به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، محمد خیاطزنجانی مدیرکل کانون استان کرمانشاه که همراه حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سمیه سادات ابراهیمی مشاور امور بانوان و خانواده این روزها به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران با دعوت فدراسیون جوانان و سفارت کشور چین در رویداد بینالمللی جوانان کشورهای عضو سازمان شانگهای چین حضور دارند.
او در این رویداد، به معرفی عملکرد و تجربه ایران در میراث و نوآوری فرهنگ سنتی پرداخت و گفت: انسان موجودی مدنی است و ابعاد اجتماعی در انسان بخشی از نیاز اوست. مرزهای جغرافیایی یک قرارداد اعتباری است که نمیتواند مانع نیازهای درونی انسان باشد. تمدنهای بشر به دور از مرزبندیهای جغرافیایی میتواند همافزایی و همراهی داشته باشند. تمدنهای بشری یقیناً در چارچوب حدود خاکها و سرزمینها نمیگنجند. همچنین تمدنهای بشری به دلیل نیازها و علایق یکسان افراد بشر، فراگیرند و این فراگیری به دلیل نبود تبادل فرهنگی در دنیای امروز کمتر دیده میشود.
خیاطزنجانی ادامه داد: راهها فرصتی برای انتقال فرهنگهاست. مبادلات از طریق راهها علاوه بر تبادل کالا سبب تبادل فرهنگی است. جاده ابریشم نمونهای از راههایی است که اتصال فرهنگی میان کشورهایی چون ایران، چین،... را فراهم ساخت و منافع مشترک ملل سبب شد تا در نگهداری این جاده اهتمام داشته باشند. در دنیای رسانه و ارتباطات، دیگر مرزهای پیشین کارساز نبوده و ایجاد راههای جادهای ارتباطی در حوزه رسانه و دنیای ارتباطات، نوآوری در فرهنگ سنتی است. جاده ابریشم در دنیای رسانه و مجازی لازمهای برای تبادل فرهنگی است و اگر در گذشته جاده ابریشم در هم شکننده قدرتهای غربی بوده است، امروز در فضای مجازی و مبتنی بر زیرساختهای رسانهای در شکلگیری شبکه عظیم اجتماعی میان نوجوانان و جوانان کشورهای عضو شانگهای مؤثر خواهد بود.
مدیرکل کانون استان کرمانشاه گفت: اما امروز جامعه بشری بیش از هر زمانی به همراهی، همفکری و هماندیشی نیاز دارد. خلق یک فرآیند اثربخش در جامعه جهانی نیازمند عناصر مشترکی است که میتواند آحاد افراد بشر را از هر ملت، آیین و ایدئولوژی در مسیر مشخصی از پیشرفت قرار دهد. این عناصر میبایست بر پایه فطرت و وجدان مشترک انسانها مورد توجه قرار گیرند. فطرت گرایش مشترک انسانهاست، به طور مثال گرایش به زیبایی یک عنصر فطری و وجدانی است. همه انسانها گرایش درونی به زیبایی دارند، پس زیبادوستی میتواند الهامبخش بسیاری از فرآیندهای بشری باشد که همگان را همراهسازی کند، از این قبیل مفاهیمی چون عدالت، انسان دوستی و... میتواند باشد.
او همچنین بیان کرد: یکی از این گرایشها، گرایش به خالق عالم است گر چه ممکن است در مصداق این امر متعالی تفاوت باشد، اما در طول تاریخ زندگی بشر این توجه وجود داشته است که میتوان بر دیوارنگارههای غارها آثار آن را مشاهده کرد. بازگشت به باورهای توحیدی از منظر ما بازگشت به ارزشهای انسانی و عنصر وحدتبخش خواهد بود. وقتی ایمان در قلب به خالق هستی رشد یافت، آنگاه قلوب و نفوس به هم نزدیک خواهند شد.
خیاطزنجانی درباره اماکن مقدس و مساجد و تاثیر آن بر کودکان و نوجوانان اظهار کرد: اماکن مقدس و عبادتگاهها همواره مکانی برای گردهماییهای ایمانی است و مسجد یکی از این اماکن محسوب میشود. تجربه مسجدمحوری در فرآیندهای تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان تجربهای قابل توجه است. مسجد جایگاهی است برای ارتباط معنوی با خالق هستی که تنها نه به عنوان عبادتگاه بلکه محلی برای بسط ارزشها و حل مسائل جامعه است. مسجد پایگاهی برای همه فعالیتهاست، امّا با عنصر وحدتبخش توجه به خالق هستی است. تمایز مسجد با دیگر مراکز مرسوم تربیتی در آن است که افراد به صورت داوطلبانه، با پایبندی به قواعد و قوانین مشخص ظاهری، رفتاری و معنوی، با هدف ایجاد یک اجتماع ایمانی و در راستای حل مسائل در محله و ایجاد بینش صحیح از هستی، جامعه و روابط انسانی فعالیت میکنند.
او در ادامه گفت: در تجربه مسجدمحوری تشکیل کانونهای فرهنگی و تربیتی با حضور و فعالیت جوانان و برنامهریزی برای نوجوانان رونق همیشگی دارد. مثلث مسجد، آموزش و پرورش و خانواده مثلث تربیت صحیح است و ایجاد این مثلث تعالی نیازمند دو مسأله است، نخست ایجاد کانونهای داوطلبانه پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار مدارس تکمیلکننده فرآیندهای مثلث تربیت است. کانونهای پرورش فکری در هر محله وجود دارد. از سویی دیگر مدرسه محلی است برای حضور الزامی کودکان و نوجوانان امّا وجود کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار مدرسه از آن جهت که محیط داوطلبانه برای تربیت و رشد قدرت تفکر که رکن کلیدی تربیت است محسوب میشود، تأثیر محسوس و مشخصی داشته است که میتوان آن را بررسی و تحلیل کرد.
مدیرکل کانون استان کرمانشاه همچنین افزود: مسئله دوم همراهسازی خانواده با فرآیند رشد کودکان، نوجوانان و جوانان است که لازم و ضروری است. پس آموزش، مهارتافزایی و همراهسازی خانوادهها میتواند محور فعالیتهای مردمی در محله باشد، که ضلع دیگر این مثلث را ایجاد میکند. درواقع مدرسه و کانونهای تربیتی به عنوان رأس هدایتکننده، مربی و خانواده به عنوان رأس تسهیلگر و مسجد به عنوان رأس وحدتبخش و معنویتآفرین فرآیند تربیت که امتداد آن در دوران جوانی است را شکل میدهند.
او در پایان در مورد راهکارهای تحقق نوآوری در فرهنگ سنتی و احیای روح جاده ابریشم اشاره کرد و گفت: برگزاری اجلاس سالانه و تقدیر از فعالان جوان عرصه همکاریهای شانگهای، ایجاد مقرهای فرهنگی در مسیر جاده ابریشم، گردآوری و معرفی سنتهای مردمی در شهرهای حاشیه جاده ابریشم، برگزاری فراخوان هنرهای بومی برای کشورهای عضو همکاریهای شانگهای با موضوع جاده ابریشم، نشست مجازی نوجوانان کشورهای عضو با محوریت صلح، ترسیم اطلس فرهنگی و اجتماعی برای کشورهای حاشیه جاده ابریشم، راهاندازی بازدیدهای تمدنی ویژه فعالان فرهنگی و تربیتی در کشورهای عضو، انتخاب هر سال به معرفی یکی از کشورهای عضو، برگزاری نمایشگاههای فرهنگی و تمدنی ویژه نوجوانان و جوانان، تنظیم سند پیوست فرهنگی سازمان همکاریهای شانگهای و راهاندازی کتابخانه دیجیتالی جامع تمدنی کشورهای عضو از جمله مواردی است که پرداختن به آنها در این زمینه میتواند موثر واقع شود.
یادآوری میشود این رویداد از سوی شورای سران کشورهای عضو سازمان شانگهای و همراهی فدراسیون جوانان چین، از ۱۶ تا ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ (۷ تا ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳) در دانهوانگ استان گانسو و چینگدائو استان شاندونگ برگزار میشود.