شهرزاد طاهرزاده؛
کانون بال و پر کودکان این سرزمین است/ کانون برای من روزنه امید و نوری در زندگی بود
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
شهرزاد طاهرزاده هستم.
چند سال داری و از چه زمانی عضو کانون شدی؟
۱۶ سالم است و از هفتسالگی عضو کانون شدم.
اولین بار که وارد کانون شدی، چه احساسی داشتی؟
اولین بار قبل از هفتسالگی بود و هنوز نمیتوانستم عضو رسمی شوم، اما با دخترخالهام به کانون میآمدم. آن زمان سفالگری را که در کانون انجام میدادیم، خوب یادم میآید.
کانون ویژگیهای متمایز زیادی دارد
چرا به کانون علاقهمند شدی و چه چیزی اینجا را برایت خاص میکند؟
کانون ویژگیهای متمایز زیادی دارد که آن را برای من خاص کرده است:
۱. مربیهایی که شناخت کاملی از رفتار بچهها دارند.
۲. هیچکس در کانون دیگران را قضاوت نمیکند.
۳. فضایی سالم، بدون حاشیه و رو به پیشرفت دارد.
در کانون چه فعالیتهایی انجام میدهی؟
در این مدت، در فعالیتهای تیمی برای نقاط مختلف شهر و روستاهای اطراف شرکت کردهایم تا کودکان را به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کنیم. قبلاً هم فعالیتهایی مثل معرفی کتاب، سرود و... داشتیم. اینها علاوه بر کلاسهایی است که در کانون برگزار میشود.
کدام یک از فعالیتهایی که در کانون یاد گرفتی، بیشتر از همه دوست داری؟ چرا؟
همه فعالیتهای کانون برایم ارزشمند بودند، اما نمایشنامهخوانی و کتابخوانی گروهی بیشترین تأثیر را روی من گذاشتند. این فعالیتها علاقهام را به مطالعه، یادگیری و پیشرفت بیشتر کردند. همچنین، بیشتر کارهای کانون گروهی بود که به من مهارت کار تیمی را آموخت.
در کانون یاد گرفتم تعارضها را حل کنم و بهترین نتیجه را ارائه دهم
آیا تجربهای داری که در کانون یاد گرفته باشی و در زندگی روزمرهات به تو کمک کرده باشد؟
بله، در کارهای گروهی اختلاف نظرها و چالشهایی پیش میآمد، اما در کنار گروه یاد گرفتیم چطور با هم کنار بیاییم، تعارضها را حل کنیم و بهترین نتیجه را ارائه دهیم.
اگر بخواهی کانون را در یک جمله توصیف کنی، چه میگویی؟
کانون بال و پر کودکان این سرزمین است.
تلفیق هنر و فرهنگ در کانون
دوست داری در آینده چه کاره شوی؟ فکر میکنی فعالیت در کانون چقدر به تو در رسیدن به این هدف کمک میکند؟
دوست دارم کارآفرینی باشم که فرهنگ شهرم را به بهترین شکل بازتاب دهد. فعالیتهای کانون مهارتهایی مثل مدیریت، جرأتمندی و کار گروهی را به من آموخت. همچنین، تلفیق هنر و فرهنگ در کانون باعث شد به بازگو کردن فرهنگ غنیمان علاقهمند شوم.
کانون برای من روزنه امید و نوری در زندگی بود
اگر بخواهی یک پیام برای بچههایی که هنوز عضو کانون نشدهاند، بفرستی، چه میگویی؟
کانون برای من روزنه امید و نوری در زندگی بود که سبک زندگیام را تغییر داد و آیندهام را زیباتر ساخت. تمام این تغییرات را مدیون فعالیتهای کانون هستم.
اگر میتوانستی یک شخصیت قصه باشی، چه شخصیتی را انتخاب میکردی؟ چرا؟
دوست داشتم شخصیتی واقعی در یک داستان واقعی باشم؛ شخصیتی که اسمش شهرزاد طاهرزاده است!
فرض کن قرار است یک کتاب درباره زندگی تو نوشته شود، نام آن چه خواهد بود؟
بیحدومرز
اگر بتوانی یک تغییر در دنیا ایجاد کنی، آن تغییر چه خواهد بود؟
سیستمی را راهاندازی میکردم که هیچ فردی بدون صلاحیت از نظر سلامت روان، نتواند فرزندی به این دنیا بیاورد.
بهترین دوستی که در کانون پیدا کردی کیست؟ چرا؟
خانم رئیسی، مسئول کانون سیریک، که همیشه میتوانم به او اعتماد کنم و تحت هر شرایطی همراه من بوده و از کمک کردن دریغ نکرده است.
یاسمین سالاری ؛
زندگی شیرین من
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
یاسمین سالاری هستم، ۱۳ ساله و از سال ۱۳۹۶ عضو کانون هستم.
اولین بار که وارد کانون شدی، چه احساسی داشتی؟
یه احساس عجیب و غریب داشتم چون اولین بار بود که به این مکان میرفتم.
چرا به کانون علاقهمند شدی و چه چیزی اینجا را برایت خاص میکند؟
چون همه، ازجمله برادرم، به کانون میرفتند، برایم سوال بود که کانون چه جایی است. علاوه بر این، کانون مسئولان مهربانی داشت و کلاسهای مفید برگزار میکردند.
در کانون چه فعالیتهایی انجام میدهی؟
در کانون فعالیتهای زیادی انجام میدهیم مثل کتابخوانی، سرود، قصهگویی، سفالگری، نقاشی و کاردستی.
کدام یک از فعالیتهایی که در کانون یاد گرفتی، بیشتر از همه دوست داری؟ چرا؟
قصهگویی، چون از قصه گفتن برای بچهها و دیدن ذوق و شوق آنها لذت میبرم.
آیا تجربهای داری که در کانون یاد گرفته باشی و در زندگی روزمرهات به تو کمک کرده باشد؟
بله، مثلاً آداب اجتماعی، احترام به بزرگترها و از همه مهمتر مطالعه کتاب، که باعث شده در مطالعه درسهایم هم تمرکز بیشتری داشته باشم.
کانون دنیایی رنگارنگ پر از کتاب و قصه
اگر بخواهی کانون را در یک جمله توصیف کنی، چه میگویی؟
یک دنیای رنگارنگ پر از کتاب و قصه.
دوست داری در آینده چه کاره شوی؟ فکر میکنی فعالیت در کانون چقدر به تو در رسیدن به این هدف کمک میکند؟
دوست دارم پلیس شوم. فعالیت در کانون اطلاعاتم را بالا میبرد، تفکرم را بیشتر میکند و برای رسیدن به هدفم کمکم میکند.
اگر بخواهی یک پیام برای بچههایی که هنوز عضو کانون نشدهاند، بفرستی، چه میگویی؟
اگر تا الان عضو کانون نشدهاید، اشتباه بزرگی کردید! کانون مکانی مناسب است تا بتوانید با یک دنیای اسرارآمیز آشنا شوید.
اگر میتوانستی یک شخصیت قصه باشی، چه شخصیتی را انتخاب میکردی؟ چرا؟
دوست دارم شخصیت خرسی را از قصهی خودم داشته باشم، چون خیلی تلاش میکرد تا به عسلی که دوست داشت برسد و در آخر هم موفق شد.
فرض کن قرار است یک کتاب درباره زندگی تو نوشته شود، نام آن چه خواهد بود؟
زندگی شیرین من
دوست دارم همه بچهها، مخصوصاً بچههای غزه، در آرامش باشند
اگر بتوانی یک تغییر در دنیا ایجاد کنی، آن تغییر چه خواهد بود؟
عدالت، چون دوست دارم همه بچهها، مخصوصاً بچههای غزه، در آرامش باشند.
بهترین دوستی که در کانون پیدا کردی کیست؟ چرا؟
کتاب، چون به من خیلی چیزها را یاد داده است.
