کد خبر: 321299
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۲
یلدا در آینه ی چشم کودکان

آیینه در آیینه بزرگ، کوچک ، یراق گرفته یا قاب گرفته عروسکهای زیبای که لباس محلی پوشیده اند ، میوه های خشک شده و تزیین شده ،

 آیینه در آیینه  بزرگ، کوچک ، یراق گرفته یا قاب گرفته عروسکهای زیبای که لباس محلی پوشیده اند ، میوه های خشک شده و تزیین شده ، گاری های لبو ، شمعهای روشن ، جاجیم ها و پارچه های ترمه شکلهای همه را به خاطر می سپاری نگاه  می کنی ، چرخی می زنی دوباره در آیینه تصویر می بینی ، تصویری از گذشته های نه چندان دور یاد مادر بزرگ می افتی قطره اشکی گوشه ی چشمت می نشیند،با سر آستین دلت آیینه را پاک می کنی در دلت فاتحه ایی برای عزیزان ازدست رفته که این روزها جایشان درکنارت خالی است می خوانی به افقهای روشن آینده می اندیشی سر بلند می کنی دورو برت  را می بینی ، صداهایی می شنوی چه صدای آشنا و خوبی ، صدای بچه ها شورو همه همه ی آمدنشان با لباس های رنگی و دلی شاد وارد سالن می شوند همه دوست دارند دور کرسی بنشینند و یاد  خانه ی مادر بزرگ را زنده نگه دارند . دور این کرسی مهربانی هست شعر حافظ هست شیرینی و نقل حماسی از ورزش زور خانه ایی و نقالی از شاهنامه  خوان اول یا خوان هفتم یا خوان دل ما همه و همه برای این است که سنت دیرینه مان را در غبار روزگار به دست فراموشی نسپاریم و به بچه هایمان بیاموزیم بچه های عزیز ما میراث دار سنتهایمان بودیم و اول  دفتر زندگیمان را به نام خدای دانا اکبر و اعلم خدای عالم گشودیم و شروع کردم حالا  نوبت شماست فلک را سقف بشکافید و طرحی نو در اندازید تا فردای شماهم با میراث کهن و تمدن عظیم ایرانی لا به لای همان کلماتی که خداوند مهربان اول نویسنده اش بودو سرود  ن و القلم و مایسطرون

یکی و دو تا، سه تا و چهار تا دانه های انار را می شماریم با نظم و ترتیب کنار هم می نشینیم  دلهایمان را یکی می کنیم پاییز پر از رنگ رابه خدای رنگها و نقاشیها می سپاریم و چشم به سپیدی آسمان می دوزیم تا درکنارهم بها ر زندگانی را رقم بزنیم . اینجا مرکز شماره 3 سنندج واقع در شهرک بهاران است کارشناسان استان همراه مدیر کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانا ن به میزبانی مسئولین  و هنرمندان شهر سنندج  بر آمده اند تا جشن پربارو خاطره انگیزی برای اعضای کانون پرورش فکری و دانش آموزان مدرسه ی سمیه بسازند .

یکی از رسوم شب یلدا قصه گویی وحافظ خوانی است به رسم بزرگان ایوب نقشبندی  استاد دانشگاه فرهنگیان وحافظ شناس برجسته ومحقق شاهنامه و غور در شاهنامه ی کردی اینگونه از حافظ سخن سرایی می کند او حافظ را روانشناس و روانکاو بزرگی می داند ومعتقد است که حافظ احساس مشترک عرفانی ودنیایی انسان را به خوبی دریافت کرده وشناخته است. کلام حافظ آنگونه نغز بوده که پنجاه سال بعد ازمرگش به اولقب لسان الغیب داده اند درخصوص فال با حافظ هم به این مطلب اشاره می کند که سادگی کلام حافظ مردم را با اشعار او همذات پندار می کند هرکسی از ظن خود اشعار حافظ را معنی ودریافت میکند اوسبک عراقی را می ستاید و این  نکته ی جذاب و استادی حافظ است که عشق زمینی و آسمانی را درکنارهم می آورد وگاه دوپهلو دراین باره سخن سرایی میکند وشاید این رمزو رازماندگاری  حافظ است زیرا انسان هم عشق زمینی را دردل دارد هم عشق الهی وهردو دانه های یک تسبیح اند .وهردو ازکودکی درنهاد بشر هستند.

درپایان سخنانش چند غزل از حافظ میخواند که باسه تار سعید فتحی فضا را آکنده ازمعنی میکند  و موشکانه جمع حاضر را در دریای کلمات حافظ شناور میکند واز قضا تفالی هم به حافظ می زند .

سوار بر قایق شعر به ساحل قصه ی زمستان می رسیم قصه ایی از گذشته های دور داستان پسر سیاح و خانم زمستان  یا کوری سیاح وخاتوزمهریر که بیان شیوای نادیاحمزه کرمی  مسئول مرکز شماره ۳ ومسئول این برنامه آنرا با معرفی رسم ورسومات شب یلدا درهم می آمیزد و میگوید زمستان وسپیدی هم زیباست وماهمچنان منتظریم که بقچه بهار دامن زمستان را پرگل کند.

سعیده خلیلی از آرزوی یلدا می گوید آرزوی دختری به نام یلدا که دوست دارد شب زمستان بادستان خودش آدم برفی درست  کند غافل از اینکه این روزها آدم برفی ها در شعرها زندگی می کنند و در شعر هنگامه الوند بانام آدم برفی خود را نمایان میکنند. آنچه دراین برنامه برجسته می نمود نقالی یک عضوکودک به نام بهار گورانی وعضو ارشد کانون به نام مهتا الماسی بود که در دنیای شاهنامه خوش زیسته بودند و از این باغ میوه ی زیبایی برای سفره ی شب یلدای ایرانی چیده بودند.

به قلم هاجر صفابخش مربی ادبی مراکز سنندج

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =