امتیاز «کاکایی» ایرانی بودنش است/ سختی انتقال مضمون در «دماغ»

سه فیلم «دماغ»، «خاطرات زمستان» و «کاکایی» در سومین جلسه نقد فیلم دوازدهمین جشنواره بین‌المللی پویانمایی نقد و بررسی شد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نشست تخصصی نقد سه فیلم «دماغ» به کارگردانی حمیده تیموری، «خاطرات زمستان» زهرا کبائیان و امیرمهدی صفدری و «کاکایی» به کارگردانی زهرا ملایری پویانمایی دهم خرداد با حضور امیرمحمد دهستانی استاد دانشگاه و فعال حوزه انیمیشن و مهرداد فراهانی پژوهشگر حوزه مستند با میزبانی رامتین شهبازی در سالن کنفرانس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

فیلم «دماغ» به کارگردانی حمیده تیموری اولین فیلمی بود که در این نشست نمایش داده شد.

حمیده تیموری درباره فیلم خود بیان کرد: این اولین کار من در حوزه روایت‌گویی، تکنیک، نور، فیلمسازی و هر تجربه‌ای بود و خودم که آن را می‌بینم، می‌دانم که ناقص است. با این حال در آن زمان این کار برای من مثل یک آیین تشرف به حوزه انیمیشن بود و بعد از آن زیست و درک من از این حوزه تغییر کرد.

امیرمحمد دهستانی استاد دانشگاه در ابتدا درباره این فیلم بیان کرد: من فیلم «دماغ» را چند بار دیده‌ام و برایم عجیب بود که کارگردان انیمیشن برای اولین کار سراغ چنین داستان مفصلی برود که همین الان در جشنواره سینمایی اقتباسی آن وجود دارد، چون زمان زیادی نیاز دارد که به آن پرداخته شود تا به مفاهیم مورد نظر نویسنده برسیم.

وی اضافه کرد: بن‌مایه اصلی به نظرم در این فیلم کوتاه معرفی نمی‌شود. نویسنده این اثر را به عنوان انتقادی به سیستم بروکراسی می‌نویسد و می‌گوید این کاراکتر که هویت جدایی هم ندارد، به مقامات بالا می‌رسد. تکنیک استاپ موشن برای این کار باارزش است.

دهستانی یادآور شد: در بخش‌هایی تازه‌کار بودن مثل تکان دوربین و… دیده می‌شود. گوگول در مقطعی که داستان را روایت می‌کند خسرو میرزا هم به روسیه رفته بود. من جای شما بودم حتی روی همین اتفاق متمرکز می‌شدم و به نظرم می‌تواند جالب شود چون بحث ایرانی بودن فیلم هم دیده می‌شود.

وی با اشاره به صحنه‌های خوب فیلم توضیح داد: این فیلم چند صحنه خلاقه دارد که واقعا به زبان انیمیشن هم برمی‌گردد، همان صحنه‌ای که یک پلیس دماغ را به عنوان یک شخصیت دستگیر می‌کند و جایی که دست را می‌بینیم که دماغ را با حقارت می‌گیرد. فیلم و تصاویر آن زیباست، من در جریان پروژه بعدی ایشان هستم و می‌دانم که فیلمی بسیار پخته و با تامل است.

مهرداد فراهانی دیگر پژوهشگر این نشست نیز در سخنانی بیان کرد: من نمی‌دانستم این کار اول است. واقعا نوعی خطر کردن است که سراغ گوگول برویم. هروقت داستان «دماغ» به ذهن می‌آید، داستان «شنل» هم تداعی می‌شود. فیلمساز انیمیشن یا داستانی نباید مطیع اثر اولیه باشد و به نظرم اینجا آن طنز اولیه را ندارد.

دهستانی در ادامه درباره نریشن گفت: همین فیلم اگر سراغ یک راوی سرشناس مثل علی نصیریان می‌رفت، یک باره آن را تا چندین پله ارتقا می‌داد، این موضوع اهمیت راوی را نشان می‌دهد.

رامتین شهبازی نیز در ادامه بیان کرد: شما سعی کردید فقط به خط اصلی داستان وفادار بمانید و نکاتی که در تفسیر داستان گوگول وجود دارد، اینجا گم می‌شود. ما در آرایه‌های ادبی بحث مجاز مرسل داریم که از جزء به کل تعبیر می‌کنیم، مثل تاج پادشاه که از آن به پادشاهی تفسیر می‌کنیم. این فیلم خوانشی معکوس دارد، یعنی دماغ هویت مستقلی ندارد و می‌خواهد هویت جدیدی بسازد.

وی در بخش پایانی سخنانش بیان کرد: شما از رنگ‌های گرم استفاده کردید، در حالی که داستان روسی است و این خوانشی است که به کار اضافه کردید.

در ادامه دهستانی گفت: ما وقتی سراغ داستان می‌رویم که ویژگی‌های انیمیشنی داشته باشد و در اینجا این اصل را داریم که البته نیاز به استفاده از اصولی مثل اگزجره کردن هم دارد.

در ادامه فیلم «خاطرات زمستان» به کارگردانی مشترک زهرا کبائیان و امیرمهدی صفدری نمایش داده شد.