حلیا نوروززاده:
کانون؛ پلی به سوی آیندهای روشن
لطفاً خودتان را معرفی کنید. چند سال دارید و از چه زمانی عضو کانون شدید؟
حلیا نوروززاده هستم، عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان جاسک و کانونیار. ۱۱ سال و ۶ ماه سن دارم و از ۶ سالگی عضو کانون پرورش فکری هستم.
کانون ترکیبی از هیجان، کنجکاوی و شادی
اولین بار که وارد کانون شدی، چه احساسی داشتی؟
اولین تجربه من در کانون ترکیبی از هیجان، کنجکاوی و شادی بود. حس امنیت خاصی داشتم و راستش از همان روز اول، موفقیتم را احساس کردم.
چرا به کانون علاقهمند شدی و چه چیزی اینجا را برایت خاص میکند؟
نه فقط یک چیز، بلکه چندین ویژگی باعث شد که کانون برای من خاص شود:
۱. احترام و توجه مربیان به بچهها
2. عدم مقایسه بین اعضا و ایجاد فضایی برای رشد فردی
3. مربی فوقالعادهای مثل خانم اشرافی که با انرژیهای مثبتشان مسیر موفقیت را برایمان هموار کردند.
در کانون چه فعالیتهایی انجام میدهی؟
- کتابخوانی، شعر و قصه، بازی، آشنایی با حدیث و مفاهیم قرآندر ابتدا به عنوان عضو فعال شناخته شدم، اما اکنون کانونیار هستم.
- فعالیتهایی مانند:
- امانت دادن کتاب و عضوگیری در مدرسه
- اجرای برنامههای مختلف
- شرکت در کارگاههای تخصصی و آموزشی (مانند کارگاههای چهارشنبههای کانونیاران کشور و چالشهای سهشنبه)
کدام یک از فعالیتهایی که در کانون یاد گرفتی، بیشتر از همه دوست داری؟ چرا؟
قصهگویی و شاهنامهخوانی را خیلی دوست دارم، چون:
- به فن بیانم کمک کرد
- اعتماد به نفسم را بالا برد
- باعث شد بتوانم در مدرسه، مسجد و سطح شهر اجرا داشته باشم
- در جشنوارههای قصهگویی و معرفی کتاب حضور پررنگی داشته باشم.
نظم و ترتیب را در کانون یاد گرفتم
آیا تجربهای داری که در کانون یاد گرفته باشی و در زندگی روزمرهات به تو کمک کرده باشد؟
بله، نظم و ترتیب را در کانون یاد گرفتم. این نظم باعث شد که در کارهایم برنامهریزی داشته باشم و بتوانم ۲۴ ساعت شبانهروزم را بهتر مدیریت کنم.
اگر بخواهی کانون را در یک جمله توصیف کنی، چه میگویی؟
کانون، بهشت روی زمین است.
دوست داری در آینده چه کاره شوی؟ فکر میکنی فعالیت در کانون چقدر به تو در رسیدن به این هدف کمک میکند؟
میخواهم در آینده مربی کانون پرورش فکری شوم، چون در کانون به این شغل علاقهمند شدم. این شغل نیاز به مهربانی، دانایی، توانایی و اعتماد به نفس دارد، که همه این مهارتها را در کانون یاد گرفتهام.
با کانون پرورش فکری، میتوانی بهترینِ خودت باشی
اگر بخواهی یک پیام برای بچههایی که هنوز عضو کانون نشدهاند، بفرستی، چه میگویی؟
با کانون پرورش فکری، میتوانی بهترینِ خودت باشی!
به کسانی که هنوز عضو نشدهاند، پیشنهاد میکنم این فرصت ارزشمند را از دست ندهند. کانون جایی است که میتوانید استعدادهای خود را کشف کنید، دوستان جدید پیدا کنید و در فعالیتهای هنری، علمی و فرهنگی شرکت کنید. دنیای خلاقیت و یادگیری در کانون منتظر شماست!
