پیشنهاد ایجاد امکان بورسیه کتابخانه مرجع کانون

وحید طوفانی و لیلا مکتبی‌فر در نشست «کتاب‌خانه مونیخ، قلعه کتاب» گذشته و حال کتاب‌خانه مونیخ و برنامه‌های آن، از جمله نمایشگاه‌ها و بورسیه را مورد بررسی قرار دادند.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نشست «کتاب‌خانه مونیخ، قلعه کتاب» با هدف معرفی آشنایی بیشتربا این کتاب‌خانه بین‌المللی شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ در نهمین نشست هم‌اندیشی کتاب‌خانه مرجع کانون با حضور وحید طوفانی، کارشناس ارشد رشته کتابداری و پژوهشگر و مدیر پیشین کتاب‌خانه مرجع کانون و لیلا مکتبی‌فر، متخصص علوم اطلاعات و دانش‌شناسی و مترجم و مسئول بخش فارسی کتاب‌خانه بین‌المللی کودکان مونیخ در کتاب‌خانه مرجع کانون برگزار شد.

کتاب‌خانه مونیخ، اندیشه بین‌المللی در مورد کتاب به من داد

وحید طوفانی با بیان این‌که در مارس ۱۹۸۸ برای کتاب‌خانه مونیخ بورسیه شدم، گفت: درآن موقع ۳۰ ساله بودم و دو فرزند داشتم. بورسیه الان با آن زمان متفاوت شده است. هیچ چیز به لحاظ ارتباطی در آن زمان وجود نداشت. یک بروشور بود برای معرفی مونیخ و کارهای کلی که ما باید سه ماه آن‌جا انجام می‌دادیم.

وی ادامه داد: آن زمان مصادف با دوران دفاع مقدس بود. احساس کردم اگر به مونیخ نروم ممکن است این شانس بورسیه شدن را از ایران بگیرند. بنابراین با دلواپسی رفتم. آن زمان این‌طور بود که شرایط شخصی ما را به مونیخ اعلام می‌کردند و آن‌ها محل اسکان را برای ما در نظر می‌گرفتند. مرا به خانه‌ای فرستادند که خودشان سه فرزند داشتند.

پیشنهاد ایجاد امکان بورسیه کتابخانه مرجع کانون

این پژوهش‌گر اظهار داشت: روز اولی که رسیدم به صاحب‌خانه گفتم که در ایران جنگ است و به من رادیویی بدهد. او در سال‌های جنگ جهانی دوم به دنیا آمده بود و حس بدی به جنگ داشت. به من رادیویی داد و هر چند وقت یک‌بار از من در مورد اخبار ایران می‌پرسید. آن زمان دانشجوی سال دوم کتابداری بودم. مرخصی گرفتم و وقتی برگشتم متوجه شدم کلاس‌ها را به خاطر جنگ تعطیل کرده بودند و من عقب نیفتادم.

طوفانی با اشاره به این‌که در کتاب‌خانه مونیخ ۱۰ روز مرخصی داشتیم، بیان کرد: هفت روز آن را به ایران آمدم و سه روز آن را همراه با بقیه بورسیه‌شدگان به گردش رفتم. از ساعت ۹ صبح تا ۴ عصر باید به کتاب‌خانه می‌رفتیم و ماهانه هم به ما پولی می‌دادند. کتاب‌خانه در حومه مونیخ است و فاصله اساسی با مونیخ دارد. در واقع در نقطه بسیار عجیب و غریب قرار دارد، در قلعه قدیمی قرن ۱۵ که بازسازی شده است.

وی با بیان این‌که خانمی در کتاب‌خانه مونیخ معاون امور بورسیه‌ها بود، یادآور شد: آدم سخت‌گیری بود. این خانم با این‌که من مقرراتی بودم سر یک اشتباه فرد هلندی که از کارشناسان خود کتاب‌خانه بود، با من دعوا کرد. از او سوال کردم که چه کنیم که طرح کار را درآوریم و به من گفت که شش هفته برای ما و شش هفته هم برای خودت کار کن. یک مخزن هم داشتند که بالای یک گاوداری بود و من به آن‌جا هم سری زدم.

این پژوهشگر با بیان این‌که در آن تاریخ مدیر آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری بودم، اظهار داشت: آن‌ها یک کتاب‌خانه مطالعاتی شبیه ما داشتند که آن‌جا می‌توانستیم مطالعه کنیم. مجله و منابع خوبی آن‌جا پیدا کردم. شناسنامه مجله‌ها و همین‌طور تعدادی از مقاله‌ها را کپی کردم. این فرصت مطالعاتی خیلی به من کمک کرد و توانستم دیدگاه‌هایم را در مورد دست نوشته‌های بچه‌ها ارتقا دهم.

مدیر پیشین کتاب‌خانه مرجع کانون، کتاب‌خانه مونیخ را بسیار ساده دانست و افزود: از نظر امکانات عقب بود. خانمی آن‌جا بود ۵۰ ساله که منشی سیستم بود و نامه‌ها را شماره می‌کرد. هر کسی کتاب کودک می‌خواست باید به او می‌گفت. او هم‌زمان پنج کار را انجام می‌داد و تاثیر عجیبی روی من گذاشت.

طوفانی خاطرنشان کرد: توانستم ویزای ایتالیا را بگیرم و به بولونیا رفتم. آقای علیرضا زرین و بهروزغریب‌پور هم آن‌جا بودند. نمایشگاه بولونیا که در سال ۷۲ در تهران برگزار شد را آن‌جا کلید زدیم. کتاب‌خانه مونیخ برونش زیباست اما درونش ماجرای دیگری است.

وی با بیان این‌که مشکل اساسی ما این است که مدیران‌مان خود باوری ندارند، عنوان کرد: کتاب‌خانه مونیخ تاثیری که روی من گذاشت این بود که یک اندیشه بین‌المللی در مورد کتاب و ادبیات کودکان به من داد که هنوز با من است و برایم ارزشمند است و در زندگی کاری‌ام تاثیر گذاشت.

این پژوهشگر با اشاره به این‌که در مونیخ با افراد زیادی گفت‌وگو می‌کردم، بیان کرد: خانمی از لهستان آمده بود و با تندی به آلمان‌ها نگاه می‌کرد و بسیار مضطرب بود و گفت: «جنگ جهانی دوم که شروع شد پنج شش ساله بودم وبه زبان آلمان‌ها حساسیت دارم چون وقتی کودک بودم آن‌ها با تانک از پشت خانه ما رد می‌شدند و حرف می‌زدند.» با یکی از شاعرانی که از کانادا بورس شده بود نیز آشنا شدم.

طوفانی با بیان این‌که کار گروهی کتاب‌خانه مونیخ ضعیف است و این حیف است، گفت: سالی ۲۰ تا ۲۵ نفر می‌توانند آن‌جا بروند. شاید سطح سواد و زبان آدم‌ها طوری است که بیش از این تعامل امکان‌پذیر نیست. طرح مرجع برای کتاب‌خانه را تعریف کردم و آیین‌نامه‌ای نوشتم که پذیرفته شد. توصیه می‌کنم دوستان کانون در شهرستان‌ها مطالعه داشته باشند و از کتاب‌خانه مرجع کانون استفاده کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا امکان بورسیه در کتاب‌خانه مرجع کانون ایجاد نشده است، اظهار داشت: این بحث مدیریتی است. شاید از جنبه مالی آن می‌ترسند و شاید هم در بحث محتوای آن شناخت ندارند. کتاب‌خانه مرجع کانون غنی است و مسئولان باید به کارشناسان کتاب‌خانه اعتماد کنند. فناوری‌هایی که امروز در دسترس است می‌تواند کار را به خوبی پیش ببرد

طوفانی با بیان این‌که منابع گران قیمت و ارزشمندی در کتاب‌خانه مرجع کانون وجود دارد، گفت: این کتاب‌خانه جزو سازمان‌های نادر است. بسیاری از همکاران ما در شهرستان‌ها تحصیل کرده‌اند. سطح سواد کانون به فوق لیسانس می‌رسد و این مساله می‌طلبد که در بستر مطالعاتی پیشرفته قرار گیرند.

از بین ۲هزار عنوان، پنج کتاب در فهرست کلاغ سفید قرار می‌گیرد

بر اساس این گزارش، رویا مکتبی‌فرد در این نشست خاطرنشان کرد: کتاب‌های کمک آموزشی و کارتونی را به کتاب‌خانه می‌فرستند. ۵هزار جلد کتاب در ۲هزار و ۲۳ عنوان به این کتاب‌خانه ارسال شد. به‌طور قطع کاتالوگ‌شدن این کتاب‌ها هزینه‌بر است. ایده از بحث واسپاری شروع شد. این واسپاری در حد واسپاری کتاب‌خانه ملی در کشور نیست.

وی ادامه داد: کتاب‌خانه مونیخ دومین کتاب‌خانه در آلمان است که در آن بچه‌ها دسترسی مستقیم به کتاب دارند و به آن لقب سیرک دادند چون بچه‌ها راحت می‌توانند در قفسه‌ها بچرخند. کتاب‌خانه اول در آلمان خانه فرهنگ است که از سوی آمریکایی‌ها در آلمان تاسیس شد. کتاب‌خانه مونیخ یکی از دو کتاب‌خانه در آلمان است که سیستم آردی‌ای(استانداردهای توصیف و دسترسی به منبع) دارد. سال ۱۹۴۹ موسس این کتاب‌خانه درخواست تجهیز کتاب‌خانه را داد.

مسئول بخش فارسی کتاب‌خانه بین‌المللی کودکان مونیخ در پاسخ به این سوال که چرا به فهرست کلاغ سفید اعتبار جایزه دادیم، گفت: فهرست‌هایی که در هر کشوری اعم از ایران منتشر می‌شود، مختص همان یک زبان است. یکی از ویژگی‌های فهرست کلاغ سفید چند زبانه بودن آن است. از تمام کشورها و زبان‌ها در این فهرست هست. با توجه به فهرست شورا، هر سال حدود ۲هزار عنوان کتاب به کتاب‌خانه مونیخ می‌رسد. این تعداد در سال‌های اخیر به خاطر گزیده کار کردن کم شده است.

مکتبی‌فر اظهار داشت: از بین ۲هزار عنوان کتاب که به کتاب‌خانه مونیخ می‌رسد ۵ تای آن‌ها در فهرست کلاغ سفید قرار می‌گیرد. کیفیت کتاب‌های ایران به گونه‌ای است که یکی دو کتاب می‌تواند در این فهرست قرار گیرد. کلاغ سفید جایزه نیست یک فهرست است از بهترین‌هایی که منتشر شده و به دست ما رسیده است. این فهرست باعث می‌شود این کتاب‌ها در عرصه جهانی دیده شوند.

وی با اشاره به نمایشگاه‌هایی که در کتاب‌خانه مونیخ برگزار می‌شود، یادآور شد: کارشناسان کتاب‌خانه ایده‌های این نمایشگاه‌ها را پرداخت و به عملیاتی شدن آن‌ها فکر می‌کنند. برخی نمایشگاه‌ها در گالری برگزار می‌شود که کوتاه مدت‌تر است. در برخی نمایشگاه‌ها آثار را سه بعدی می‌کنند که درک بیشتری ایجاد شود.

این پژوهش‌گر ادامه داد: نمایشگاه طولانی مدت در بازه یک ساله هم دارند که جنبه بین‌المللی دارد. چندی پیش نمایشگاه در مورد موجودهای خبیث در ادبیات کودک برگزار کردند. فراخوان نمایشگاه را به کارشناسان تمام زبان‌ها می‌دهند که آثار معرفی شود. شخصیت ضحاک و دیوهای هفت‌خوان رستم را معرفی کردم.

وی یکی دیگر از نمایشگاه‌های کتاب‌خانه مونیخ را نمایشگاه‌های سیار یا در سفر عنوان کرد و افزود: معروف‌ترین آنها «سلام دشمن عزیز» است که از کتاب‌هایی با موضوع صلح و رواداری انتخاب می‌شود. این نمایشگاه هزینه زیادی دارد و تمام هزینه آن به عهده کشور میزبان است. برگزاری آن در ایران حدود ۲هزار یورو است. سازمانی در ایران نیست که بتواند هزینه آن را متقبل کند.

مکتبی‌فر در مورد بورسیه کتاب‌خانه مونیخ خاطرنشان کرد: دهه‌ها هست که بورسیه به شکل مرسوم در جریان است و بخشی از هزینه آن را وزارت خارجه آلمان می‌داد. بودجه‌های آن تقسیم می‌شد و بودجه هر قسمت را یک سازمان در آلمان تقبل می‌کرد.

مسئول بخش فارسی کتاب‌خانه بین‌المللی کودکان مونیخ خاطرنشان کرد: وزیر امور خارجه دولت جدید آلمان که سه سال پیش به قدرت رسید بورسیه کتاب‌خانه مونیخ را قطع کرد. این عمل اعتراض‌های زیادی در پی داشت. رئیس کتاب‌خانه مونیخ با سختی و تلاش توانست این بودجه را دوباره از وزارت خارجه بگیرد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 8 =