به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر، به بهانه نزدیکی به سی و پنجمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران پای صحبت حسین موحدزاده عضو نویسنده نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز بوشهر نشستیم.
-لطفاً خودت را برای بچّهها بیشتر معرّفی کن.
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه...من حسین موحدزاده اهل استان بوشهر هستم و ۱۲ سالمه
-از چه زمانی متوجّه شدی که به دنیای نویسندگی وارد شده ای؟
اون موقع تقریبا ۷ سالم بود تازه حروف الفبا رو داشتم یاد میگرفتم
متوجه شدم که میتونم دنیای جدیدی برای خودم با نویسندگی درست کنم و با بقیه به اشتراک بذارم،اون زمان بود که این فکر به سرم زد که نویسندگی رو شروع کنم
-چرا این قدر به نویسندگی و مطالعه علاقهمند هستی؟
چون فضایی که مطالعه و نویسندگی بهم میده از همه مشغله ها منو دور میکنه و آرامش خاصی بهم میده
-درآینده میخواهی چه حرفه یا شغلی داشته باشی؟
بیشتر به هنر علاقه دارم مخصوصا، بازیگری-نویسندگی و از الان دارم آماده سازی میکنم برای آیندم.
-در تعطیلات تابستانی معمولا مشغول چه فعّالیّتهایی هستی؟
غیر از تفریحاتم تمرکزم روی خواندن کتاب های بیشتر کلاس نمایش و ورزش هست.
-در نقّاشی هم موفّقیّتی به دست آوردی؟
توی ذهنم طراحی های خیلی زیبایی انجام میدم اما وقتی روی کاغذ اون ها رو میکشم خیلی درست در نمیاد
-آیا نویسندهها هم آرزو دارند؟
بله،هر انسانی میتونه آرزو هایی بیرون از حرفه ی خودش داشته باشه.
-بزرگترین آرزویت چیست؟
اینکه در آینده بتونم انسان عادلی باشم و نویسنده و بازیگر موفقی بشم.
-نوشتههای کدام نویسندهها را بیشتر قبول داری؟
راستش یکی از طولانی ترین کتاب هایی که خوندم نویسندش کارگردان انیمیشن کودک بود و خیلی کتاب جالبی بود و روحیات کتاب با من همخوانی داشت ؛ اسم نویسندش هم الکس هیرش بود.
-بیشتر چه نوع کتابهایی نظرت رو جلب می کنند؟
کتاب های کوتاه و تخیلی که شما رو از خودتون و مشغله هاتون دور میکنه و یک آدم هنرمند میسازه وکتاب های داستان.
-برای بچّههایی که علاقهمند هستند نویسنده شوند، امّا نمیدانند چطور شروع کنند چه پیشنهادی داری؟
اول از نظر من باید یک ذهن خلاق داشته باشید؛ که بتونه اون کسی که کتاب میخونه رو جذب کنه،اینجوری خود به خود وقتی کتابتون رو نشون دوست و آشنایان بدید بعد از یه مدت اسمتون بازتاب زیادی داره.
-وقتهایی که شعر/داستان نمینویسی، معمولاً مشغول چه کاری میشوی؟
تفریح البته نه تفریحی که سریع از یادم بره تفریحی که همه نکات مهمش تو ذهنم بمونه که اگر بخوام چیزی بنویسم بتونم از اون داشته هام استفاده کنم راستی گاهی استخر وشناهم میرم خیلی دوست دارم وهیئت کنار خونمون هم عضو هستم.
-یکی از خاطرات جالبت را از دنیای نوشتن برای ما تعریف میکنی؟
بله حتما، یادمه به بار وقتی داشتم کتاب مینوشتم زنگ زدم به یکی از دوستانم و از اون کمک گرفتم.
اولش چیز های خیلی عجیبی میگفت اما بعد از مدت ها فهمیدم که همون چیز های عجیب خودش نکات خیلی مهمی بوده و اینو فهمیدم که میشه کتابی نوشت که داستان هایش از داستان ها و تجربه های دوستانت باشه
اینجوری بخاطر هر فصل از کتاب کسی که کتاب رو میخونه داخل یک بعد جدید میره و یک گیاه جدید در گوشه ی مغزش جوانه میزنه