به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی، جشنواره قصه گویی کانون خراسان جنوبی به ایستگاه استانی رسیده است و ۷۴ قصه در صف انتظار برای روایت هستند.
بهاره اسماعیلی عضو ۱۷ ساله مرکز فردوس، یکی از قصهگویان با تجربه کانون پرورش فکری خراسان جنوبی است که به نوعی با قصهها بزرگ شده است. از این رو مصاحبهای با وی داشتیم که به شرح ذیل است؛
خانم اسماعیلی چند سال هست که وارد حوزه قصه گویی شدید و از کجا آغاز کردید؟ هشت سال هست در این حوزه فعال هستم، ابتدا خیلی حرفهای نبود، شروع کار بیشتر از سر کنجکاوی و کسب تجربه بود اما بعد از یک مدت احساس کردم توانایی اجرا دارم به این خاطر بیشتر از قبل پیگیر شدم. من از کودکی عضو کانون پرورش فکری بودم و علاقه بسیاری برای حضور در فضای کانون داشتم اما اولین همکاری در زمینه قصه گویی را از سال ۹۹ آغاز کردم.
آیا تجربه خاصی در قصه گویی دارید که برای شما به یادماندنی باشد؟ بهترین تجربه من به اولین اجرای من در جشنواره منطقهای برمیگردد، تجربهای که بسیار شیرین و دلنشین بود و با افراد حرفهای آداب و معاشرت داشتم و برای من یک جور سکوی پیشرفت بود.
از نظر شما یک قصهگو چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ از نظر من یک قصهگو قبل از این که یک قصهگو باشد باید یک قصهپرداز باشد، یک کارگردان قصه، کارگردانی که قبل از قصه کاملا داستان را در ذهنش کارگردانی و پردازش و تحلیل کرده و با شخصیتها و لحظهها همزادپنداری کرده است. وقتی قصهگو با قصهاش انس بگیرد بیان آن برای دیگران بسیار جذابتر میشود.
چه توصیهای برای افراد علاقهمند به حوزه که قصهگویی وارد شوند، دارید؟ مطالعه مطالعه مطالعه. مطالعه رمز موفقیت است. مطالعه باعث میشود ذهن و دیدگاه انسان نسبت به تمام مسائل زندگی بهتر و جالبتر شود، علاوه بر آن آموزش متداوم و مستمر باعث میشود در قصهگویی پیشرفت بسیار چشمگیری داشته باشند.
به نظر شما قصهها میخواهند به ما چه بگویند؟ لحظات مشابه زندگی، رفتار درست در شرایط مختلف، طرز فکر و دیدگاه جدید که نتیجه همه رسیدن به یک زندگی آرام است.
با توجه به تحربه شخصیتان، کودکان به چه قصههایی بیشتر علاقهمند هستند؟ همه چیز بستگی به رده سنی مخاطب دارد، هرچه رده سنی به سمت کودک برود مخاطب بسیار مشتاق به شنیدن داستانی شاد و مناسب با شرایط سنی خودشان هستند، آنها بیشتر انتظار دارند داستانی بشنوند که برایشان تداعی کننده حسهای شاد و پرنشاط هستند و آنها را به هیجان بیاورد.
به نظر شما قصه بد هم وجود دارد؟ قصه بد وجود ندارد، هر چیزی در این دنیا برای خودش داستانی دارد، داستانی که با بیان گرم و گیرای یک قصهگو تبدیل به درس زندگی میشود، در نتیجه شیوه بیان در هر قصهای اهمیت دارد. زمانی قصه گو میتواند بفهمد که قصه گیرا است که وقتی برای چند کودک که درگیر بازی با بهترین اسباب بازیها هستند، به صورت ناگهانی داستانی گفته شود کودکان دست از بازی با بهترین اسباب بازیها بردارند و به داستان قصهگو گوش دهند.
به نظر شما داستانها و افسانههای کهن رو چطور میشود برای کودکان جذاب کرد؟ از نظر من قصههای حماسی همیشه برای همه رده سنیها جذاب بوده، قصههایی که برگرفته از ادبیات کهن و ملی ایران است و گویای هویت هر ایرانی است.
با چه راهکارهایی میتوان کودکان را با آداب و رسوم محلی هر استان در قالب قصهها آشنا کرد؟ انتقال قصههای بومی هر استان و شهرستان از طریق قصهگوهای محلی شیوه خوبی برای آشنایی بچهها است.
به نظر شما فعالیتهای کانون تا حد توانسته کودکان را به سمت قصهها بکشد؟ از نظر من وجود کانون پرورش فکری یک زمینه بسیار خوب و عالی برای افراد علاقه مند در هر رشته هنری و علمی است و سکویی است برای پیشرفت هر عضو کانون که متناسب با روحیات و علایق خود در هر رشته فعالیت و رشد کند. گمان نکنم در حال حاضر ارگان و نهادی باشد که به شکوفایی استعداد جوانان و نوجوانان و کودکان برایشان تا این حد اولویت داشته باشد و جزو دغدغههایش باشد. با تشکر از اینکه برای این مصاحبه وقت گذاشتید.