ادبیات کودک راهی برای نظام‌یافتگی معصومیت کودکان است

حمیدرضا شاه‌آبادی در نشست «کتاب‌های داستان با تاکید بر مخاطب‌شناسی» ضمن اشاره به تفاوت ماهیت ادبیات کودک با ادبیات بزرگسال، چرایی ادبیات کودک را نظام‌مند کردن معصومیت کودکان عنوان کرد.

به گزارش اداره کل روابط‌ عمومی و امور بین‌الملل کانون، نشست «کتاب‌های داستان با تاکید بر مخاطب‌شناسی» با سخنرانی حمیدرضا شاه‌آبادی در حالی برگزار شد که این نویسنده و پژوهشگر، ادبیات کودک را یک اصلاح یک‌پارچه خواند.

شاه‌آبادی گفت: کودک و ادبیات کودک در نگاه نخست یک مفهوم به ظاهر ساده است. اما آرام آرام ما را وارد بحث مفصلی در مورد ماهیت و مفهوم کودکی و پس از آن ادبیات می‌کند. در نهایت خواهیم دانست که ادبیات کودک قابلیت جدا شدن ادبیات و کودک را به عنوان مفاهیم جداگانه ندارد و در خط مستقیم با ادبیات بزرگسال قرار نمی‌گیرد.

این کارشناس صحبت‌های خود را این‌طور ادامه داد: ادبیات کودک مفهومی درون‌زاست و ماهیتی کاملا متفاوت با ادبیات بزرگسال دارد. چرایی ادبیات کودک بحثی در زیرمجموعه فلسفه ادبیات کودک است. این بحث نمی‌تواند به شاخه‌های متعددی تبدیل شود و سرمنشا بحثی مفصل باشد. اما آنچه در این بحث مهم است ماهیت کودکی و تفاوت آن با بزرگسالی است.

شاه‌آبادی از کودکی به عنوان مقطعی از زندگی یاد کرد که تفاوت ماهیتی و ماهوی با بزرگسالی دارد. او با پرداختن به معرفی کتاب «قرون کودکی» اثر فیلیپ موریه عنوان کرد که کودکی از یک منظر، مفهوم و ابداعی اجتماعی است. وی اما سمت و سوی سخنان خود را به سمت نگاه دیگری به کودکی برد. وی گفت: نوعی از نگاه به کودکی وجود دارد که برخاسته از ذهنی شاعرانه است. ذهنیتی که در ادامه شکل واقع‌گرایانه به خود می‌گیرد. در بسیاری از مواقع شاهد هستیم که همگان از سیاستمدار تا اقشار مختلف از کودکی به عنوان دورانی بسیار زیبا، لطیف و عمیق یاد می‌کنند و افسوس پایان آن دوران را دارند. پس ما آن دوران را مطلوب می‌دانیم و وقتی از آن فاصله می‌گیریم حس می‌کنیم موهبت بزرگی را از دست داده‌ایم. اما در نقطه مقابل نگرشی در تحقیر کودکی وجود دارد. ما در مذمت اشتباه‌های دیگران آنها را بچه خطاب می‌کنیم. در تقابل این دو نگاه است که یک گم‌گشته داریم. چه چیزی در این دو نگاه متفاوت است؟ باید پاسخ داد که وقتی کودکی می‌خواهد وارد جامعه شود و در قوانین بزرگسالانه جا بیفتد قاعدتا باید از کودکی خود فاصله بگیرد و وارد مناسباتی شود که با کودکی فرق دارد. اما چه چیز بزرگسالی را تعریف می‌کند؟ تجربه!

نویسنده‌ رمان «وقتی مژی گم شد» در ادامه سخنانش به تقابل کودکی و تجربه اشاره داشت و گفت: هسته کودکی چیزی است که از آن به عنوان معصومیت یاد می‌شود و آنچه در تقابل با تجربه قرار می‌گیرد «معصومیت» است. معصومیت در این تقابل تبدیل به نگرش بزرگسالانه می‌شود. حال باید چه کرد؟ باید کودک را ایزوله کرد و به او اجازه مراوده نداد؟

شاه‌آبادی در پاسخ به این سوالات به نگاه مازلو در این زمینه پرداخت: مازلو در هرم مشهور خود و در راس هرم نیازهای انسان به شکوفایی شخصیت می‌پردازد و به این اشاره دارد که ما می‌توانیم به معصومیتی ثانویه برسیم. با این همه ما همچنان هر آدم ناآگاه و ناتوان را بچه و کودک می‌دانیم. در این میان است که چیزی به نام «فلسفه ادبیات کودک» شکل می‌گیرد.

شاه‌آبادی با اشاره به کتاب «معصومیت و تجربه» اثر دکتر مرتضی خسرونژاد گفت: حال ما چگونه می‌توانیم معصومیت کودک را نظام یافته کنیم؟ در این راستا دو نگاه وجود دارد. عده‌ای معتقد به آموزش کودکان هستند و عده‌ای دیگر با رها کردن کودک از او خواسته‌اند تا خودآموخته شود. باید گفت که در ایران باستان یا سایر تمدن‌ها ساختار طبقاتی باعث می‌شد تا آموزش برای گروه‌ ویژه‌ای ممکن باشد. پس در آن دوران نیز این باور وجود داشت که برای یادگیری قواعد بزرگسالانه آموزش به کودک مهم است.

نشست «کتاب‌های داستان با تاکید بر مخاطب‌شناسی» با ذکر مثال‌هایی از دیدگاه جان لاک و روسو ادامه یافت. شاه‌آبادی با تکیه بر کتاب «رساله مبانی تربیت» و با تمرکز بر جریان ادبی رمانتیسیسم به ماهیت متفاوت کودک پرداخت.

وی «رساله مبانی تربیت» را از نخستین آثاری خواند که به کودکان پرداخته و به آموزش آنها توجه داشته است. وی با تکیه بر مفاهیم این کتاب نگاهی به آغاز پذیرش تفاوت‌های کودک با بزرگسال در ایران داشت: در دوران قاجار دیده می‌شد که در عکس‌ها کودکان لباسی شبیه به بزرگسالان اما در ابعاد کوچکتر دارند. اما بعدها پذیرفتیم ماهیت لباس کودک متفاوت است و نمی‌تواند تعریفی از لباس بزرگسال باشد. ولی این دیدگاه در سایر مسایل تغییر نکرد. به طور مثال همچنان در حوزه بازنویسی متون کهن ساده‌سازی کلمات و روایت را مناسب می‌دانیم بی آنکه به ماهیت کودک توجه کنیم.

این سخنران با اشاره به کتاب امیل عنوان کرد: روسو در رساله خود بر طبیعت‌گرایی و استفاده از این ابزار آموزشی تاکید دارد و در کتاب امیل مستقیم به تربیت و آموزش کودک اشاره می‌کند.

وی ضمن قابل استناد خواندن نظرات روسو نگاه طبقاتی و نژادپرستانه وی را نیز مورد نقد قرار داد.

شاه‌آبادی در ادامه نیز به قدم‌های جان نیوبری در ‌پرداختن به موضوع کودک در آثار خود اشاره کرد.

این سخنران گفت: با این مقدمه است که می‌بینیم کتاب، ابزار آموزش و پرورشی است که کودک را از سمت معصومیت اولیه به سمت معصومیت ثانویه و نظام یافته هدایت می‌کند.

این پژوهشگر تاریخ و داستان‌نویس با ذکر مثال‌هایی از بچه‌خوانی در دوران مشروطیت دوران آغاز نگارش متون برای کودکان را از سال ۱۲۶۵ شمسی برشمرد. او کتاب مسالک‌المحسنین از عبدالرحیم طالبوف و سفینه طالبی یا کتاب احمد از همین نویسنده را اولین گام در این راه خواند. او همچنین «کتاب علی» نوشته سیدیحیی دولت‌آبادی را دیگر اثری دانست که برای مخاطبان کودک خلق شده است. «داستان رضا و سودابه» اثر ادیب‌الممالک و کتاب «سرگذشت یتیمان» به قلم آصف تبریزی دیگر کتاب‌هایی بود که در این نشست از آنها نام برده شد.

نویسنده رمان «هیچ‌کس جرئتش را ندارد» سخنان خود را با اشاره به فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک ادامه داد و گفت: دیدیم که شیوه‌های مختلفی در آموزش کودک طی چند سده به کار بسته شد اما شکل‌گیری ادبیات مرتبط در سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ قابل ارزیابی است. اما باید دید که آیا مفهوم ادبیات کودک سرگرمی و لذت است یا خیر؟ اجازه دهید دو مفهوم ادبیات و نوشته سرگرم‌کننده را از هم تفکیک کنیم. باید بدانیم که نوشته سرگرم‌کننده به دلیل عدم تاثیرگذاری بر ذهن و عدم تغییر بر فرد با این عنوان شناخته می‌شود، همانطور که هنرمند موسیقی پاپ موزیسین تلقی نمی‌شود. اگر منظور ما از کتاب تجربه‌اندوزی است پس مفهوم مورد نظر را باید در ادبیات جستجو کنیم. ادبیات چکیده تجربه بشر است و فهم اوست که در قالب داستان منتقل می‌شود.

شاه‌آبادی داستان را محمل انتقال تجربه دانست و سخنان خود را این‌طور ادامه داد: هر انسانی که داستانی می‌نویسد تلاش می‌کند فهم و تجربه‌ای را منتقل کند. بهترین منبع شناخت هر دوره داستانها هستند. اگر معصومیت اولیه کودک بر اساس تجربه‌اندوزی صحیح باشد و اگر آرام آرام آنها را وارد تجربه‌اندوزی بزرگسالان کنیم معصومیت آنها نظام‌یافته خواهد شد. پس چرایی ادبیات کودک همین است. این‌که معصومیت کودک را نظام یافته کند.

وی در پایان این مبحث چیستی ادبیات کودک را مبحثی مفصل خواند که جای گفت‌وگوی فراوان دارد. با این حال تاکید کرد که ادبیات کودک نوع رشد نیافته ادبیات بزرگسالان نیست و رابطه طولی و کمی با ادبیات بزرگسال ندارد.

نویسنده «افسانه تیرانداز جوان» گفت: اگرچه ما می‌توانیم از ادبیات برای انتقال تجربه متوقع باشیم اما نمی‌توانیم پادگانی تعریف‌ کرده و توقع آموزش همه‌چیز را داشته باشیم. ادبیات باید غنای روحی را افزایش و اجازه لذت به مخاطب بدهد. بار دیگر تاکید می‌کنم که ادبیات کودک یک اصطلاح یک پارچه است و برای آن نمی‌توان نسبتی تعریف کرد. ادبیات کودک در خط مستقیم با ادبیات بزرگسالان قرار نمی‌گیرد. ادبیات کودک ماهیتی کاملا مستقل دارد.

گفتنی است شاه‌آبادی در این نشست تخصصی مجازی که بخشی از ویژه‌برنامه‌های هفته ملی کودک در سال ۱۴۰۰ بود، به سوال‌های علاقه‌مندان پاسخ گفت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =