به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی یکی از فعالیت های شاخص کانون پرورش فکری در راستای عدالت فرهنگی ، کتابخانه های سیار بوده که به روستاهای دور دست و محروم رفته و فعالیت های کانون را برای کودکان و نوجوانان اجرا می کند به سراغ یکی از مربیان کتابخانه سیار روستایی کانون خراسان جنوبی(نهبندان) رحمتا..هاشمزهی رفته و گزارشی از ایشان آماده کرده ایم که با هم میخوانیم.
در گوشهای دور از هیاهوی شهر و در دل دشتهای خشک و آفتابزده جنوب خراسان جنوبی، مردی با لبخندی همیشگی جادهها را میپیماید.مردی که برای کودکان روستاهای محروم نهتنها یک مربی ساده است، بلکه پیامآور شادی، دانایی و امید است. بچهها او را «عمو سیار» مینامند؛ کسی که با ماشین کوچک کتابخانهاش، دلهای کوچک و تشنه کودکان را سیراب قصه، کتاب، رنگ و بازی میکند.ماشینش که از دور پیدا میشود، چشمهای منتظر برق میزند، لبها لبریز از لبخند میشود و قلبهای کوچک شاد از آمدن کسی که قرار است یک روز دیگر دنیایشان را رنگیتر کند. این مرد مهربان، رحمتالله هاشم زهی است؛ مربی کتابخانه سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان نهبندان.
«سفیر لبخند» بچههای روستاهای مرزی، کسی که زندگیاش را وقف کتاب و کودک کرده است.
آغاز فعالیت در کانون پرورش فکری:
لطفاً ابتدا خودتان را برای مخاطبان فارس معرفی بفرمایید و بگویید که چطور شد وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شده اید؟
رحمتالله هاشمزهی هستم. حدود ۲۱ سال پیش فعالیتم را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان نهبندان آغاز کردم. در واقع، از همان ابتدای تأسیس کانون در این شهرستان حضور داشتم، زمانی که نهبندان هنوز بخشی از خراسان بزرگ بود و بعدها که استان خراسان به ۳ استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی تقسیم شد، نهبندان یکی از شهرستانهای خراسان جنوبی شد.
دلیل ماندگاری در کانونفارس: لطفاً بفرمایید که چطور شد که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ماندگار شدید؟
از همان ابتدا کار با کودکان را بسیار دوست داشتم و همین علاقه باعث شد که در کانون ماندگار شوم. در طول این سالها فرصتهای شغلی دیگری نیز برایم پیش آمد، اما ترجیح دادم در کانون بمانم تا بتوانم در خدمت بچهها باشم.
لطفاً بفرمایید که شکلگیری کتابخانه سیار روستایی در نهبندان چگونه اتفاق افتاد؟
نهبندان روستاهای محروم زیادی دارد. به همین دلیل، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی تصمیم گرفت کتابخانه سیار روستایی در این شهرستان راهاندازی شود. من نیز با علاقه پذیرفتم که بهعنوان مربی در این مسیر همراه باشم تا فرهنگ کتاب و کتابخوانی را میان کودکان روستا گسترش دهم.
تأثیر حضور در روستاهافارس: اقبال کودکان و نوجوانان روستایی نهبندان از کتابخانه سیار روستایی کانون پرورش فکری چگونه است؟
حضور من در روستاها برای بچهها تجربهای خوشحالکننده است؛ آنها برای آمدن من لحظهشماری میکنند. هر هفته در روستاهای مختلف حضور دارم و آن روز، برای بچهها بهترین روز هفته است. با آنها بازیهای بومی و محلی انجام میدهیم، کاردستی میسازیم، قصهگویی میکنیم؛ آن هم به زبان محلی خودشان.این فعالیتها برای بچهها بسیار جذاب است و باعث ایجاد انگیزه در آنها میشود. آنها کتابهایی که میخوانند را با لهجه محلیشان برای معلمان و حتی خانوادههایشان تعریف میکنند. برخی خانوادهها نیز از ما قدردانی میکنند. اما ما همیشه میگوییم: این کار، انجام وظیفه است، نه لطف.
لبخند بچه ها بهترین لذت دنیافارس: از حس و حالتان در جمع باصفای بچههای روستاهای نهبندان برای مخاطبان فارس بگویید؟
دیدن لبخند بچهها برایم بهترین لذت دنیاست. اینکه اولیای دانشآموزان از من تشکر میکنند، برایمان افتخار بزرگی است. خوشحالم که میتوانم برای مناطق محروم کاری انجام دهم.ورودم به روستا برای بچهها یک خاطره بهیادماندنی است. همینکه خودروی کتابخانه سیار روستایی را میبینند و لبخند میزنند، همین برایم کافیست. خاطراتی که با آنها دارم، گنجینهای است برایم.
خاطره های به یادماندنیفارس: از خاطرات خوش و اگر خدای نکرده ناخوشی هم که دارید برای مخاطبان فارس بگویید؟
یکی از زیباترین خاطراتم این بود که چند وقت پیش وقتی وارد یکی از روستاها شدم، دیدم دختری که ۷ سال پیش عضو کتابخانه سیار روستایی بود، حالا برای جشن عروسیاش مرا دعوت کرد. او یکی از اعضای فعال و دوستداشتنی کتابخانه سیار روستایی بود. این دعوت برایم بسیار ارزشمند بود. وقتی میبینم دانشآموزی هنوز به یادم است و مربیاش را به عروسیاش دعوت میکند، انگار دنیا را به من دادهاند.اما خاطرات ما فقط شادی نیست. گاهی هم با نگرانی همراه میشود. یک بار که وارد روستایی شدم، دیدم یکی از بچههای عضو کتابخانه حضور ندارد. نگران شدم و پیگیری کردم. متوجه شدم او دچار مشکل کبدی شده و باید توسط متخصص در مشهد درمان میشد، اما خانوادهاش از نظر مالی در مضیقه بودند.
با کمک همکارانم در کانون، که همیشه همراه و مهربان هستند، توانستیم خیری پیدا کنیم و مبلغی برای درمان او فراهم کنیم. خدا را شکر، بعد از طی دوره درمان، حالش خوب شد. این لحظات، برایم بسیار ارزشمند است. اینکه توانستیم جان یک کودک را هرچند به اندازه توان خودمان نجات بدهیم، برایم بهترین حس دنیاست.
حاضرید شغلتان را با شغل دیگری عوض کنید؟
در طول این سالها فرصتهای شغلی زیادی برایم پیش آمده، اما ترجیح دادم کنار بچههای روستا بمانم. بودن در بین آنها برایم حس خاصی دارد.
کمی هم برای مخاطبان فارس از فعالیتها و تعداد اعضای کتابخانه سیار روستایی نهبندان بگویید؟
حدود ۸۰۰ عضو داریم و فعالیتهای ما نیز در قالب برنامههای منظمی در روستاها انجام میشود. هر هفته به چهار روستا سر میزنم. هر روز در یکی از روستاها حضور دارم و گاهی هم یک روستا چندین پایگاه دارد که ممکن است در یک روز به سه پایگاه مختلف در یک روستا سر بزنیم. گاهی هم یک روستا چند مدرسه دارد که در دو روز مختلف آنها را پوشش میدهیم.برنامهها هم مشخص و منظم است. حتی بچهها خودشان هم کاملاً در جریان برنامهها هستند. بارها شده که من روز برنامه را فراموش کردم، ولی بچهها گفتند: «امروز نوبت ما نیست، شما چرا آمدین؟» یا مثلاً گفتند: «ما کتابهامونو نیاوردیم چون نوبتمون نبود!» اینها نشان میدهد که بچهها چقدر دقیق و منظم هستند و چقدر این برنامه برای آنها اهمیت دارد.
ما سعی میکنیم برنامهریزی دقیقی بین بچهها داشته باشیم تا بتوانیم فعالیتهای خوبی برای آنها اجرا کنیم. این نظم و تعامل باعث شده که با مربیها و معلمهای روستاها ارتباط قویتری برقرار کنیم، همکاریها بیشتر و علاقهی بچهها به کتاب و کتابخوانی هم خیلی بیشتر شود. الان حدود ۱۷ روستا را تحت پوشش دارم و با افتخار میگویم که این کار، بهترین و لذتبخشترین شغل دنیاست برای من.
همه روستاهای نهبندان را زیر پوشش دارید یا در این زمینه محدودیتی وجود دارد؟
در حال حاضر فقط میتوانم تا شعاع حدود ۴۰ کیلومتری تردد کنم و به روستاها مراجعه داشته باشیم. متأسفانه بیشتر از این فاصله، مجوز یا امکان رفتوآمد ندارم. به همین خاطر، در روستاهای دوردست که جزو مناطق محروم محسوب میشوند نمیتوانم بهصورت منظم حضور داشته باشم.در این شرایط، با همکاری استان، گاهی بهعنوان «پیک امید» به این مناطق سفر کرده و برای بچههای آنجا برنامه اجرا میکنیم.
کتابخانه های سیار بیشتر شود
آیا خواستهای هم از مسئولان و متولیان امر دارید؟درخواست من از مسئولین این است که اگر امکان دارد، با یاری خداوند، کتابخانههای سیار بیشتری در شهرستان نهبندان تأسیس شود. اینطوری میشود مناطق دورتر را هم پوشش داد و دانشآموزان بیشتری را تحت حمایت فرهنگی قرار داد. واقعاً بچههای زیادی در این مناطق هستند که تشنهی یادگیری و ارتباط با کتاب هستند، اما نمیتوانیم به همه آنها دسترسی داشته باشیم.من واقعاً دوست دارم که بتوانم به این بچهها هم خدمت کنم. ولی چون اجازه تردد به این مناطق را ندارم، کاری از دستم برنمیآید. امیدوارم مسئولین صدایم را بشنوند و شرایطی فراهم شود که بتوانیم کتابخانه سیار جدیدی برای این روستاهای محروم راهاندازی کنیم.
