مریم فلاحی نرمی، مسئول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نشتارود، کارشناس مترجمی زبان انگلیسی و ۲۳ سال سابقه خدمت در کانون را دارد. در طی این سالها علاوه بر اجرای فعالیتهای فرهنگی و هنری در مرکز به قصهگویی به صورت تخصصی پرداخته، سال ۸۷ مربی مسئول نمونه کشوری شد و در جشنوارههای مختلف شرکت نمود و این خصوص به عنوان منتخب طی شش دوره جشنواره قصه گویی کشوری و برگزیده جشنواره بین المللی قصهگویی رضوی در سال ۹۱ شد. آموزش کارگاههای تخصصی فن بیان و مهارت در اجرا- مدرس کارگاه عملی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و مدرس آموزش ضمن خدمت معلمان و مدیران آموزش و پرورش شهرستان تنکابن و عباس آباد - داوری جشنواره قصه گویی و نقالی شهرستان و داور جشنواره قصه گویی استانی کانون برخی دیگر از فعالیتهای شاخص وی است.
وی با معرفی کانون نشتارود افزود: این مرکز در سال ۱۳۷۸ در شهر نشتارود تاسیس شد و تا به کنون بیش از ۱۰۰۰عضو کودک و نوجوان یعنی دو نسل از خانواده از خدمات فرهنگی و هنری استفاده نموده اند. کانون نشتارود در طی این سالها همواره در اجرای فعالیتهای فرهنگی هنری ادبی مانند سایر مراکز و هم مسیر با سیاستهای کلی کانون کوشیده و با تلاش مربیان متعهد و دلسوز در اعتلای فرهنگ کتاب و کتابخوانی کودکان و نوجوان منطقه و هم مسیر با آموزش و پرورش در تعالی بخشیدن به اوقات فراغت کودکان فعالیت می نماید. اعضای مرکز در فعالیت هایی مانند نمایش- مسابقات ادبی(مهرواره دوسالانه)- نقاشی و قصه گویی درخشیده اند که در سال ۹۸ عضو نوجوان مرکز منتخب جشنواره بین المللی قصه گویی(تهران) در بخش آیینی سنتی شد.
فلاحی در خصوص نقش تعامل و همکاری با دستگاه های همسو و فرهنگی معتقد است: از قدیم گفته اندیک دست صدا ندارد.اگر چه کانون خود به تنهایی وزنه ایست در یاری رساندن به سازمان ها و ادارات دیگر برای پر محتوا شدن و پر مخاطب شدن برنامههایشان؛ اما از حق نگذریم که همراهی و همکاری سازمان های همسو در امر تبلیغات و بهتر شناساندن کانون به خانواده ها و دیگر نهادها نقش چشمگیری دارد.تشکیل جلسات همفکری، تشکیل کمیتههای مختلف، برنامه ریزیهای منسجم و استفاده از خرد جمعی و همچنین حمایت های مادی و معنوی از دیگر مزایای همکاری با دستگاههای هم سو و فرهنگی می باشد. همچنین همراهی و همکاری با دستگاههای دیگر باعث می شود توانایی ها و مهارت های مربیان کانون بهتر و بیشتر شناخته شود و راه را برای جذب مخاطب هموار می کند.
مسئول کانون نشتارود کار در کانون را یکی از فرصت های خوب زندگی خود عنوان می کند و گفته است: من همیشه در کار با بچه ها بهترین خودم را ارائه می دهم و به شدت معتقدم باید چیزی به آنها اضافه کنم که در جای دیگری به غیر از کانون به آن دست نخواهند یافت. و اینجاست که خانواده مجاب میشود در بحث اوقات فراغت اولویتش انتخاب کانون باشد.البته حضور بچه هایی که که پدر یا مادرشان سالها پیش عضو کانون بودند این دلگرمی را در ما ایجاد می کند که راه را درست آمده ایم. اما باید قبول کنیم که وجود سرگرمی های مجازی جذاب در کمرنگ شده فعالیت های فرهنگی و هنری بی تاثیر نیست و وظیفه من مربی به بچه ها؛ نشان دادن راه از بیراه است. بنابراین در قامت یک مربی تلاش در شناساندن و اهمیت کانون به خانواده ها و به روز بودن و خلاق بودن و متعهد بودن به کار و در حیطه مسئولیت پایبندی به قوانین و حفظ احترام و شانیت انسانی و احترام به حریم خصوصی، مشورت و همفکری و اتحاد در محیط کار می باشد.
حرف آخر
از کودکی عضو کتابخانه پستی کانون بودم و همیشه آرزویم دیدن کانون بود و امروز مربی کانون هستم و بخاطر عشق به کانون گاهی کانون اداره را به کانون خانواده ترجیح دادم .اما خوشحالم که بعد از سالها خدمت هنوز خندهی کودکی، خستگیها و دغدغه های من را به دست باد می سپارد...