به مرکز یک شیراز که وارد شدم، کنار میز نشسته بود؛ و با همان چهره مهربان برای بچهها قصه میگفت. کنارش نشستم تا کارگاهش تمام شد.
از او خواستم تا کمی از خودش بگوید؛ و سوالاتم را اینگونه آغاز کردم.
از چه زمانی وارد کانون شدید؟
مرضیه ثمرده حقیقیفرد هستم. درست سیویک سال پیش در آغازین روزهای فصل بهار سال ۷۲ بهعنوان کارشناس مکاتبهای آفرینشهای ادبی در کانون شروع به کار کردم. از کودکی به نوشتن و خواندن علاقهمند بودم، به ویژه کتابهای داستان و شعر.راستش از مشتریهای جدی کیهان بچهها بودم؛ و شاید همین علاقهمندی بود، که باعث شد تا در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل بدهم. از سال ۷۵ نیز بهعنوان کارشناس فرهنگی وارد حوزه فرهنگی شدم؛ و در بخشهای مختلف این واحد ادامه فعالیت دادم؛ و این همکاری تا کنون ادامه دارد.
دبیر اجرایی و رابط جشنواره بینالمللی امام رضا (ع) بخش استانی از سال ۹۱ تا ۹۶، دبیر اجرایی جشنواره دو سالانه استانی سرود نوای همدلی سال ۹۶، داور جشنواره نمایش عروسکی کانون مرحله استانی سال ۹۵،مسئول کمیته علمی جشنواره بینالمللی امام رضا (ع) بخش استانی در سال ۹۰ (یک تصویر از یک حدیث رضوی)، داور جشنواره سراسری قصهگویی (مدارس امام حسن مجتبی (ع))، دبیر اجرایی بزرگداشت جشنوارههای متعدد از جمله هفته ملی کودک، هفته کتاب و کتابخوانی، اردوهای استانی و یک هفته با کانون استانی، داور و رابط جشنواره بینالمللی قصهگویی مرحله استانی، دبیر جشنواره قصهگویی مرحله استانی ی، دبیر شورای فرهنگی، هنری و ادبی کانون استان، دبیر شورای فرهنگی، هنری و ادبی کانون استان، داور مسابقات شعرخوانی کانون طی سالهای پیدیپی، و نویسنده و کارگردان (نمایش دختر آفتاب) ویژه کانون استان قم سال ۸۵ نیز بخشی از دیگر اقداماتی است که داشتهام.
چه انگیزهای باعث شد به این حرفه روی بیاورید؟
کار با کودک و فرورفتن در دنیای آنها از علاقهمندیهای همیشگی من بوده است؛ و مسلماً چه جایی مناسبتر از کانون که این بستر را سخاوتمندانه فراهم کرد.
یکی از اهداف اصلی کانون را نام ببرید و شما در این زمینه چه کردید؟
یکی از اهداف اصلی کانون شناسایی استعداد و توانمندیهای کودکان و نوجوانان است؛ که مربی با هنرمندی خود میکوشد تا آن را از بالقوه به بالفعل ارتقا بخشد. بر همین اساس با ایجاد فضایی امن و آرام، توجه به پرورش خلاقیت و ارائه محتوای غنی فرهنگی و هنری، مسیر را برای مخاطبین هموار مینماید. ما نیز از این قائده مستثنی نبوده و طی این سالها با اجرای فعالیتهای متنوع فرهنگی بهویژه فعالیتهای کتابمحور، برگزاری جشنواره، مهرواره، نشستهای تخصصی، برپایی نمایشگاه و... سعی کردیم، تا محتواهای غنی و مناسبی را در اختیار مخاطبین خود قرار دهیم.
در طول این سالها چه چالشهایی را تجربه کردید و چگونه توانستید با آن مقابله کنید؟
یکی از عمده چالشها که سالهاست کانون با آن روبرواست، کمبود نیرو یا همان عدم جذب نیرواست که البته مربیان کوشیدهاند، تا با تلاش مضاعف خود آن را جبران کنند. گرچه اخیراً با جذب مربیان کمکی تا حدودی این وضعیت ترمیم شده است؛ اما کافی نیست، چون این افراد موقتی و یا در یک فصل میتوانند در اختیار باشند؛ لذا نمیتوان سرمایهگذاری مناسبی روی آنها انجام داد.
عدم اعتبار کافی یکی دیگر از مشکلات عمده است؛ اما ما در طول کار یاد گرفتیم از حداقلیها حداکثر استفاده را بکنیم. یا مثلاً با تعامل و یا مشارکت با برخی دستگاههای همسو و یا موسسات مردمنهاد به اجرای برنامههای متنوع فرهنگی هنری بپردازیم و یا گاهی اوقات از خیرین به نام در راستای انجام فعالیتها کمک بگیریم.
به نظر شما مهمترین ویژگیهای یک مربی پیشکسوت موفق چیست؟
حدیثی مشهور است که مولانا در دفتر چهارم خود به آن استناد میکند که: "کلموا الناس علی قدر عقولهم لا علی قدر عقولکم" و چنین میگوید: چو نکه با کودک سرو کارم فتاد / هم زبان کودکان باید گشاد
بر همین اساس شناخت مخاطب شرط اول است. یعنی اینکه باید با دنیای او آشنا شد، حالات و شرایط او را شناخت و بعد به او نزدیک شد. اگر این اتفاق درست رخ دهد، باور مربی از سوی عضو اتفاق میافتد و عضو مجذوب مربی میشود و اینجاست که کار مربی شروع میشود، و میتواند کار تربیتی خود را به احسن وجه انجام دهد. مورد دیگر برخورداری از مهارتهای کافی، بهروز بودن اطلاعات و دانش و یک گام جلوتر از عضو بودن، استمرار در کار و... است.
چه توصیههایی برای مربیان جدید کانون دارید تا در این مسیر به موفقیت برسند؟
اولاً سعی کنند از دانش و اندوختههای مربیان قدیمی و پیشکسوت بهره ببرند یا به عبارتی شاگردی کنند. رسم شاگردی از رسوم بسیار پسندیده است. به قول قدیمیها «تجربه را تجربه کردن خطاست».
پس صبوری پیشه کنند؛ تا از غوره حلوا سازند. صیاد لحظهها باشند؛ و فرصتها را دریابند؛ تا آنجا که تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. دانشافزایی و مهارتآموزی کنند؛ و برای رسیدن به توفیق ضمن تلاش مجدانه چشم به آسمان داشته باشند.
به نظر شما آینده کانون و نقش مربیان در سالهای آتی چگونه خواهد بود؟
انشاءالله که آینده کانون مثل همیشه روشن خواهد بود. البته این مهم به همت و تلاش مربیان خوب کانون و توجه بیش از پیش مسئولین وقت و عنایت ایشان در رفع نواقص و کمبودها و... میسر میشود؛ و میتواند این مسیر را هموار کند.
چه پیشنهادی برای توسعه کانون و فعالیتهای آن دارید؟
توجه به تولید محتوا هنوز در صدر امور است. سالها پیش کانون در بخش تولید فیلمهای سینمایی حرف اول را میزد؛ اما متاسفانه مدتهاست این مورد کمرنگ شده است. این خلاء در بخش تولید بازی و سرگرمیهای سازنده نیز احساس میشود. در حوزه انتشارات، تولید کتب علمی لازم است بهروز شود؛ و باید به تنوع موضوعات علمی توجه شود. تجهیز مراکز به محصولات فرهنگی، هنری، علمی ویژه اعضاء فراگیر. فراهم آوردن بستر مناسب آموزشی ویژه مربیان فراگیر. تخصیص اعتبار مستقل برای مراکز فراگیر، و این گروه از مخاطبین میتواند مفید باشد.
از همکاری با مربیان جدید چه درسهایی آموختید؟
سرزندگی، جستجوگری، بلندپروازی (البته نا جایی که آسیب نرساند) و...
گفتگوهایمان که تمام شد، از او خواستم تا یکی از قصههایی را که دوست دارد و همیشه برای بچهها میخواند؛ برایم بگوید. آن روز برای من، شنیدن قصههای یک همکار مهربان با لحنی صمیمی، تجربهای زیبا و دلنشین بود.