کودکان رسم عاشقی را خوب بلدند، ساده اند به گاه عاطفه خوبند به گاه مهر ،تیز بین اند به گاه اراده آنها زود می رسند و سبدهای شان بسیار زود پر از دوستی می شود و گل های همیشه بهار را به هم هدیه می دهند حالا اگر برای هم بنویسند که خوب از هم می نویسند و واژه های شان را زود پیدا می کنند در هیجدهم مهر ماه یکی از روزهای هفته ی ملی کودک دقیقا در این روز کانون پرورش فکری کودکان مرکز شماره ۲۱ تهران مرکز سندروم داون برای کودکان افتتاح شد و پرواز قاصدهای مهربانی کودکی را به کانون پرورش فکری معرفی کرد به نام رامونا هاشمی خیابانی او چهارده سال دارد، شطرنج بلد است، شنا می کند، درس هایش را خوب می خواند محبوب مدیران مدرسه و معلم های خودش است و دوستانش دوستش دارند .او اندک تفاوتی با دوستانش دارد دریک اتفاق ناگوار بینایی اش را از دست داده است و تا به امروز نیمی از عمرش را در روشنی و نیمی دیگر را در تاریکی به سر برده است.
او می گوید از خاطره ی روزهای بینایی اش برای این روزهایش استفاده می کند. ساعت دونیم ظهر بچه هایی با لباس های شاد و زیبای کردی که به افتخار قلم رامونا پوشیده بودند همراه با معلمان و مدیران مدرسه در مرکز شماره ۴ سنندج کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کردستان کنار دست هم می نشینند آنها آمدهاند تا همکلاسی شان را تشویق کنند و به او تبریک بگویند به نظر آنها رامونا کار جالبی انجام داده است او کتاب نوشته است .
رامونا در خیال خود با ماه همسفر شده است و از آرزوی ماه نوشته است او با کمک خانواده اش رویا هایش را بر روی کاغذ نوشته است و آنها را به چاپ رسانده است و حالا این رویا را با هم سن و سالانش شریک است در جشن رونمایی کتاب رامونا خیابانی کودکانی دیگر هنر نمایی می کنند، بهار گوران شاهنامه می خواند و از دلاوری های آرش کماندار می گوید.
ویان محمودی برایش سازدلش را کوک می کند و صدف بابایی درکنارش برای جمع حاضر قصه گویی می کند و ندا ملایی مجری برنامه می شود و سنا رادفر داستان دایه نرمه وپشی گیان را قرائت می کند .همه دست به دست هم می دهند تا رونمایی کتاب رامونا در خاطرات او ثبت شود .بزرگانی در این جمع حاضر بودند که کمر همت به حمایت او وکتابهای بعدی اش نیز بسته بودند .حمیدرضا گوهری مدیر کانون پرورش فکری ، ابراهیمی مشاور استاندار ،ریس اداره کل بهزیستی و رئیس شهرستان بهزیستی و ریاست حوزه ی هنری که آقای فرهادی صد جلد از کتابهای رامونا هاشمی خیابانی را خریداری کرد و بهار گوران نیز بیست جلد کتاب خرید.
این اتفاق مبارک نشان می دهد که کتاب خواندن و کتاب نوشتن همیشه بهانه های خوب خوشبختی اند، در حاشیه ی این برنامه عطیه شیخ احمدی نویسنده ی بیش از هفتاد جلد کتاب برای کودکان حاضر در سالن از سختی های های روز قطع نخاع شدنش گفت و آنها را تشویق به امید و سرزنده زندگی کردن مرد او اشاره کرد که نوشتن هم سخت است هم آسان به شرطی که حوصله کنیم دقت کنیم و زمان های زندگی کردن را دریابیم .
به قلم هاجر صفابخش (کارشناس ادبی استان کردستان)