اگر میتوانستی یک شخصیت قصه باشی، چه شخصیتی را انتخاب میکردی؟ چرا؟
گردآفرید را انتخاب میکنم، چون او نماد شجاعت، هوش و استقلال زنانه در ادبیات ایرانی است. او مانند یک جنگجوی دلیر در برابر دشمنان و چالشها ایستادگی میکند، از خانواده و سرزمینش دفاع میکند و تسلیم موانع نمیشود.
فرض کن قرار است یک کتاب درباره زندگی تو نوشته شود، نام آن چه خواهد بود؟
دختر آفتاب و ماه
اگر بتوانی یک تغییر در دنیا ایجاد کنی، آن تغییر چه خواهد بود؟
برقراری صلح و آرامش پایدار در سراسر جهان.
کتاب برای من مثل اکسیژن است
بهترین دوستی که در کانون پیدا کردی کیست؟ چرا؟
کتاب، چون به من راز زندگی را آموخت. در لحظات شادی و ناراحتی همیشه کنارم بوده است. کتاب برای من مثل اکسیژن است، اگر نباشد، نفسم تنگ میشود. دلم میخواهد که همه آدمها این اکسیژن پاک را تجربه کنند.
سامیه معتبر:
کانون خانه امن و رویایی
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سامیه معتبر هستم، 11 سال دارم و از 5 سالگی عضو کانون شدهام.
چند سال داری و از چه زمانی عضو کانون شدی؟
11 سال دارم و از 5 سالگی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم.
کانون خانه کتابهاست
اولین بار که وارد کانون شدی، چه احساسی داشتی؟
وقتی برای اولین بار وارد کانون شدم، یک حس فوقالعاده داشتم. انگار وارد یک دنیای جادویی شده بودم، جایی که پر از کتابها، داستانها و چیزهای جذاب بود. احساس میکردم آنجا خانه کتابهاست.
چرا به کانون علاقهمند شدی و چه چیزی اینجا را برایت خاص میکند؟
محیط کانون را خیلی دوست دارم. رفتار مربیها عالی بود و احساس میکردم آنجا یک جای جادویی است. دیدن کتابها و شرکت در فعالیتهای مختلف حس خوبی به من میداد.
کدام یک از فعالیتهایی که در کانون یاد گرفتی، بیشتر از همه دوست داری؟ چرا؟
من نقاشی و نوشتن خلاق را بیشتر از همه دوست دارم. نقاشی من را به دنیای رنگها میبرد و نوشتن خلاق به من کمک میکند داستانهای قشنگی بنویسم و تخیلم را پرورش دهم.
آیا تجربهای داری که در کانون یاد گرفته باشی و در زندگی روزمرهات به تو کمک کرده باشد؟
بله، در گذشته اعتمادبهنفس کمتری داشتم، اما وقتی در فعالیتهای کانون، مخصوصاً کارگاه حال خوش زندگی شرکت کردم، اعتمادبهنفسم بیشتر شد. حالا میتوانم در جمع صحبت کنم و حتی به عنوان گزارشگر نوجوان فعالیت داشته باشم.
کانون یک خانه امن و رویایی است
اگر بخواهی کانون را در یک جمله توصیف کنی، چه میگویی؟
کانون یک خانه امن و رویایی است که به ما کمک میکند به رویاهایمان برسیم.
دوست داری در آینده چه کاره شوی؟ فکر میکنی فعالیت در کانون چقدر به تو در رسیدن به این هدف کمک میکند؟
دوست دارم دکتر شوم، چون کمک کردن به دیگران را خیلی دوست دارم. فعالیت در کانون به من کمک کرده که مهارتهای ارتباطی، صبر و خلاقیتم را تقویت کنم، که همه اینها در آینده برای رسیدن به هدفم مفید خواهند بود.
اگر بخواهی یک پیام برای بچههایی که هنوز عضو کانون نشدهاند، بفرستی، چه میگویی؟
اگر هنوز عضو کانون نشدهاید، حتماً امتحان کنید! کانون جایی است که میتوانید استعدادهایتان را کشف کنید، دوستان جدید پیدا کنید و دنیای تازهای را تجربه کنید.
اگر میتوانستی یک شخصیت قصه باشی، چه شخصیتی را انتخاب میکردی؟ چرا؟
من دوست داشتم پری جادویی باشم، چون میتوانستم به همه بچهها کمک کنم و شادی را به دنیا بیاورم.
فرض کن قرار است یک کتاب درباره زندگی تو نوشته شود، نام آن چه خواهد بود؟
نام آن را "سفر در سرزمین رویاها" میگذاشتم، چون زندگی من پر از ماجراجویی، خلاقیت و تلاش برای رسیدن به رویاهایم است.
پریا پردلی فتح آبادی:
کانون، دنیایی از دوستی، مهارت و کتابخوانی
لطفاً خودت را معرفی کن. چند سال داری و از چه زمانی عضو کانون شدی؟
پریا پردلی فتحآبادی هستم. ۱۲ سالهام و از ۵ سالگی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم.
اولین بار که وارد کانون شدی، چه احساسی داشتی؟
احساس بسیار خوشایندی داشتم، مخصوصاً بوی کتابها که آدم را دیوانه میکند!
چرا به کانون علاقهمند شدی و چه چیزی اینجا را برایت خاص میکند؟
تفکر و کتابخوانی
مربیان و مسئولان بسیار مهربان که همیشه همراه ما هستند.
در کانون چه فعالیتهایی انجام میدهی؟
کتابخوانی
قصهگویی
بازیهای فکری
کدام یک از فعالیتهایی که در کانون یاد گرفتی، بیشتر از همه دوست داری؟ چرا؟
قصهگویی، چون به من مهارت روانخوانی، شادی و نشاط با دوستان را یاد داده است.
آیا تجربهای داری که در کانون یاد گرفته باشی و در زندگی روزمرهات به تو کمک کرده باشد؟
بله، در کانون کمک به دوستان و مهارت فن بیان را یاد گرفتم که در زندگی روزمره خیلی به من کمک کرده است.
کانون، تمام زندگی من است
اگر بخواهی کانون را در یک جمله توصیف کنی، چه میگویی؟
کانون، تمام زندگی من است.
کانون جایی برای آموختن رفاقت و مهارت است
دوست داری در آینده چه کاره شوی؟ فکر میکنی فعالیت در کانون چقدر به تو در رسیدن به این هدف کمک میکند؟
دوست دارم روانشناس شوم. کانون با کتابهایش و آموزش مهارتهای ارتباطی و رفتار درست خیلی به من کمک میکند تا در آینده به این هدف برسم.
اگر بخواهی یک پیام برای بچههایی که هنوز عضو کانون نشدهاند، بفرستی، چه میگویی؟
دوستان عزیزم! وقتی با کانون آشنا شوید، بخش بزرگی از زندگی شما خواهد شد.
کانون جایی برای آموختن رفاقت و مهارت است، پس این فرصت را از دست ندهید!
اگر میتوانستی یک شخصیت قصه باشی، چه شخصیتی را انتخاب میکردی؟ چرا؟
دکتر رابرت در قصه "راه شیطانی"، چون او مردی باوفا، مهربان و یک الگوی خوب برای من است.
فرض کن قرار است یک کتاب درباره زندگی تو نوشته شود، نام آن چه خواهد بود؟
"لالهی صورتی"
ایجاد برابری برای همه
اگر بتوانی یک تغییر در دنیا ایجاد کنی، آن تغییر چه خواهد بود؟
ایجاد برابری برای همه.
بهترین دوستی که در کانون پیدا کردی، کیست؟ چرا؟
خانم کرمی، مسئول عزیز کانون، چون او دوستی مهربان، باارزش و راهنمایی دلسوز برای من است.
ادامه دارد...