به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس، در ۲۵ بهمن۱۴۰۳، ویژهبرنامه ادبی «دوپنجره» با حضور حمیدرضا شاهآبادی نویسنده،پژوهشگر، ومنتقد ادبی برجسته، ونویسنده کتاب «دروازهمردگان»، در سالن اجتماعات ادارهکل کانون پرورش فکری استان فارس برگزار شد.
این نشست با هدف ارتقاء آگاهی نوجوانان و مربیان از مبانی نقد ادبی و تحلیل عناصر داستاننویسی برگزار گردید.
در ابتدای برنامه، علی خواجهنژادیان، مدیرکل کانون پرورش فکری استان فارس، ضمن خوش آمدگویی به حضار و تبریک میلاد حضرت مهدی (عج)، به اهمیت نقد ادبی بهعنوان ابزاری برای تقویت تفکر انتقادی و خردورزی در نوجوانان اشاره کرد.
وی تأکید کرد؛ که نقد باید بهعنوان فرآیندی انگیزهبخش و آموزشی در فرایند یادگیری نوجوانان قرار گیرد.
خواجهنژادیان همچنین از مربیان خواست؛ تا ظرفیت نقد و بررسی آثار را در نوجوانان پرورش دهند؛ تا شاهد رشد فکری و توانایی تحلیل در آنها باشند.
پس از آن، نوجوانان به دو گروه تخصصی تقسیم شدند؛ و در کارگاههای مختلف شرکت کردند.
در کارگاه «مبانی نقد کتاب»، سعید حسامپور، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر، به بررسی اصول و انواع نقد ادبی پرداخت. وی در این کارگاه بر اهمیت توجه به سوالات «چرا» در نقد آثار تأکید کرد؛ و آن را راهی برای تحلیل دقیقتر و عمیقتر متون معرفی نمود.
حسامپور نقد ادبی را به سه نوع تقسیم کرد: نقد گذشتهنگر، نقد متنمحور و نقد مخاطبمحور، و تأکید کرد که هر کدام از این رویکردها به نوعی به درک عمیقتر اثر کمک میکند.
در کارگاه «عناصر داستان»، میثم محمدی، نویسنده و داستاننویس، به نوجوانان نکات مهمی در خصوص ساختار داستاننویسی و ایجاد تعادل میان شخصیتها، زمان و مکان در داستانها ارائه داد.
وی با اشاره به اهمیت وجود بحران و حادثه در ساختار داستان، توضیح داد؛ که نویسنده باید به جای توصیف مستقیم احساسات شخصیتها، آنها را بهطور غیرمستقیم و از طریق رویدادها و رفتارهای شخصیتها نشان دهد.
در ادامه برنامه، نشست نقد و بررسی کتاب «دروازهمردگان» با حضور حمیدرضا شاهآبادی برگزار شد.
شاهآبادی در این نشست به بررسی روند خلق اثر و جزئیات داستانهای خود پرداخت.
وی در خصوص کتاب «تابوت سرگردان» گفت که استفاده از واژههای قدیمی و ایجاد فاصلهگذاریهای معنایی عمدی در داستان، هدفی جز تحریک تفکر خواننده نداشته است.
وی توضیح داد که در نگارش این کتاب، از گزارشهای نظمیه دوره ناصری در مورد وضعیت کودکان استفاده کرده و با الهام از این گزارشها، داستانی را در قالبی جذاب و متفاوت شکل داده است.
شاهآبادی در خصوص اهمیت مشاهده و تجربه مستقیم مکانهای تاریخی و فرهنگی برای نگارش داستانها نیز افزود: برای نوشتن یک داستان واقعی و متقاعدکننده، نویسنده باید در فضایی که قصد روایت آن را دارد، حضور یابد و آن را از نزدیک تجربه کند.
ادامه نشست ادبی «دوپنجره» با کارگاه داستان حمیدرضا شاهآبادی در خانه تاریخی آیتاللهی، برگزار شد.
در این برنامه، شاهآبادی به تحلیل و بررسی عناصر کلیدی در داستاننویسی پرداخت؛ و به نوجوانان حاضر در نشست، مباحثی عمیق در خصوص ارتباط تاریخ و ادبیات ارائه داد.
شاهآبادی در این نشست به اهمیت تاریخ و جایگاه آن در خلق آثار ادبی پرداخت؛ و گفت: تاریخ و گذشته بهعنوان ابزاری برای شناخت بهتر خود و دنیای پیرامونمان، به ما کمک میکنند، تا معنای عمیقتری از امروز بدست آوریم. گذشته از ماست و نمیتوانیم آن را تغییر دهیم؛ اما میتوانیم از آن برای شکلدهی به آینده استفاده کنیم.
وی افزود: من هرگز بهطور کامل نمیدانستم که میتوانم نویسنده موفقی شوم؛ اما از سال ۸۵ با نوشتن کتاب دلیماج که در آن تاریخ و داستان در هم آمیخته بودند؛ این اطمینان را پیدا کردم، که توانایی خلق آثار منحصر به فرد را دارم.
در ادامه، شاهآبادی درباره تفاوت خاطرهنویسی و داستاننویسی توضیح داد و گفت: در داستاننویسی، ما باید مانند یک فیلمساز با استفاده از کادر و انتخاب عناصر مناسب، داستان را بهطور دقیق و هدفمند روایت کنیم؛ ودر خاطرهنویسی، همه چیز مبتنی بر واقعیت است؛ اما در داستاننویسی، حتی اگر بر اساس واقعیت باشد، میتوانیم آن را با تخیل درآمیزیم.
وی همچنین به سه رویکرد مختلف در نوشتن داستان تاریخی اشاره کرد؛ و گفت: اولین روش این است؛ که تمامی رویدادهای تاریخی را بدون تغییر بیان کنیم. روش دوم، ترکیب تاریخ با تخیل است؛ که در آن واقعیت حفظ میشود، اما با افزودن تخیل، داستان جذابتر میشود. و روش سوم نگاه پستمدرن به تاریخ است؛ که در آن تغییرات عمدهای در رویدادهای تاریخی ایجاد میشود.
شاهآبادی در پایان، در توضیح سبک خاص خود در نوشتن آثار تاریخی اظهار کرد: برای من تاریخ، تنها یک دکور است؛ در حالی که اتفاقات داستان و تخیل به آن اضافه میشود.
گاهی اوقات من زمان را تغییر میدهم؛ یا اسمها را عوض میکنم؛ تا به هدفی که دارم، نزدیکتر شوم.