کد خبر: 349162
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۱
اعضای ادبی مرکز شماره ۵ کانون اردبیل برای کودکان غزه شعر سرودند

به‌منظور آشنایی با مفاهیم مقاومت و پرورش روح حماسی، نشست‌های ادبی اعضای مرکز شماره‌ی ۵ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان اردبیل با عنوان «همپای مقاومت» برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون استان اردبیل، در راستای تربیت و پرورش روح حماسی، اعضای ادبی مرکز فرهنگی هنری شماره‌ی ۵ کانون اردبیل با برگزاری نشست‌هایی با مفاهیم مقاومت آشنا شده و با سرودن شعر و نگارش متن‌های ادبی، با کودکان و نوجوانان ستمدیده غزه اعلام همدردی کردند.  

بر اساس گزارش زهرا نوروزی مربی مسئول مرکز، در این نشست‌ها با معرفی مجموعه‌های شعر کودک و نوجوان با محوریت مقاومت که به همت مدیریت آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری جمع‌آوری و منتشرشده است، به قرائت آثار این مجموعه توسط مربی و اعضای کارگاه شعر سرایی و انجمن ادبی پرداخته شد.

از دیگر بخش‌های این نشست‌ها نقد و بررسی تعدادی از آثار این مجموعه با نگاهی جدید به موضوع مقاومت بود که ایثار، صبر و پایداری کودکان غزه در شرایط سخت زندگی را در قالب‌های شعری به تصویر کشیده بود.  

این مسئول مرکز خاطرنشان می‌کند: «خواهرم پرنده شد»، «ما ایستاده‌ایم»، «از گلوله تا گنجشک» و «بمب بادبادک نیست» ازجمله کتاب‌هایی هستند که در این نشست‌ها مورد بررسی قرار گرفت و اعضا در مورد صور خیال موجود در اشعار، تصاویر جدید شاعرانه و استفاده‌ی به‌جا از نمادها و نشانه‌های جنگ و مقاومت در این مجموعه به گفتگو نشستند.

اعضای ادبی مرکز شماره 5 کانون اردبیل برای کودکان غزه شعر سرودند

گفتنی است، پس از خوانش سروده‌های این مجموعه ، اعضای ادبی مرکز نیز با ذوق سرشار خود به سرودن و قرائت اشعاری با محوریت کودکان غزه پرداختند.

آغوش بی کفن‌ها / محنا مصدق

چون کوچه‌های غزه

گهواره تشنه مانده

 آن ابر، تشنگی را

بر قلب او نشانده  

            

بر دامن خیابان

آوار مانده خانه

موشک گرفته یک‌شب

گهواره را نشانه 

در چشم یک سه‌ساله

دنیاست پاره‌پاره

قلبش شکسته انگار

از درد گوشواره

 در زیر پای آجر

جامانده یک عروسک

لبخند از لبش رفت

پژمرده چشم کودک

 انگار خاک غزه

بی‌تاب بی بدن‌هاست

چون کربلاست غزه

آغوش بی کفن‌هاست  

آوازی به رنگ غم/ ال ای فرزانه

 لابه‌لای خاکستر

 شاخه‌ی زیتون گوشه‌ای افتاد

شهر پر از کبوتر شد

دریای غزه دلش  پر از خون

 جیغ آژیر خطر

 تکاند دل عروسک را

ترس را به جان شهر انداخت

 لرزاند شانه‌هایش را

 آرزویی در دل کودکی جا ماند

از جنگ صد زخم روی عروسک ماند

در آغوش شهر آواز کبوتری رنگ غم گرفت

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =