به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسانرضوی، صد و هشتمین انجمن ادبی آفتاب، ظهر روز پنجشنبه 16 مرداد ماه 99 با حضور «حسین عباسزاده» به عنوان کارشناس میهمان و 11 نفر از اعضای نوجوان در فضای مجازی و برخط برگزار شد.
عزت صدیقی لویه کارشناس ادبی مکاتبهای استان، در توضیح این خبر گفت: صد و هشتمین انجمن ادبی آفتاب با محوریت خوانش و نقد داستانهای اعضا، با حضور کارشناس میهمان انجمن «حسین عباس زاده» نویسنده و صاحب کتابهای «خوش به حال هیچ کس»، «پشت آن تپه»، «لبخند پشت پنجره» برگزار شد.
داستان محمد جواد مهماندوست، "خداوند" اثر شهرزاد لعل بذری، "عبِد" اثر زهرا بیژن یار، "توپ طوفانی" اثر هاله فیض اله از جمله آثاری بود که نقد و بررسی شد.
حسین عباسزاده در این جلسه که دو ساعت به طول انجامید از پشتکار مهماندوست تشکر کرد و یادآور شد: «بهترین استاد شما تجربه نوشتن و مشق داستان کردن است. این اصطلاح اشتباهی است که کم بنویسیم اما خوب بنویسیم. در رمانهای نویسندگان تازه کار هم دیدید که نویسنده هر چه پیش میرود اثرش بهتر و محکمتر میشود. از این نگاه کارنامه آقای مهماندوست نشان داده که هر چه پیش رفتهاند داستانهای بهتری نوشتهاند. در بحث باورپذیری ذکر این نکته ضروری است که همچنان که گفتیم هیچ ژانری بر دیگری برتری ندارد اما نوشتن داستانهای رئالیستی سختتر از دیگر ژانرهاست. چرا که مخاطب زندگی رئالی دارد و مدام ما را قضاوت میکند و اگر منطق داستان را باور نکند با ما همراه نخواهد شد. یکی از مواردی که به داستانهای رئال ضربه میزند منطق و باوری پذیری آن را دچار ایراد میکند، بحث شخصیت در داستان است. شخصیت مطلق سفید و مطلق سیاه باور پذیر نیست و این شخصیتها در قصه میآید نه در داستان.
نویسنده داستان «پشت آن تپه» در پایان نقد داستان مهماندوست یادآور شد که نویسنده میتوانست کارکرد مجازی از جزئیات در داستانش داشته باشد مثل باریدن باران و گل شدن، یا جفت شدن دمپاییها. این موقعیتهای زمانی و مکانی و یا جزئیات میتواند برای داستان، کارکردهای مجازی داشته باشد و داستان را عمق ببخشد.
عباسزاده در نقد داستان «خداوند» گفت: با یک داستان مدرن روبه رو هستیم چون شخصیت دچار مشکل است و با شاپرکی در حال صحبت کردن است و راوی غیر قابل اعتماد است. در توهم است و واگویههای خودش را روایت میکند. اما بنظر میرسید داستان کم بود و میتوانست بیشتر مخاطب را با شخصیت داستان آشنا کند.
داستان عبِد اثر زهرا بیژن یار نیز با نقد و بررسی اعضا و کارشناس میهمان همراه شد. خالق اثر «لبخند پشت پنجره» در نقد خود گفت: انتخاب زاویه دید دوم شخص در داستان عبد انتخاب خوبی بود. آنچه جای بحث دارد بحث کلمات جنوبی است که در متن آمده و در پرانتزی معنی آن. شما در نوشتن داستانهای محلی میتوانید از ترفند "احمد محمود" استفاده کنید به این شکل که اگر کلمه نا آشنای جنوبی میآورد آن را همراه با یک کنش همراه میکرد تا از قبل آن کنش، مخاطب معنی کلمه را درک کند. این نویسنده از پانویس هم برای معنی کلمه استفاده نمیکرد؛ چرا که ذهن مخاطب را دچار دست انداز میکند و او را از فضای بومی اثر بیرون میاندازد. ذکر این نکته هم ضروری است که اشتباه است اگر فکر کنیم با آوردن کلمات و لهجه محلی، فضای داستان را بومی کردیم.
نویسنده «خوش به حال هیچ کس» در نقد آخرین اثر گفت: خانم فیض اله از توصیفات خوبی استفاده کردند اما درونمایهای در داستان نمیبینیم. به این معنا که بعد از خواندن داستان، مخاطب از خود سوال میکند که داستان چه میخواست منتقل کند. بهتر بود که نویسنده کدهای بیشتری را در داستان وارد میکرد.
صد و هشتمین انجمن ادبی آفتاب که در فضای مجازی و اولین تجربه برخط استانی بود ظهر پنجشنبه 16 مرداد ماه پایان یافت.