صفدری درباره فیلم توضیح داد: این فیلم داستان تکراری پیرزنی است که هر روز خاطرات کودکی خود را تکرار می‌کند.

دهستانی درباره این فیلم یادآور شد: فیلم «پدر و دختر» فرانسوی بر فیلم‌های جهان خیلی اثر گذاشته است، در ایران هم خیلی از افراد تحت تاثیر آن هستند، بسیاری از دوستان من و یا حتی خانم‌های کارگردان سراغ این موضوع رفته‌اند.

وی درباره مفهوم فیلم عنوان کرد: آنچه شما تعریف می‌کنید، در قصه و ساختار فیلم این را نمی‌رساند که دختربچه همان پیرزن است و باید حداقل یک تقلب به مخاطب می‌رساندید و مثلا یک خال برای هر دو می‌گذاشتید.

فراهانی در ادامه تصریح کرد: این فیلم کمی فضای اروپای شرقی و روسی دارد، با این حال در فیلم نوعی گریز از اینجایی بودن در برخی انیمیشن‌ها دیده‌ام و این فیلم هم نوعی میل به همه جایی و همه مکانی بودن داشت. ایده شال بافتن را دوست داشتم، چون خودش نوعی نگاه به قصه بافتن و داستان بافتن دارد، مثل فیلم «خانه‌ای روی آب» بهمن فرمان‌آرا که در آن پیرزنی شال می‌بافد و با آن انگار وارد قصه‌های جدید می‌شویم.

دهستانی درباره فیلم عنوان کرد: این فیلم یک مفهوم ضدجنگ هم دارد. انیمیشن هنر هشتم است و هر یک از هنرها کدهایی دارد که باید با آن زندگی کرد. در انیمیشن این کدها با سینما متفاوت است.

آخرین فیلمی که نمایش داده شد «کاکایی» به کارگردانی زهرا ملایری نمایش داده شد که خودش در این نشست حضور نداشت.

بهمنی که به عنوان نماینده کارگردان در نشست حضور داشت در این باره گفت: بنای اصلی این فیلم یکی از خواب‌های ایشان است که خواب کودکی بوده که زندگی دوگانه‌ای دارد و گاه پرنده است و گاه کودک. گره داستان هم این است که یکی از کودک‌ها فراموش می‌کند که گاهی پرنده می‌شود.

وی اضافه کرد: خانم ملایری برای این فیلم سفری به جنوب هم دارد و شخصیت مادر یا ملکه پرنده‌ها را به‌عنوان مادر خودش انتخاب می‌کند که او را در کودکی از دست داده است. اینها در قالب سیر داستانی فیلم مطرح می‌شود.

دهستانی در ادامه عنوان کرد: این کار هویت ایرانی داشت و این اشکالی است که در خیلی از آثار ما وجود دارد که چون کلیشه دیده‌ایم تا می‌خواهیم داستانی را بگوییم، اولین تصویر همان است که از آن آثار در ذهن ما می‌آید. خیلی از کارتون‌های ژاپنی به ویژه سریال‌های میازاکی آثار ژاپنی نیست، بلکه داستان اروپایی با رفتار ژاپنی است و شما انیمه می‌بینید. هویت ایرانی در این مجموعه خیلی ارزش دارد.

وی اضافه کرد: ما گاهی وقت‌ها با فرم داستان و گرافیک آن لذت می‌بریم و نمی‌خواهیم به پیرنگ و مضمون و درام آن توجه کنیم. این فیلم جسارت و جزییاتی دارد که ترکیبی با سینماست و جرات کرده از حرکت دوربین استفاده کند. احساس من این بود که اینها مادرشان را گم می‌کنند و زنی را که می‌بینند فکر می‌کنند مادرشان است و با او همراه می‌شوند.

دهستانی درباره تغییر شکل‌ها در این فیلم عنوان کرد: فیلمساز المان‌هایی نشان می‌دهد که مخاطب چندان متوجه نمی‌شود و باید فیلمساز در تغییر شکل‌ها بیشتر مانور می‌داد و آن را پرطمطراق می‌کرد.

فراهانی نیز در ادامه یادآور شد: فیلم فضای رئالیستی دارد و خیلی سریع به یک فضای سوررئال می‌رسد. فیلم زمینه‌سازی ذهنی ندارد و یک‌باره مثل هواپیمای جنگی پایان‌بندی‌اش را نشان می‌دهد.

وی با اشاره به برخی آثار پیچیده عنوان کرد: این فیلم پیچیدگی‌هایی دارد که به سکته می‌رسد، یعنی شما دائم فکر می‌کنید اینها چه رابطه‌ای دارند و چه کاره هستند.

رامتین شهبازی نیز عنوان کرد: آنچنان که گفته می‌شود روایت را ما کامل می‌کنیم و مهم نیست اثر چه می‌گوید. من هم این اثر را خیلی نسبت به کودکی که دارد در تخیلات خود به آن مولفه‌ها می‌رسد، تخیلی دیدم. انگار بلوغ این کودک در رسیدن به آن پرنده‌ای است که در تخیلش است.

دوازدهمین جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران به دبیری محمدرضا کریمی‌صارمی ۸ تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب درحال برگزاری است.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =