به گزارش روابطعمومی ادارهکل کانون استان کرمان، همزمان با ۱۸ تیر ۱۴۰۳ روز ادبیات کودک و نوجوان مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان در نشستی که با حمایت روابطعمومی مجتمع مس سرچشمه در کانون پرورش فکری سرچشمه تشکیل شد با قدرت قصهگویی در کسب و کار، اصول روایت به سبک پیکسار، ساخت و پرداخت متن و سبکهای مناسب هر ژانر در قصهگویی آشنا شدند.
قصهها ملات چسبندهی همیشه ماندگار هستند
سمیه یاوری معاون فرهنگی کانون استان با اشاره به اینکههمه ما در زندگی روزمره و زندگی شغلی فروشندهایم بیان کرد: ما نه فقط زمانی که کالا یا خدمتی را میفروشیم بلکه در تمام ارتباطات حسی که با دیگران برقرار میکنیم، در بیان ایده و نظر و یا تشویق دیگران به کار یا معرفی خودمان در نقش یک فروشنده هستیم. اصلاً خلقت یک معاملهی عاشقانه است. همه ارتباطات بر پایه معامله استوار است و تمام لحظات ما با معامله کردن گره خورده است.
وی افزود: هدف یک فروشنده و یا صاحب یک کسب و کار این است که در ازای سود به مردم محصول یا خدمتی ارزشمند برساند. برای رسیدن به این اهداف روشهای بیشماری هست. موانع زیادی هم وجود دارد. مربی کانون در زندگی شغلی خود با این موانع درگیر است. چطور والدین را ترغیب به ثبتنام فرزاندانشان کند؟ چطور استعدادها را جذب کند؟ چطور استعدادها را حفظ و نگهداری کند؟ چطور حامیان و فعالان را به مشارکت فرا بخواند؟
یاوری ادامه داد: در حقیقت گذر از این موانع است که موفقیت کسب و کار شما را تعریف میکند. واضحترین شکاف کسب و کار ما فضای خالی میان مخاطب و مربی است. در واقع مربیانی که به بهترین شکل بین شکافها پل میزنند برنده هستند.
معاون فرهنگی کانون استان با اشاره به اینکه اگر بتوانید بهتر خدماتتان را ارایه کنید و بهتر ارتباط برقرار کنید برندهاید تشریح کرد: صرف نظر از نوع شکافی که در کسب و کارتان با آن مواجهید برای ساختن پلی بر آن شکاف عظیم که در جذب مخاطب مورد نظرتان و مشتریان بالقوهتان به اندازه کافی محکم و استوار باشد باید بر سه عنصر توجه، نفوذ و تغییر مسلط شوید.
این امر فقط با قصهگویی ممکن است. قصهها همان ملات چسبناک، همان گمشدههای جذابی هستند که برای همیشه در ذهن مخاطب ما میمانند. قصه همان قدرت مقاومتناپذیر است که به راحتی شامل هر سه عنصر پلسازی یعنی توجه، نفوذ و تغییر است. قصه اهرم منحصر به فردی است که هیچ روش دیگر تبادل اطلاعاتی مانند آن نیست.
یاوری اضافه کرد: فرایند قصهگویی یک فرایند همآفرینی است. وقتی گوینده قصه را تعریف میکند شنونده کلمات را دریافت میکند و تصاویر و احساسات خود را به آن میافزاید تا جایی که مرزهای میان پیام و گیرنده محو میشود. این جنبه از قصهگویی آنقدر قدرتمند است که محققان ادعا میکنند یکی از جنبههای منفی قصهگویی همین است که مخاطب را به داستان منتقل میکند و مخاطب آگاهی خود را نسبت به پیرامون از دست میدهد.
قصهها به طور ذاتی ویژگی متقاعد کنندگی دارند. معمولاً مقاومت مشتریان یا مخاطبین با قصه از هم میپاشد. حتی قصه قادر است شنونده را به دنیای خودش منتقل کند. تحقیقات نشان داده وقتی مخاطب از قصه رها شود دچار تغییر و دگرگونی میشود و این اثر ماندگار است. قصه با تغییر سطح کورتیزول، هورمون اکسیتوسین و دوپامین باعث جلب توجه نفوذ و تغییر در مخاطب میشود. چهار عاملی که باعث فوقالعاده شدن یک قصه میشوند شامل شخصیتهای ملموس، احساسات واقعی، لحظه مهم و جزئیات خاص هستند.
