به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، سیدعلی صدرایی مروج کتابخوانی و فعال حوزه آموزش و مدارس گفت: بزرگترین مسالهای که در تقابل مدارس دولتی و غیرانتفاعی شکل گرفته این است که تمرکزی غیرمنطقی از منابع انسانی در مدرسه غیرانتفاعی رخ داده است. این تمرکز غیرمنطقی به فضای کلی آموزش کشور لطمه میزند. به این معنی که هر چه پیش میرویم معلم خوب، مدیر خوب و دانشآموزان خوب جذب مدارس غیرانتفاعی میشوند. اینها همان افراد ارزشمندی هستند که میتوانستند ساختار آموزشی را در فضای دولتی بهبود و این فضا را تغییر دهند. اما این افراد در مدارس غیر انتفاعی حضور مییابند و کم کم مدرسههای دولتی را شبیه به زمین بایر میکنند.
وی ضمن قدردانی از کادر مدارس دولتی، چالش مطرح شده را امری مدیریتی خواند و ادامه داد: در حال حاضر کسی که ایدهای آموزشی داشته باشد و بخواهد کار فرهنگی انجام دهد جذب مدرسه غیرانتفاعی میشود. بنابراین محیط واقعیای که در مدرسه دولتی باقی میماند دچار خلاهایی میشود. در نتیجه برنامههای کوتاه مدت برای بازگرداندن کیفیت آموزشی به مدارس دولتی با شکست روبرو میشود. چه بسا این گروههای بیرونی به دلیل تجربه و آگاهی کم و عدم شناخت درست گروههای سنی، حتی گاه منجر به آسیب به مخاطبان خود شوند.
صدرایی با اشاره به ظرفیتهای مغفول مانده در بعضی مدارس دولتی توضیح داد: «اگر همان معلم پرورشی مدرسه دولتی که در مدرسهای غیرانتفاعی معلم قرآن موفقی است، در مدرسه دولتی بماند و خودش را ثابت کند من به عنوان پدر دانشآموز ترغیب میشوم فرزندم را به آن مدرسه دولتی بفرستم. اما مدرسه دولتی باید بستر این موفقیت را برای او فراهم کند. شاید در یک مدرسه غیرانتفاعی به یک مربی پرورشی توجه کمی شود چرا که رویکرد اصلی بیشتر مبتنی بر موفقیت در کنکور است. اما همین مربی اگر موانع اقتصادی نداشت و میتوانست در ساختار مدرسه دولتی کار کند توانایی دگرگون کردن فضای آموزشی را در مقیاس خود پیدا میکرد.
این کارشناس ارشد روانشناسی راه حل این بحران را اینگونه بیان کرد: «اگر در آموزش و پرورش، اساس و منطق سیاستگذاری را تغییر دهند و حداقل از لحاظ اقتصادی مدارس دولتی را چابکسازی کنند، با بخش خصوصی وارد همکاری بیشتری شوند و نظارتها را افزایش دهند کمی اوضاع رو به بهبود میرود. با تمام این راه حلها ادراک من از وضعیت فعلی این است که با وجود گرداب کنکور در نهایت راهی برای خارج شدن از این چرخه معیوب نداریم. مگر اینکه فهم خانوادهها از آموزش به مرور زمان در یک افق بلندمدت کمی تغییر کند و خود را در اختیار این چرخه قرار ندهند.
او در خصوص شکل صحیح استفاده از فناوریهای تازه در فضای آموزشی گفت: «آنچه در یک سال و نیم گذشته ما دیدیم این بود که چه آموزش و پرورش، چه مدارس غیردولتی و چه مجموعههای استارتاپی و چه دیگرانی که فعالیت آموزشی داشتند به تولید محتوای مجازی برای ادامه فعالیت پرداختند. در حالی که مزیت و نکته قابل توجه فضای مجازی در ساماندهی نوع دیگری از ارتباط آموزشی است و این شکل تازه و ویژه ارتباط مورد توجه است. به این ترتیب در این فضای تازه مرزها برداشته میشود. فاصله فیزیکی و زمان دیگر به شکل سابق معنادار نیست. فضا تعاملی میشود و محتوا در اختیار دانشآموز قرار میگیرد. شخصیتها با ارتباط موفقیتآمیز کسب اعتبار میکنند و ناگهان میبینیم یک فعال شبکههای اجتماعی دوره آموزشی برگزار کرده و عدهای را آموزش میدهد. پس اگر کسی بتواند در این فضا، فکری به حال شیوه ارتباط در محیط آموزشی کند شاید بتواند در بهبود اوضاع موثر باشد.
صدرایی در نهایت اهمیت نیروی انسانی خوب و دغدغهمند را یادآوری کرد و گفت: «مجموعههایی که از بیرون برای هدفهای گوناگون به کمک مدارس میآیند نشان از بیماریها و ضعفهای موجود در مدارس دارند. برای نمونه ما در جریان یک پژوهش در سال ۹۷ و ۹۸ به مدت یک سال و نیم بر روی گروهی از معلمان و دانشآموزان و والدین، به آمار قابل توجهی رسیدیم. در تقسیمات کوچکتر ۱۳ گروه تعریف کردیم که در خلال آن وضعیت مطالعاتی افراد را هم بررسی میکردیم. طبق نتایج، شاخص رفتار مطالعاتی کادر مدرسه در رتبه نهم قرار گرفت! این یعنی هشت گروه از والدین بیشتر از کادر مدرسه کتاب میخواندند. چطور معلم و مدیری که خودش مطالعه نمیکند میخواهد از ارزش کتاب صحبت کند و به والدین اعتراض کند که چرا فرزندان خود را با کتاب آشنا نمیکنید؟ چطور میخواهد نسل کتابخوان پرورش دهد؟ بنابراین بعد از تامین منابع مالی، نیروی انسانی خوب مهمترین عامل رشد هر نهادی است.»
گفتنی است ویژهبرنامههای هفته ملی کودک سال ۱۴۰۰ یادواره شهید علی لندی نوجوان فداکار ایذهای از ۱۶ تا ۲۲ مهر در سراسر ایران برگزار شد. یکی از روزهای این هفته با عنوان «کودک، خانواده و آموزش» نامگذاری شده بود.