به گزارش روابطعمومی ادارهکل کانون استان سمنان، ششمینجلسهی انجمن نویسندگان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سمنان با موضوع «نقد و بررسی آثار داستانی اعضا»، پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹ با دعوت از حسین عباسزاده نویسنده، مدرس داستان، منتقد ادبی و کارشناس روابطعمومی کانون خراسان رضوی در بستر فضای مجازی برگزار شد.
عباسزاده ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع اعضا و مربیان کانون استان سمنان به بررسی آثار اعضا پرداخت و این استان را بهواسطهی شاعران و نویسندگان برجسته، مهد فرهنگ و ادب و مردمانی اهل قلم برشمرد.
وی در ادامه با تأکید بر توجه به جزئیات زمانی و مکانی در داستان افزود: داستان وقتی به دل مینشیند که عناصر موجود در آن همپوشانی لازم را داشته باشند و نویسنده بهعنوان کسیکه قرار است داستان خود را مهندسی کند اگر انتخابهای درستی از این عناصر نداشته باشد نمیتواند اثر خوبی، خلق و ارائه کند.
مهمان انجمن نویسندگان نوجوان کانون استان سمنان در بخش دیگری از سخنانش گفت: نویسنده، انتخابگر است و اینکه چه زاویه دیدی را برگزیند، جنس روایتش چگونه باشد و در کدام مکتب ادبی رئال، مدرن یا پستمدرن به نگارش اثر بپردازد و.. به او کمک میکند تا داستان خوب و جذابی خلق کند؛ اما اگر این انتخابها درست نباشد؛ یعنی بهعنوان مثال اگر نویسنده برای یک ماجرای بیرونی از عناصر داستانهای مدرنیستی استفاده کند و داستانش را از این طریق به مخاطب ارائه دهد نمیتواند داستان خوبی خلق کند و با شکست روبهرو میشود و برعکس اگر برای یک داستان مدرنیستی هم از ابزارهای داستانهای رئالیستی استفاده کند باز مؤفق نخواهد شد.
داستان، منِ واحد است
عباسزاده اظهار داشت: نویسنده بایست انتخابهایی داشته باشد که بهوسیلهی آنها به یک منِ واحد برسد و چون داستان، منِ واحد است؛ یعنی وقتی عناصر داستان در کنار هم قرار میگیرند، یک همپارچگی، همپوشانی و وحدتی ایجاد میکنند که یک منِ واحد بهعنوان داستان به وجود میآید که باعث میشود آن داستان یک داستان تأثیرگذار باشد.
وی یادآور شد: فلسفهی وجودی هر داستانی چیزی جز تأثیرگذاری نیست و داستان نوشته میشود تا با موضوعی که ارائه شده روی مخاطب اثر گذارد و این تأثیر میتواند حسی، اندیشهای یا جهانبینی باشد که اگر درست اتفاق نیفتد داستان خوبی نخواهد بود.
مهمان انجمن نویسندگان نوجوان کانون استان سمنان با اشاره به سخن ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی مبنی بر اینکه «نوشتن به مستی و بازنویسی به هوشیاری» است، اظهار داشت: این نکته نشاندهندهی اهمیت بازنویسی داستان است و بایست به آن توجه بیشتری داشت.
جایگاه مخاطب در داستان
عباسزاده با طرح این سؤال که «جایگاه مخاطب در داستان کجاست؟» گفت: نویسنده بایست برای مخاطب خود در داستان جایگاهی مشخص کند و یکی از جایگاهها این است که او را با حوادث داستان همراه سازد و اگر مخاطب با داستان همراه نشود نشان میدهد که نویسنده در مسیر حرکت مخاطب در داستان، دانسته یا ندانسته، موانعی ایجاد کرده که میتواند از جنس زبان یا توضیحات و توصیفات باشد و این موضوع بیشک باعث کندی حرکت مخاطب شده و اگر داستان بلندتر باشد باعث خستگی و رهاشدن داستان از سوی مخاطب میشود.
وی همچنین درونمایه داستان را اندیشهی پنهان در داستان، عنوان و خاطرنشان کرد: همانطور که قصه، درون خود پیامی نهفته دارد داستان هم پیامی دارد که بهصورت درونمایه بروز میکند و مستقیم بیان نشده و مخاطب بایست آن را کشف کند.
عباسزاده با بیان اینکه درونمایه در بازنویسیها کامل میشود، تصریح کرد: پرداختن به جزئیات در داستان، بسیار مهم است و عنوان داستان هم جزیی از آن است و ممکن است شعر بدونِ عنوان سرود؛ اما برای هر اثر داستانی حتماً بایست یک عنوان انتخاب کرد.
وی در پایان سخنانش گفت: یکی از شگردهای ایجاد همذاتپنداری در داستان، ایجاد حس ترس در مخاطب است و حسهای انسانی مانند غم، هیجان، شادی و... که مخاطب آن را درک کند.
گفتنی است؛ واکاوی جهان درونی شخصیت، زاویه دید، آثار منفی شتابزدگی در نوشتن داستان، استفاده از کارکردهای مجازی در داستان، توجه به موقعیتهای زمانی و مکانی و حس همذاتپنداری در داستان، معرفی و خوانش بخشی از کتاب «درخت آرزوها» و... از دیگر مباحثی بود که در این جلسه بیان شد.