به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، کارگاه «محتوا و قصه» از مجموعه کارگاههای ویژه داوران بیستوششمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون همزمان با برگزاری مرحله استانی این رویداد با سرفصلهای شناخت و انتخاب قصه،پرداخت قصه، حواس درونی قصه، تصویرسازی و ورود و خروج از قصه با تدریس محمد گودرزیدهریزی؛ شاعر، نویسنده و مدرس نگارش روز سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ بهصورت مجازی برگزار شد.
هماهنگی قصه با ارزشهای اخلاقی، تناسب فرهنگی است
گودرزیدهریزی با بیان اینکه سه، چهار بند در نمونه برگ داوری جشنواره قصهگویی کانون مربوط به قصه است، گفت: در این بندها تناسب قصه با ارزشهای اخلاقی و هنجاری اجتماعی، سطح درک، شناخت و حوصله گروه سنی مورد نظر، برخورداری قصه از ساختار و مناسبسازی قصه درج شده است.
وی نخستین نکته در تناسب قصه با ارزشهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی را تناسبی فرهنگی بیان کرد و افزود: به عنوان مثال دروغ در تمام فرهنگها ناپسند و راستگویی ارزش است. در نتیجه قصهای با این مضمون به دلیل تناسب با ارزشهای اخلاقی حائز نمره میشود.
این نویسنده ادامه داد: پیامهای جهان شمول مثل راستگویی، فداکاری و دروغ بُعد یکسانی دارند اما یک مجموعه ارزشها ویژه جامعه خاص هستند. بهعنوان مثال در بسیاری از کتابها و قصهها با موضوع مدرسه در برخی از کشورها عبارات توهینآمیز در مورد معلمان به کار میبرند که این با فرهنگ ما تناسب ندارد.
در قصههای دینی نباید دنبال درونمایههای درشت باشیم
وی با اشاره به اینکه امسال دبیرخانه جشنواره قصهگویی در شیوهنامه، فصلی به نام قصههای دینی باز کرده است، گفت: ممکن است در قصه صحبت از دین نشده باشد اما درون مایه آن مسئله رستگاری راستگویان باشد. اگر بنده داور باشم این قصه را دینی میدانم. در قصههای دینی نباید دنبال درونمایههای درشت باشیم. مثلا در داستان «مرغان عطار» خودشناسی مقدمه خداشناسی معرفی میشود و این یک داستان دینی است.
گودرزیدهریزی در مورد تناسب قصه با سطح درک شناخت و حوصله گروه سنی مد نظر اظهار داشت: طبقهبندی سنی در قصهگویی با کتاب متفاوت است. رایجترین ردهبندی قصهگویی عبارت است از صفر تا ۳ سالگی، ۳ تا ۶ سالگی، ۷ تا ۱۱ سالگی و ۱۲ تا ۱۴ سال. گروه صفر تا ۳ ظاهراً به قصهگویی والدین ربط دارد که به جشنواره قصهگویی کانون مربوط نمیشود.
نویسنده مجموعه «یک پاورقی» ادامه داد: در قصهگویی برای گروه سنی صفر تا ۳ سال میتوان با صدای شخصیتها بازی کرد و کمترین زمان اجرا ۳۰ دقیقه است. مکانهای قصهگویی برای این رده متفاوت است و یکی از آنها حمام است که عنصر کف به کمک قصه میآید.
گروه سنی ۷ تا ۱۱ سال؛ پرمخاطبترین گروه جشنواره قصهگویی کانون
وی با بیان اینکه در قصههای انتخابی برای گروه سنی ۴ تا ۶ سال تکرار و تک ظرفیتی بودن باید ملاک قرار گیرد، عنوان کرد: این قصهها کوتاه هستند و روایت خطی، یک شخصیت اصلی و یکی، دو شخصیت فرعی دارند. معمولاً در این قصهها یک موضوع، ملاک است نه چند موضوع.
گودرزیدهریزی در مورد قصههای گروه سنی ۷ تا ۱۱ سال اظهار داشت: این دوره مهم که اواسط کودکی است، مهم است زیرا مقدمه شکلگیری شخصیت بزرگسالی است. این گروه پرمخاطبترین گروه جشنواره قصهگویی کانون را تشکیل میدهند. قصههای این گروه از حالت تکظرفیتی خارج و چندظرفیتی و کمی رمزآلود میشود همراهی با قهرمان و پیروزی او برای این رده سنی لذتبخش است.
وی ادامه داد: قصهگو برای گروه سنی ۷ تا ۱۱ سال نباید از لحن کودکانه استفاده کند. این بچهها قصههای عامیانه آشنای تغییر یافته را خیلی دوست دارند. ژانر افسانهای برای این گروه جذابیت خاصی دارد. بنابراین این موارد باید مورد توجه قصهگویان و داوران باشد.
«لاکپشت زمان» مصداق یکی از قصههای خوب برای بچههای ۱۲ تا ۱۴ سال
این مدرس نگارش با اشاره به اینکه رده سنی ۱۲ تا ۱۴ سال تقریباً از محدوده قصهگویی خارج شدهاند اما از آنها نباید غافل شویم، افزود: در قصهها برای این رده سنی باید عناصری مانند فداکاری، عشق و ترس جا داده شود. این گروه سنی قصههای ترسناک و رمزآلود با کمی پیچیدگی را دوست دارند.
وی قصه «لاکپشت زمان» را مصداق یکی از قصههای خوب برای رده سنی ۱۲ تا ۱۴ سال برشمرد و گفت: پدر و مادرِ نوجوانی برای تولدش به او نهالی میدهند و نوجوان ناراحت میشود. لاکپشت زمان به او زنگ میزند و و پسر از او میخواهد که نهال را به درخت تبدیل کند. سپس وارد حیاط میشود و درخت تنومندی به جای نهال میبیند و خوشحال میشود.
گودرزیدهریزی ادامه داد: نوجوان به خانه میرود تا این خبر را به پدر و مادرش بدهد اما در آینه قدی فردی ۶۰ ساله میبیند و وحشتزده میشود. به لاکپشت زمان زنگ میزند و لاکپشت میگوید که زمان به جلو رفته و برای همین پسر، پیر شده است. پسر درخواست میکند که درخت تنومند به همان نهال تبدیل شود. مسلماً نوجوان پای این قصه مینشیند.
قصه قوی اشکالهای اجرایی قصهگو را میپوشاند
این نویسنده و شاعر با اشاره به اینکه برخورداری از ساختار قصه، انسجام و پیوستگی بند دیگری در نمونه برگ داوری جشنواره قصهگویی کانون است، گفت: خط پیرنگ قصه باید منطقی جلو رود یعنی آغاز، میانه و پایان داشته باشد و کاملاً به هم مرتبط باشند. قصه قوی اشکالهای اجرایی قصهگو را میپوشاند و قصهگوی قوی هم گاهی ضعف قصه را پوشش میدهد. پس قصهگوی قوی باید قصه خوب انتخاب کند.
نویسنده کتاب «داستان گل حسرتی» با بیان اینکه در شیوهنامه داوران جشنواره قصهگویی قصههای مینیمال نیز آمده است، اظهار داشت: تک ظرفیتی بودن مهمترین مشخصه قصههای مینیمال است. این قصه یک موضوع، درونمایه و شخصیت اصلی دارد. نمونه آن قصه چوپان دروغگوست که میشود آن را در ۱۰۰ ثانیه تعریف کرد.
گودرزیدهریزی در مورد سنجه مناسبسازی قصه خاطرنشان کرد: مناسبسازی قصه یک پا در قصه و یک پا در قصهگویی دارد. هر قصهای باید مناسبسازی شود چون قصه برای نوشتن بوده نه اجرا. برای اینکه قصه اجرا شود نیاز به مناسبسازی دارد. گاهی لازم است عناصری به قصه افزوده شود.
در قصههای عامیانه مناسبسازی خیلی مصداق دارد
این مدرس نگارش ادامه داد: قصهگویان زمانی میتوانند به مناسبسازی برسند که ویژگیهای خود به عنوان قصهگو را در نظر بگیرند. یک قصه باید بین ۳ تا ۱۰ بار بلندخوانی شود تا اجرا و عناصرش برای قصهگو هضم شود و بعد بتواند آن را به درستی مناسبسازی کند.
وی با اشاره به اینکه در قصههای عامیانه مناسبسازی خیلی مصداق دارد، عنوان کرد: این قصهها طولانی هستند و برخی دیالوگهای آنها اروتیک هست. در کوتاهکردن قصه، محورهای اصلی قصه حذف نمیشود. پایان این قصهها را می وان تغییر داد. در این صورت عناصر آن هم تغییر میکند. گاهی این قصهها تعلیق خاصی دارند و برخی قصهگویان هنرمند و جسور آن را وارونه میکنند یعنی آخر قصه را اول آن میآورد اما قصه همچنان جذاب باقی میماند.
این نویسنده اظهار داشت: مدتی است در فضای قصهگویی کانون، فضاسازی مد شده است. در دورههایی از جشنواره این مسئله افراطی صورت میگرفت.خوشبختانه با جلسههای نقد و بررسی بعد از اجراهای جشنواره، این مسئله کم شد. دو بخش مهم در قصهگویی جشنواره وجود دارد که یکی اجراها و دیگری نشستهای بسیار خوب نقد و بررسی بعد از اجراهاست.
تقویت جلسههای نقد و بررسی در جشنواره قصهگویی
گودرزیدهریزی ادامه داد: در حقیقت برگزاری نشستهای نقد و بررسی بعد از اجراها در جشنواره قصهگویی کانون، قصهها متحول شد. این جلسهها بسیار مهم و موثر است، باید همچنان در تمام دورهها ادامه یاید و تقویت شود.
این مدرس نگارش خاطرنشان کرد: قصهگویان عادت کردند قبل از قصه، فضاسازی کنند ما در سنتهای قصهگویی عبارات آغازین داشتیم مثل «یکی بود یکی نبود» و «روزی بود و روزگاری». این سنت وارد قصهگویی کانون شده است.
وی تصریح کرد: نکته کلیدی این است که بسیاری از فضاسازیها، فضاسازیهای نچسب و بیربط به قصه هستند. تنها فضاسازی که در آغاز شکل میگیرد و میتواند باشد، این است که بخشی از آن ساختار قصه باشد. بر این اساس داوران باید به فضاسازیها توجه کنند.
در این کارگاه شرکتکنندگان نظرها و پرسشهای خود در مورد مطالب مطرح شده و همچنین در مورد جشنواره قصهگویی کانون را مطرح کردند.
بیستوششمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با شعار «راز قصهها، ساز زندگی است» با محوریت حمایت و پشتیبانی از کودکان مظلوم فلسطین، غزه و لبنان ۲۷ تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ در شهر یزد برگزار میشود.