آیا در مناسبتهای خاص هم برای اجرای برنامه به روستاها مراجعه دارید؟
برنامههای متنوعی برای بچهها اجرا میکنیم، و حتی بخشنامههای مرتبط با مدارس اغلب برای من هم ارسال میشود. معلمها هم با ما همکاری خوبی دارند و این نشاندهندهی اهمیت حضور کتابخانه سیار در روستاهاست.مثلاً در روز ۲۲ بهمن یا مناسبتهایی مثل دهه فجر، شهادتها یا تولدهای بزرگان، ما همراه با بچهها جشن میگیریم و برنامههای متنوعی اجرا میکنیم. برنامهها بسته به مناسبتها متفاوت است و همیشه سعی میکنیم با همکاری مدارس، فضایی شاد و آموزنده برای دانشآموزان ایجاد کنیم.یا به عنوان اجرای سرود، نمایش، پخش فیلمهایی از دفاع مقدس، معرفی کتابهای مناسب برای بچهها، یا حتی مراسم غبارروبی مزار شهدا، از جمله فعالیتهایی است که انجام میدهیم. این برنامهها باعث میشود بچهها با ارزشهای فرهنگی و دینی آشنا شوند و یاد بگیرند که به گذشته و قهرمانان سرزمین خود احترام بگذارند.بارها شده که وقتی به بعضی روستاها نمیرویم، معلمهای آن مناطق با اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی تماس میگیرند و درخواست میکنند که کتابخانه سیار در منطقهی آنها هم حضور پیدا کند. این یعنی برنامههای ما هدفمند و اثرگذار است.
تنها با حضور در روستاها برای بچهها کتاب قصه میبرید یا فعالیتهای دیگری هم در برنامه دارید؟
در هر روستا با بچهها بازیهای گروهی و بومی محلی انجام میدهیم، قصهگویی هم داریم آن هم با لهجه خود بچهها. کارهای هنری و کاردستی هم با هم انجام میدهیم، که واقعاً برای آنها لذتبخش است، مخصوصاً برای بچههایی که در روستاهای دورافتاده و محروم زندگی میکنند و از امکانات اینترنتی و تفریحی محروم هستند.این برنامهها برای بچهها تبدیل به خاطرههایی ماندگار میشوند. خیلی وقتها پیش آمده که سالها بعد، حتی وقتی بچهها به سن سربازی رسیدند، هنوز خاطرات آن قصهگوییها یا برنامههایی که برای آنها داشتیم را با ذوق برایم تعریف میکنند. میگویند: «آقا شما اون قصه رو خیلی قشنگ گفتید!»در روستاهایی که هیچ مکان تفریحی وجود ندارد، حضور کتابخانهی سیار—بهویژه در فصل تابستان—واقعاً مؤثر و امیدبخش است. ما با همین برنامههای خلاقانه، قصهها و کتابهایی که معرفی میکنیم، میتوانیم دنیایی از خاطرههای شیرین و مفید را برای بچهها بسازیم.
کتابخانه سیار روستایی در تابستان هم فعال است؟بله. در فصل تابستان با برنامههای شاد و متنوعی که برای بچهها در مساجد برگزار میکنیم، لحظات خوبی را برای آنها رقم میزنیم. حتی دهیاران و ریشسفیدان روستاها هم خوشحال میشوند و در این فعالیتها شرکت میکنند و از خاطرات دوران گذشته خویش برای بچهها میگویند.همچنین وقتی کار دستی درست میکنیم، والدین و معلمان هم با ما همراه میشوند و شور و نشاط خاصی به برنامه میدهند. این کارها برای بچهها خیلی لذتبخش است و یادآوری دوران کودکی آنهاست.
ماندن در دنیای ساده بچه ها
در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بیان بفرمایید؟ دنیای بچهها خیلی ساده و بیآلایش است و این پاکی و صداقت را در قلب آنها میبینیم. من همیشه دوست دارم که صداقت و امید در میان بچهها باشد، چون این ویژگیها به من انرژی و امید میدهد تا بتوانم بیشتر خدمت کنم.هدف من این است که همیشه در کنار بچهها با صداقت و روحیه مثبت باشم و این برای من کافی است. تنها چیزی که میخواهم این است که سالم و توانمند باشم تا بتوانم این خدمات را به بهترین شکل ممکن ارائه دهم.من بارها این را گفتهام و الان هم میگویم: انشاءالله مسئولین به منطقههای محروم، بهویژه شهرستان مرزی نهبندان، توجه ویژهای داشته باشند و کتابخانههای سیار بیشتری در این شهرستان راهاندازی شود تا بتوانیم به همه بچههای محروم روستایی خدمات ارائه دهیم.