به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست آخر بخش علمی جشنواره اسباببازی با موضوع «برندسازی، بازارسازی و اصول رقابت در صنعت اسباببازی» روز شنبه ۷ بهمن ساعت ۱۳ تا ۱۵ با سخنرانی احمد پاکزاد پژوهشگر و مدرس برند، علیرضا صالحی پژوهشگر و مدرس مدیریت و محمدامین غروی دکتری فناوری ارتباطات و کارشناس فناوری اطلاعات بر کسب و کارهای مجازی، برگزار شد.
محمدامین غروی دکتری فناوری ارتباطات و کارشناس فناوری اطلاعات بر کسب و کارهای مجازی، در ابتدای این نشست بیان کرد: در سال ۲۰۲۳ اتفاقهای جالبی در صنایع اسباببازی داشتیم. دوره پساکرونا را پشت سر گذاشتیم و تقریبا جهان از حالت پاندمی که بود و ملاحظههایی که به شرایط امنیتی لطمه میزد را پشت سر گذاشتیم و دنیای جدیدی نسبت به حوزه کسب و کار تجربه کردیم. اتفاقی که در دوران کرونا در صنعت اسباببازی افتاد یک رشد بیسابقه مخاطبان برای این صنعت ایجاد کرد. از آنجایی که مخاطبان این صنعت صرفا کودکان نیستند و در تمام ردههای سنی مخاطب خاص خود را دارد، جایگاه بسیار مهمی از نظر بعد اقتصادی دارد. برنامهریزی که برای برندینگ و بازارسازی این صنعت در نظر گرفته شده متفاوت است.
او ادامه داد: شرکت لگو در دوران کرونا رکورد ۱۷ برابری زده و همچنان نیز پیشتاز است. با توجه به استراتژیهای شرکتهای رقیب این بازار شاید رقابتیتر شود، چرا که با بررسیهای انجام شده کیفیت بازیهای ارائه شده از سوی شرکتهای تولیدکننده صنعت اسباببازی در ژانر ویژهای انجام میشود. پیش از این محور فعالیتها فیزیکی بودند و با عبور از این بخش به بخش فکری منتقل شده است.
این کارشناس فناوری اطلاعات همچنین بیان کرد: جنس بازیها نیز به نوعی تغییر کرده است و همزمان با تنوع سبد مصرفی این خود در بحث برندینگ تاثیر میگذارد. یک شرکت میتواند با نوع کیفی محصولی که ارائه میکند و خط سیری که برای نوع محصول خود دارد، بحث بازارسازی را شروع کند و به نوع محصولات خود که در سبد کالای مصرفی مخاطبان قرار میگیرد شخصیتسازی کند و محصولات را در میان رقبا پررنگ کند.
غروی در ادامه افزود: بیشتر محصولاتی که در حوزه اسباببازی تولید میشوند محصولات فکری هستند برای تمام ردههای سنی و گجتها و محصولاتی که تولید شده مرتبط با این حوزه است. امریکا در رده اول در دوران کرونا قرار داشت و الان به رده دوم آمده و دانمارک در رتبه نخست قرار گرفته است. ژاپن و کانادا همچنان رده خود را حفظ کردهاند.
او همچنین توضیح داد: من ۱۷ مهدکودک را مورد بررسی قرار دادم و نکته جالب توجه این بود که در تمامی مهدکودکها یک الزامی دارند و آن هم آموزش از طریق بازیهای فکری است و لگو نیز از آن دسته بازیهایی بود که برای مربیان الزام داشت و در مجموعه در حال رشد کودک باید استفاده شود. در واقع بازیهای ویژهای طراحی میشود و نوع استفاده و آموزش از این بازی در مهدکودکها نیز طراحی شده است. اولین محصولی است که کودک تجربه میکند و دلیل این علاقه کودکان و بزرگسالان به محصولاتی مانند لگو این است که خیلی راحت خروجی دیده میشود و شما خالق هستید. هر آنچه که در ذهن دارید از نگاه کودک یا بزرگسال یک اخلاف کیفی سنجی نیز به همراه دارد و رقابتی برای خود فرد ایجاد میشود و این جذابیت خود محصول است که هوشمندانه طراحی شده است.
این مدرس دانشگاه همچنین تاکید کرد: برای این که یک تولیدکننده موفقتر از قبل باشد و بهتر پیش برود نیاز است که اول بداند کجاست. دوم بداند به کجا میخواهد برسد و در نهایت این مسیر را به درستی ترسیم کند. این مسیر هم چیزی نیست جز شناخت مخاطب که اگر فارغ از نگاه مخاطب طراحی شود و صرفا مسیری تا رسیدن به نقطه باشد، همان اتفاقی که برای کسب و کارهای مختلف در ایران پیش گرفته شده است، رقم خواهد خورد. یکی از این تجربهها برگرفته شده از محیط پیرامون است. برندهایی موفق بودند که ترسیمگر دقیقتری از واقعیت و هرآنچه که در ذهن کودک است بوجود آورد. این یک قدم با ثبات است، چرا که کاربر حس خوبی در استفاده از آن ابزار و بازی دارد و دوم اینکه این حس خوب در بازیهایی که ماهیت فردی ندارند منتشر شده و تقویت میشود. این به نوعی به برندسازی کمک میکند. هدف ما این است که برندسازی بکنیم و بدانیم محصولی که تولید میکنیم چه مخاطبی دارد و مشکلات پیش رو برای توسعه بازار را نیز شناسایی کرده باشیم. باید نیازی ایجاد شود و خودش با محصول خودش به بهترین نحو پیش برود. محصول ممکن است تولید شده باشد و با توجه به وضعیت فعلی و نقشه پیشرو و اتفاقی که برای محصول و توسعه بازار و بازارسازی آن است به خوبی رقم نخورد.
او گفت: در بحث اسباببازی جدای از ویژگیهای مشخص محصولات دیگر، باید به نکتههای دیگری نیز توجه کرد از جمله این که صرفا ارتباط بصری و سمعی آن اهمیت ندارد. یک محصول باید بتواند زاویه نگاه مخاطبان را دقیق رصد کرده و تامین کند. همچنین طیف رنگ و کیفیت رنگی که شرکت در محصولات خود استفاده میکند اهمیت دارد.
تولیدکنندگان صرفا به فکر تولید هستند
احمد پاکزاد پژوهشگر و مدرس برند دیگر سخنران این نشست گفت: همیشه یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه چرا مصرفکننده باید محصولی که ما تولید میکنیم را خریداری کند. صنعت اسباببازی یک کسری بزرگ دارد و آن هم این است که صرفا به فکر تولید آن هستیم و به بقیه مسائل فکر نمیکنیم. از سوی دیگر باور داریم که اقدامی درست و جدی برای رساندن به دست مصرفکننده انجام نمیشود.
او در ادامه به شاخصهای موثر کسب و کارها اشاره کرد و افزود: در بخش سنتی مواد اولیه براساس منابع در دسترس است، شیوه تولید فراوری یک تا دو مرحلهای است، کمیت تولید متناسب با تقاضاست، دسترسی به بازار و تنوع تولید محدود است و سرعت پاسخگویی کم است. در کسب و کار صنعتی مواد اولیه براساس منابع در دسترس سخت به دست میآید. شیوه تولید آن چند مرحلهای است، کمیت تولید فراتر از تقاضاست و کیفیت تولید عمدتا متناسب با تقاضاست. در کسب و کار فراصنعتی نیز براساس منابع بازتولیدی و جدید مواد اولیه کار میشود. در بخش شیوه تولید نیز فرآوری چند مرحلهای دارند و متناسب با تقاضا کمیت تولید دارند و چیزی را تولید میکنند که خواهان دارد و سفارش داده میشود.
این مدرس برند بیان کرد: شاخصهای کسب و کار اسباببازی ما در حال حاضر بیشتر تمایل به سمت سنتی دارد و فعالان تولید و توزیع این عرصه باید الگو باشند در صورتی که در خیلی جاها نیستند وبیشتر به دنبال تولید هستند تا تنوع و چیزی به عنوان شبکه توزیع ندارند. چالش فعالان صنعت اسباببازی در حال حاضر تولید است و در بخش صنعتی فروش است چرا که فراتر از تقاضا تولید کرده است و برگشت سرمایه در این فضا مثبت نیست. اما در فراصنعتی دغدغه بازاریابی است و این یعنی مدیریت برند که تبلیغات نیست و ربطی به هم ندارند بلکه تبلیغات یکی از ابزارهای کمککننده به برند است.
