به گزارش روابطعمومی ادارهکل کانون استان سمنان، بیستودومینجلسهی تخصصی انجمن هنرهای نمایشی اعضا و مربیان مراکز فرهنگیهنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سمنان با دعوت از نوشین فرهادی، کارگردان، عروسکساز، مدرس نمایش عروسکی و مربی کانون چهارمحال و بختیاری، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۰ در بستر فضای مجازی، برگزار و درخصوص «ریتم و صدا در نمایش»، گفتوگو شد.
فرهادی در ابتدای سخنانش اظهار داشت: یک هنرمند و یا یک عروسکگردان نمایش خیمهشببازی در ایران، وظیفهاش این بوده که عروسکگردانی چند عروسک را به عهده بگیرد و گاهی میدیدیم که یک نفر بهجای همهی عروسکها حرف میزد چه حرفزدن، چه صداپیشگی و چه صداسازی، بایست این را بدانیم کار سادهای نیست که هر تازهکاری از هنرمندان مثلاً تئاتر عروسکی وارد اینحوزه شوند و تا حدودی با تخصص عروسکگردانی و صداپیشگی عروسک، نامآشنا باشند، اینکار را انجام دهد.
وی تأکید کرد: نکتهی مهم این است که عروسکگردانها برخلاف بازیگران تلویزیون، تئاتر و سینما که همه شناختهشده هستند، ناشناخته باقی میمانند؛ چون عروسکگردانها در واقع هنر و عروسکهای خود را زنده و آنها را به چهرهای آشنا مبدّل میکنند تا هنرشان شناخته شود.
مهمان انجمن هنرهای نمایشی کانون استان سمنان یادآور شد: در تعریف کلی عروسک و عروسکگردانی بایست گفت که عروسکگردانی و بازدهی عروسک همان بازیگری و صداپیشگی است؛ یعنی عروسکگردان همان بازیگری است که نهتنها مهارتهای بازیگری را دارد بلکه با تکنیکهای عروسکگردانی هم آشناست پس میگوییم عروسکگردان، بازیگری است که تکنیکهای بازیگری را دارد و با تکنیکهای عروسکی آشنا است.
فرهادی در ادامه افزود: هنر عروسکگردانی از گذشتههای خیلی دور در جوامع آسیای جنوب شرقی بهعنوان یک شغل فرهنگی و نه هنری شناخته شد و عروسکگردانها نهتنها عروسکها را بازی و حرکت میدادند طبق تحقیقات و یافتههای پژوهشی صحبتکردن بهجای عروسکها هم وظیفهی خود عروسکگردان بوده و نمونههای متعلق به فرهنگ خودمان هم عروسکهای نمایشی خیمهشببازی در ایران است.
وی تصریح کرد: کسانیکه فعالیت نمایشی، تئاتر، بازیگری و رستههایی که پیرامون هنر بازیگری و تئاتر و سینما است، انجام میدهند از هوش فضایی، بصری و کلامی برخوردار هستند و همزمان میتوانند کار صداپیشگی و عروسکگردانی را انجام دهند و این نشاندهندهی قدرت بالای یک هنرمند است.
فرهادی خاطرنشان کرد: بشر اولیه در نخستین مواجههاش با موسیقی با کوبیدن دو تکه سنگ به یکدیگر برای تهیه آتش با ریتم روبهرو شد و ریتم و صدا را اینگونه خلق کرد، در واقع بشر اولیه بهنوعی با یک ساز پرکاشن روبهرو شد، با سازی که با کوبیدن آن به همدیگر و ضربه زدن به آن میتواند یک ریتم و صدایی را ایجاد کند.
مهمان انجمن هنرهای نمایشی کانون استان سمنان اظهار داشت: اولین صدا، شروع ایجاد یک تصویر است و با شنیدن دومین صدا ممکن است یک شخصیت به قطعه موسیقی وارد شود یا یک حرکت به تصویری که در ذهن مجسم شده، اضافه شود و این توالی صداها یک روند تصویری و حرکتی را برای مخاطب تداعی میکند.
وی با بیان اینکه موسیقی در دیالوگها نقشی ندارد؛ اما آنها را توصیف میکند مثل ترس، پیروزی، شکست، خشم، شادی و...، گفت: موسیقی بایست در کنار دیالوگها و نقشها قرار گیرد و آنها را توصیف کند و اولین ریتم و موتیف توسط بشر اولیه در نمایشها برای ایجاد شور و هیجان و حتی برای احساسیترین حالات مثل ترس، شجاعت و... رقم خورد و شکل گرفت.
فرهادی در ادامه افزود: قاشُقَک یا کاستانیک نمونه دیگری از سازهای کوبهای بود که در دوره عثمانی در آناتولی استفاده میشد و جزء سازهای موسیقی پرکاشن اولیه بهحساب میآید و بعدها جزو ابزارآلات موسیقی اسپانیا و اروپا بهشمار آمد و سبکهای موسیقی دیگری مثل فلامنکو و... را خلق کرد و بیشتر برای رقاصههای مرد که کوچک نامیده میشدند، استفاده میشد.
وی با بیان اینکه سبک موسیقی، نوع نمایش را برای ما مشخص میکند، یادآور شد: در هنر تئاتر یونان هم از کفشهای پاشنهدار از جنس چوب به نام کوتورنوس استفاده میکردند که هم جنبهی نمایش و هم جنبهی ایجاد ریتم و موسیقی داشت و بادیپرکاشن هم نوعی ساز کوبهای است که برای ایجاد صدا و ریتم چه در نمایش و چه در موسیقی، امروزه زیاد از آن استفاده میشود و در واقع واکنشهای عاطفی و احساسی در بدن هستند که مورد توجه قرار میگیرند.
فرهادی در بخش پایانی این جلسه با اشاره به نمایشهای بهروز غریبپور درخصوص کاراکترهای صدا برای انواع عروسکهای دستکشی، خیمهشببازی و نمایش سایهای، مطالبی بیان و اظهار کرد: برای عروسکهای خیمهشببازی و دستکشی و فکزن از صداهای طنزگونه و در عروسکهای سایهای و ماروت بیشتر از صداهای مرموزگونه استفاده میشود.