وی در پایان اظهار داشت: وقتی بحث دنیای بیانتهای قصهها میشود چهار نوع قصه کسب و کار به ما کمک میکند تصمیم بگیریم که نه تنها کدام یک را روایت کنیم بلکه چطور به بهترین شکل آن را روایت کنیم. چهار قصه حیاتی، قصههایی که هر کسب و کاری باید آنها را روایت کند شامل قصه ارزش، قصه موسس، قصه هدف و قصه مشتری است.
ساخت و پرداخت متن در قصهگویی
ساخت و پرداخت قصههای آیینی و مذهبی در قصهگویی از سوی طیبه اعتمادی کارشناس فرهنگی کانون استان مورد بررسی قرار گرفت.
اعتمادی در این بخش از نشست ویژهبرنامه «در سایه آفتاب، در سنگر قصه» که تابستان امسال برگزار می گردد را تشریح کرد.
ویژهبرنامه «در سایه آفتاب، در سنگر قصه» یک همایش قصهگویی ویژه اعضای نوجوان و مربیان مراکز استان با محوریت قصههای آیینی، مذهبی و دفاع مقدسی است که در مرداد ۱۴۰۳ برگزار میگردد.
کارشناس فرهنگی کانون استان کرمان جهت آشنایی مربیان حاضر در این نشست به تشریح انتخاب قصه با توجه به ویژگیهای قصهگوی نوجوان، هماهنگی با روحیه و رفتار قصهگو، تناسب با تواناییها و قابلیتهای فردی قصهگو، سازگاری با شرایط، امکانات و محدودیتهای قصهگو و اینکه قصه انتخابی باید دارای چه صفاتی باشد تا نوجوان قصهگو بتواند اجرای موفقی داشته باشد پرداخت.
تازگی و نو بودن، دقت در روایی بودن، قابلیت توصیفی و سازگاری با هنجارهای اجتماعی و محیطی، خاستگاه فرهنگی ادبی قصه، پروراندن قصه و آمادگی برای اجرا از سوی مربی و چگونگی آن از دیگر موارد مطرح شده از سوی وی بود.
همچنین طراحی ساختار برای بیان قصه، مناسبسازی قصه برای نقل، شناسایی حوادث اصلی و فرعی طراحی بخش تعاملبرانگیز، تمرین، استفاده از زبان دوم، چگونگی به کارگیری تعابیر، واژگان، آرایههای کلامی و طراحی شیوه اجرا از دیگر موضوعاتی بودند که به آنها اشاره شد.
اصول روایت به سبک پیکسار
مهدیه عاقبتی کارشناس مسئول فرهنگیهنری و ادبی کانون استان در نوبت خود درباره اصول روایت به سبک پیکسار بیان کرد: استودیوی انیمیشنسازی پیکسار سطح روایت را در سینما چند پله ارتقا داده است و جذابترین قصههای سالهای اخیر را برای مخاطبان سینما تعریف کرده است.
وی افزود: از اسباببازیهایی که زنده میشوند بگیرید تا روحی که به جهان پیش از تولد میرود و میخواهد دوباره به زمین برگردد. برای تخیل آنها مرزی وجود ندارد و برای مهارتشان در قصهگویی نمیشود حدی متصور شد.
عاقبتی با اشاره به اینکه در قصه گویی به روش پیکسار باید از نقطهی امنتان خارج شد گفت: ناامنی بیشتر مساوی داستان بیشتر است. چطور به ایده یک داستان شکل میدهید تا شامل احساسات قوی شود؟ بیشتر قصههای خوب حول و حوش تماشای کاراکتری میگردد که خارج از منطقهی امن در تلاش و تکاپوست.
پیکسار به شکل متوالی کشف میکند که قهرمان چه چیزی را بیشتر از همه میخواهد و بعد او را به طور دقیق در موقعیت مخالف آن قرار میدهد.
در پایان به واکاوی چند شخصیت و موقعیت در انیمیشنهای استودیو پیکسار پرداخته شد.
ویژگیهای قصهگویی مدرن
زهره دهیادگاری کارشناس فرهنگی کانون استان صحبت خود را با تشریح قصهگویی مدرن به این شکل آغاز کرد: واژه مدرن در ریشه به معنی فقط در همین لحظه است و پیدایش قصهگویی مدرن نیاز نسل امروز است.
دهیادگاری افزود: شرح قالبهای قصهگویی و فاکتورهای ادبیات مدرن و پست مدرن تغییر زمان هنرمندانه و همزمان در قصهها، استفاده از نمادها در رساندن مفاهیم، سادگی و کاربرد عامیانه زبان، شناخت دایره واژگان روز مخاطب و استفاده از چند صدایی، چند راوی که با برداشتهای مختلف و از زاویه دیدهای مختلف بیان میشود از شاخصههای ادبیات مدرن است.
وی در حوزه قصهگویی مدرن ادامه داد: میتوان مطالب را به دو بخش مرتبط با قصه و مرتبط با اجرای قصه تقسیم کرد. در گام نخست از سه فیلتر میتوان قصه مدرن را انتخاب کرد. قصهای که به خودی خود مدرن است، قصهای که کلاسیک است و در اجرا مدرن میشود و قصه کلاسیکی که با تغییراتی مثل زاویه دید مدرن روایت میشود.
وی با اشاره به اینکه تمامی قصهها، قابلیت مدرن شدن را دارند نکات کلیدی در انتخاب قصه مدرن را شرح داد: قصهای را انتخاب کنید که دوست داشته باشید و آن را کامل و دقیق بفهمید و تحلیل کنید. سپس به تواناییهای خود صادقانه توجه کنید و به شرایط اجتماعی، روانی و فرهنگی مخاطبان اشراف کامل داشته باشید.
دهیادگاری در ادامه اظهار داشت: شباهتها و تفاوتهای قصهگویی مدرن و نمایش تکنیکهای فنبیان، کاربرد زبان بدن و میمیک چهره به یکدیگر شبیهاند. مهمترین تفاوت این دو این است که مخاطب در قصهگویی مدرن اتفاقات را میشنود در حالی که در نمایش اتفاقات را میبیند.
کارشناس فرهنگی کانون استان افزود: ستون اصلی قصهگویی روایتگری و افعال گذشته است. احساس راوی شاهد ماجرا و لحن قصهگو، لحن راوی و مونولوگ است. این در حالی است که در نمایش افعال در زمان حال اتفاق میافتد و لحن هنرمند لحن اجرا و دیالوگپردازی است.
وی درباره استفاده از ابزار در قصهگویی مدرن بیان کرد: استفاده از تکنولوژی روز، افکتهای دیجیتالی، ابزارهای متنوع سمعی بصری و ... از ابزارهای قصه گویی مدرن میشوند و نکته قابل تامل این است که این ابزارها صرفا ابزار فیزیکی نیستند و تکنیک اجرایی تعامل با مخاطب به شکل مدرن و خلاقانه نیز ابزار محسوب میشود.
دهیادگاری صحبتهایش را این چنین پایان داد: ابزاری قصهگویی را مدرن میکند که کاربردی، خلاقانه و در خدمت روایت قصه و روایتگری قصهگو باشد. ابزارها نباید دست و پاگیر باشند و یا حواس مخاطب را از اجراکننده بگیرند.
این در حالی است که، آسیبشناسی بیست و پنجمین جشنواره قصهگویی و راهکارهای پیشنهادی همکاران به جهت رشد و ارتقا کمی و کیفی جشنواره قصهگویی بیست و ششم و ارایه تجربیات موفق مراکز فرهنگیهنری کانون عنبرآباد از سوی مریم جهانشاهی و معصومه جهانبانی و مرکز فرهنگی هنری پاریز از سوی سکینه ملکی از دیگر بخشهای این نشست بود.
همچنین، در این نشست با حضور اکبر خدادادی مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان و سیدحبیب نظاری شاعر، از کتاب «روزهای بیتکرار» نوشته سکینه جعفریزاده نویسنده کودک و نوجوان رونمایی شد.