به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، جمالالدین اکرمی از نویسندگان و تصویرگران قدیمی ادبیات کودک و نوجوان و یکی از داوران دومین جشنواره ملی نقاشی کودکان و نوجوانان با موضوع «آداب و رسوم در خانوادههای کشور چین و ایران» درباره آثار حاضر در این دوره از جشنواره بیان کرد: ما چند نکته را برای داوری در نظر گرفتیم از جمله پیوند با موضوع مورد نظر و تازگی زاویه دید که از جمله ملاکهایمان برای داوری آثار بود.
او ادامه داد: چهار گروه سنی در این دوره در نظر گرفته شده بود که گروه سنی خردسال ۵ تا ۷ سال جایش در این میان بسیار خالی بود، در حالیکه بعضی از آثار کاملا خردسالانه بودند، حیف بود که این گروه سنی از حضور در جشنواره محروم شوند. از سوی دیگر جشنواره سال گذشته نیز مشابهت زیادی با موضوع امسال داشت و میشد موضوع تازهتری را ارائه کرد که به شکل بینافرهنگی برگزار شود، مانند بازارهای محلی، صنایع دستی، پوشاک محلی و... که تفاوت خاصی با موضوع سال گذشته ایجاد میکرد.
اکرمی افزود: ما یک عنوان بزرگ داریم اما یک طرفه است و نیازمند است کودکان چینی نیز تصوری از سرزمین ما داشته باشند، تا فرصتی برای مسابقه ایجاد شود و ببینیم تصور این دو گروه از همدیگر به چه شکل است.
این نویسنده ادبیات کودک اظهار کرد: ما نقطه اوج جشنواره را خود جشنواره نمیدانیم و به فعالیتهای پیش از جشنواره اهمیت میدهیم. برای ما مهم است که پیش از شروع جشنواره چه کارهایی انجام شده است. به طور مثال میشد کارگاه برگزار کرد و یا تلاش کرد تا بچهها بیایند در این کارگاه با سرزمین چین و یا بالعکس با ایران آشنا شوند.
او همچنین درباره بیشترین نمادهای مورد استفاده در آثار هنری گفت: عناصری که در آثار دیده میشد براساس واقعیت بود، چرا که کودک و نوجوان ایرانی با تماشای آثار و تصاویر واقعی و ترکیب آن با تخیل خودش اثر ارائه کرده است. به طور مثال در بیشتر آثار اژدهای چینی و یا فانوس آرزوها دیده میشد. اما در این میان چند اثر هم بیاندازه خوب بودند و ترکیبی از نمادها و نشانهای ایرانی در کنار نمادهای چینی بود مانند سیمرغ و اژدها که شکل افسانهای این دو به هم نزدیک شده بود. وقتی درباره پیوند تمدن و فرهنگ صحبت میکنیم، درباره لباس و نماد صحبت نمیکنیم، چرا که بخشی از آن شامل ادبیات و هنرهای تجسمی است. باید دید تاریخ هنر چین چگونه است، در چین استفاده از آبرنگ در نقاشی بسیار زیاد است اما اثری را ندیدیم که از این سبک استفاده کرده باشد. یا اثری نبود که در آن از افسانههای چینی بهره گرفته باشد. در واقع آشنایی کودک ایرانی با کشور چین سطحی و نمادین است.
اکرمی ادامه داد: بیشتر نمادها در لباس و کلاه خلاصه میشد و فراتر از آن نمیرفت و این چیزی نیست که از آشنایی فرهنگی از آن یاد کنیم. باید بچهها دور هم جمع شوند و قبل از شروع کار اسلاید و فیلم ببینند و این شناخت فرهنگ درونی شود تا تنها برای انجام مسابقه نباشد و ماهیت داشته باشد.
این هنرمند همچنین درباره تکنیکهای استفاده شده در آثار نیز توضیح داد: بیشتر نقاشیهای برجسته از تکنیک اکرلیک و گواش و نهایتا چاپ دستی استفاده کرده بودند و کارهای با مداد رنگی کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. باید این نکته را در نظر بگیریم که یکسری از جاها امکانات کافی ندارند ولی نباید از قافله عقب بمانند. سعی کردیم این موارد را در نظر بگیریم و تبعیضی میان بچههای کانون و شرکتکنندگان آزاد ایجاد نشود.
او افزود: تلاش کردیم امکانی برای کودکان با تواناییهای ویژه نیز در نظر بگیریم و یک محور جدا برای داوری داشته باشیم. درست است که این کودکان توانایی بچههای معمولی را ندارند، اما در یک جایی حتی فراتر از بچههای معمولی هستند. بنابراین ما این دو گروه را از هم جدا کردیم که آثار آنها فراموش نشود.
اکرمی در ادامه سخنان خود پیشنهاد کرد: برای انجام یک کار استاندارد باید بخش فرهنگی سفارتخانهها فعال باشند و ابزار این کار فراهم شود تا کودکان با فرهنگ کشورهای مختلف آشنا شوند. اتفاقی که در گذشته نیز وجود داشت. سیاستگذاران باید در عرصه فرهنگی فعال باشند چرا که سرزمین ما از این امکانات دور نبوده است و باز هم باید این ارتباط برقرار شود. یادمان باشد بچهها هیچوقت کوتاهی نمیکنند و موج استقبالشان جذاب است. بنابراین باید بتوانیم پاسخ به نیازهای کودکان را به درستی بدهیم. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تجربههای غنی در عرصه هنرهای تجسمی داشته است و نباید اجازه دهیم که فراموش شود.
دومین جشنواره ملی نقاشی کودکان و نوجوانان، با موضوع آداب و رسوم در خانوادههای کشور چین و ایران با همکاری سفارت جمهوری خلق چین و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میشود.