پاکزاد همچنین توضیح داد: در بحث برندسازی مزیت آن چیزی است که به مصرفکننده هدیه داده میشود. منفعت سودی است که برای تولیدکننده حاصل میشود. هر نشان تجاری برند است اما ایدهآلی که از آن انتظار داریم زمانی حاصل میشود که اعتماد، اعتبار و اطمینان سه شاخص مهم را در خود داشته باشد و از وضعیت مطلوبی برخوردار باشد. تولیدکنندگان داخلی تا چه اندازه مورد اطمینان و اعتماد مصرفکننده داخلی هستند سوال اصلی است. اینکه جنس تقلبی نباشد و مطمئن باشد از این که برای کودک مناسب است و اعتبار هم این است که شبکه توزیع به آن اطمینان داشته باشد.
این پژوهشگر در ادامه گفت: متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان از دانش و تجربه در کنار هم استفاده نمیکنند. منابع و نتایج هویت و تصویر شامل هویت و تصویر میشود. در واقع هویت مفهوم فلسفی است که در ذهن بنیانگذاران است. دوم دامنه فعالیتش مشخص است و میداند برای چند گروه و چگونه کار میکند. در نهایت ذات موضوع و بازی است.
او در پایان نیز اظهار کرد: وقتی هویت برند تعریف شد باید در ظاهر و باطن کسب و کار بهعلاوه محصول که زیرمجموعه آن است از نظر طراحی نشان، قیمت، کارکنان، ارتباطات، بستهبندی و پوشش و در باطن نیز تنوع کالا، سودآوری، کیفیت، مواد اولیه، تقاضای مصرف، ارزش کارکردی را با خود همراه داشته باشد.
نقش شبکههای اجتماعی در برندسازی محصول
علیرضا صالحی پژوهشگر و مدرس مدیریت دیگر سخنران این نشست سخنان خود را با طرح این سوال که برای آشتی دادن کاربران با محصولاتمان چه کنیم آغاز کرد و گفت: تجربه کاربری بهبود یافته است، یعنی محصول در اختیار کاربر است توسعه محصولات نوآورانه است و بهروزرسانی برند وجود دارد. تولید محتوای ویدئویی، توجه به مسائل اجتماعی و محیطی و حضور در شبکههای اجتماعی نیز از دیگر نکتههایی است که باید به آن توجه داشت.
او ادامه داد: باید در شبکههای اجتماعی حضور فعال داشت و با دنیای مشتریان از طریق پاسخ به نظرها، پرسشها و تولید محتوای تعاملی اقدام کنیم. علاوه بر این از تبلیغات هدفمند استفاده کنیم. این تصور اشتباه وجود دارد که شبکههای اجتماعی بسیار ارزان هستند. ظاهرا ارزان است در حالیکه در واقعیت پرهزینه هستند. باید برنامهریزی داشته باشیم و درست کار کنیم.
این مدرس مدیریت توضیح داد: ایجاد کمپینهای ویژه، اشتراکگذاری محتوای کاربران و همکاری با اینفلوئنسرها از جمله اقدامهایی است که شما میتوانید در شبکههای اجتماعی برای برند خود داشته باشید. استفاده از هشتگها، پروموشنها و جوایز، آنالیز و ارزیابی دادهها نیز از دیگر مسائلی است که میتوان برای داشتن یک شبکه اجتماعی مفصل از آن استفاده کرد.
صالحی درباره ارزیابی و تحلیل دادهها در شبکههای اجتماعی نیز گفت: باید تعداد دنبالکنندگان و اعضای جدید خود را تحلیل کنید. اینکه در چه زمانی تعداد اعضا بالا رفته و میزان تعامل چگونه است. تاثیر بر افزایش فروش و بررسی تغییرها در فروش و ارتباط آن با کمپینها چگونه بوده است. تاثیر بر ترافیک ورودی به وب سایت چطور است. از سوی دیگر نظرها و بازخوردها رصد شوند. پیشرفت در شناخت برند و اینکه اندازهگیری تغییرها در شناخت برند از سوی مخاطبان چطور است. تاثیر همکاری با اینفلوئنسرها ارزیابی شود و تغییرات در فروش و ارتباط آن با کمپینها بررسی شوند.
او در پایان نیز بیان کرد: فناوریهای جدید تا حدی میتواند به ما در این زمینه کمک کند از جمله هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، واقعیت افزوده و سازههای ماژولار و ساخت و ساز است که ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم.