراد انگیزه بالایی ایجاد کند تا به سمت قصهگویی بروند و استعداد خود را در این حوزه محک بزنند. به هر حال قصهگویی یکی از قدیمیترین گونههای ادبی در ایران است. ما از دوران اشکانیان که گوسانها به عنوان راویانی از دل توده مردم، قصهگویی میکردند تا دورهای که نقالی باب شده و بعد هم پایش به رسانههای مدرن کشیده شده، همواره قصهگویی به عنوان یک نهاد ادبی و اجتماعی مطرح بوده است. برای تداوم حیات این نهاد، کافی است زمینههایی را برای پرورش و بالندگی هرچه بیشتر آن فراهم کنیم که این جشنواره قصهگویی قطعاً یکی از مصادیق آن است. بویژه آن که شرکتکنندگان در جشنواره لزوماً از اعضای کانون نیستند و این مسئله نشان از فراگیری آن دارد.
نویسنده رمانهای «اقلیم هشتم» و «چشم عقاب» افزود: این جشنواره کار انگیزشی انجام میدهد و افراد را برای قصهگویی و قصه شنیدن تشویق میکند. ضمن اینکه نباید فراموش کرد ویژگی روایتگری، مخاطب را با محتوای قصه درگیر میکند. نهاد قصهگویی توان بالایی در انتقال معنا و احساس به مخاطب دارد و برای او جهانی متفاوت خلق میکند. به نظر من، قصهگویی را نباید فقط به صورت یک فن یا مهارت دید، بلکه باید آن را به صورت یک نهاد اجتماعی هم در نظر گرفت؛ چراکه در آن مولف (قصهگو) ارتباط تنگاتنگی با مخاطبان دارد.
وی ادامه داد: حال آنکه در ادبیات مکتوب، مولف بعد از خلق اثر از آن جدا میشود و شاید در مواردی هرگز نتواند ارتباط نزدیک با مخاطب داشته باشد. در حالی که در ادبیات شفاهی بدون حضور مولف، با متن نمیتوان ارتباط برقرار کرد و تاثیرش بر مخاطب لحظهای و به صورت همزمان اتفاق میافتد. به همین خاطر مولف یا قصهگو میتواند همان لحظه بازخورد اثرش را در برخورد با مخاطب دریافت کند.
نویسنده کتابهای «آتشی به لطافت بنفشهها»، «آخرین موج» و «ایستاده برخاک» در پایان درباره دلایل اهمیتی که بشر در تمام اعصار به قصهگویی و قصه شنیدن داده، گفت: اصولاً روایت ما را وارد فضایی میکند که خودمان را درگیر با شرایط قصه و کاراکترها میبینیم و مخاطب در مقام ضلع سوم (مثلث متن) علاوه بر متن در کنار مولف قرار میگیرد و به کمک هم یک جهان را خلق میکنند. به عبارت دیگر در فرآیند قصهگویی، مخاطب فقط از طریق مفاهیم ذهنی با قصه ارتباط برقرار نمیکند، بلکه خود را درگیر با جهان قصهگو میبیند و با همذات پنداری در آن سهیم میشود. مخاطب در مواجهه با قصهگویی خود را در معرض انواع احساسات و حالات قرار میدهد و از آن متأثر میشود. در همین جشنواره خود من بارها این حس را تجربه کردم. حس مشارکت در جهانی که قصه گو آن را میسازد. پیش از این بارها در لحظات نگارش داستانهایم با شخصیتها همذاتپنداری کرده، با درد آنان زجر کشیده و با شادی شان حالم خوب شده بود. اما در تجربه قصهگویی، این قصه گوست که به عنوان واسطه میان اثر و مخاطب این حس وحال را خلق میکند تا ترکیبی از غمها و شادیها را در همان لحظه تجربه کنیم. قصهگویی ما را به جهانی متفاوت از جهان پیرامونی مان میبرد و به ما این امکان را میدهد که با کمک عنصر خیال، زندگیهای دیگری را هم تجربه کنیم. تجربهای که به بازگشودگی ذهنی و روحی ما منجر میشود.
بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی از 26 تا 30 آذر 1398 در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران برگزار میشود.